جانباختن تراژیک و جانکاه سه کارگر «کارخانه فولاد البرز ناب آرش»: در چهارم آبان ماه سال جاری، کارگران »کارخانه فولاد البرز ناب آرش« شاهد جانباختن سه کارگر بودند که بعد از دستور سرپرست کارخانه و فرستادن یکی از کارگران بداخل مخزن برای خارج کردن بیلی که درون یکی از مخازن حاوی گندله افتاده بود و خفگی او، کارگر بعدی وارد مخزن میشود که او را نجات دهد که خود گرفتار میشود و بعد کارگر سومی میکوشد به داد آنها برسد که جان سالم به در نمی برد و در نتیجه با کمال تاسف هر سه کارگر در عرض چند دقیقه جان خود را از دست میدهند.
ناامنی محیط کار هر روز جان کارگران را میگیرد.
با هر حادثه ای و نا امنی محیط کار این سوال اساسی در میان کارگران مطرح میشود؛ مسئولیت اصلی نا امنی محیط کار و جانباختن و از کار افتادن کارگران برعهده کی است؟ آیا کارگران قدرت جلوگیری و کاستن از ناامنی محیط کار و حوادث در حین کار را دارند؟!
قربانیان حوادث کار بیشمارند. همانقدر کارگر را روانه گورستان میکنند، به همان اندازه ای که کارگر در اثر نا امنی محیط کار روانه بیمارستان میشود، به همان اندازه نیز خانه ها از هم میپاشند و شادی ها به غصه و غم تبدیل میشوند. و نتیجه اش میتواند محروم شدن کودکان از رفتن به مدرسه و آینده تاریک آنها باشد.
کارگران به حوادث و نا امنی کار حساس هستند. اما متاسفانه هنوز به ظرف و تشکل مناسبی که با اراه جمعی (خرد جمعی که امروز در میان کارگران رایج است) دسترسی پیدا نکرده اند و از جنبشی سازمانیافته و متشکل در این عرصه مهم که مستقیما به جان و زندگی کارگر مربوط است خبری نیست تا به اتکای آن با این فاجعه انسانی در محیط های کار مقابله کرد. در گزارش ماجرای تلخ مرگ سه کارگر «کارخانه فولاد البرز ناب آرش» به نکته مهمی اشاره شده،آیا مسئول آنها نیز درکی از میزان خطر نداشته است؟ آیا سرپرست مربوطه نمیتوانست از همان ابتدا کارگر را با تجهیزات لازم به مخزن بفرستد؟ میزان گاز موجود در مخزن چرا مورد سنجش قرار نگرفت». جواب به سوالهای تهیه کنندگان گزارش ماجرای جانباختن سه کارگر روشن است. دولت و کارفرما مقصر اصلی هستند. متاسفانه سه کارگر بر اثر بی مسئولیتی و بیتوجهی کارفرما و مسئولین کارخانه جانشان را از دست داده اند.
قربانیان نا امنی محیط کار معلوم و مشخص هستند، ساکنین یک محله و عابرین یک خیابان نیستند که در اثر انفجار بمب و عملیات انتحاری داعش جان باخته اند. جان باختن کارگران جنایت طبقاتی سرمایه داری و دولتها هستند. ناامنی محیط کار جنگی است علیه بخش مهمی از جامعه. علیه طبقه کارگر.
حوادث کار و ناامنی جانی قابل اجتناب است.
در ایران تحت حاکمیت حکومت اسلامی کنترل اجتماعی بر تولید و نظارت کارگران به وسائل قابل دسترس در محل کار پیچیده است. بررسی ماجرای تلخِ مرگ سه کارگر کارخانه فولاد البرز ناب آرش، به ما میگوید مسئولین کارخانه بی محابا و با بی مسئولیتی سه کارگر را بدون پوشش و امکانات ایمنی، به داخل محزن میفرستند که یکی بعد از دیگری متاسفانه جانشان را از دست میدهند.
دخالت کارگران برای ممانعت از حوادث کار مهمترین فاکتور در مقابل بی توجهی به جان کارگران توسط کارفرما ها است. از جمله کارگران حاضر در کارخانه فولاد البرز اگر آگاهی لازم از خطرات این کار را داشتند و آموزش دیده بودند هنگامی که شاهد فرستادن همکاران خود بدون تجهیزات ایمنی لازم به درون مخزن و خطر جانی آن بودند، میتوانستند در مقابل این فرمان جنایتکارانه کارفرما بایستند و مانع شوند. ولی کسی چه میدانست که چه پیش خواهد آمد. کارگران مادام که احساس کنند که در معرض خطر جانی قرار میگیرند میتوانند دست از کار بکشند و اعلام کنند که تا وقتی که موارد ناامن کار بر طرف نشود کار نمیکنیم. اعتصاب میکنیم، باید با قاطعیت بگویند؛ که این حق ما است که به محض مشاهده موارد ناامن دست از کار بکشیم، کارفرما موظف است که ایمنی محیط کار را تامین و برای ایجاد احساس امنیت کارگر اقدامات ایمنی و وسائل و ابزار کار در محل کارخانه و کار را تامین کند. در عین حال یک اقدام فوری همه کارگران در تمام مراکز کاری باید این باشد که بطور ماهانه محیط کار خود را از نظر ایمنی بررسی کنند و اگر موردی ناقض ایمنی محیط کار بود به کارفرمایان اخطار دهند و تاکید کنند تا وقتی شرایط کاری امن نشود حاضر به کار نخواهند بود.
تشکل کارگری گره اصلی و محوری است.
علیرغم رشد سازمانیافتگی در جنبش کارگری هنوز یک معضل کارگران در سطح سراسری محرومیت از داشتن تشکل مستقل خود است. اگر کارگران در تمام محیط های کار منظما مجمع عمومی خود را داشتند و با انتخاب نمایندگان واقعی خود شورای خود را شکل میدادند. مثل کاری که در نیشکر هفت تپه انجام گرفته امروز کارگران در موقعیت بسیاری قدرتمندتری برای دفاع از جان و زندگی و معیشت خود بودند. در صورت داشتن تشکل مستفل از دولت و کارفرما این نماینده و کمیسیون و نهادهای کارگری هستند که بر میزان امن بودن محیط کار و وسائل و امکانات کارخانه ها نظارت و در صورت مشاهده نا امن بودن محیط کار در مجمع عمومی و یا در درون تشکل خود اقدام به اتخاذ تدابیر اعتراضی لازم برای بالا بردن امنیت در محیط کار، میکنند میکردند.
حوادث محیط کار جرم جنایی است. محیط کار جایی است که کارگر بخش اعظم زندگی اش را در ان میگذراند. محیط کار باید جای امن سالم و تمیزی باشد. نباید گذاشت قاتلین کارگران در کنار قربانیان حوادث کار به آسودگی قدم بزنند. هر مورد مرگ ناشی از ناامنی در محیط کار را باید به ادعانامه طبقاتی جنبش کارگری علیه کارفرما و دولت و کل نظام اسلامی سرمایه تبدیل کرد.
٩ آبان ١٤٠٠
٣١ اکتبر ٢٠٢١