اخباروگزارش های کارگری 2 آذر ماه 1401

جنبش‌های اجتماعی
شخصی سازی فونت
  • کوچکتر کوچک متوسط بزرگ بزرگتر
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

زنده وجاوید باد یاد جان باختگان اعتراضات هفته آخرآبان ماه 1398: بازپخش:روایت هایی از آبان خونین ماهشهرمنجمله شهرک‌های طالقانی (کوره‌) و چمران (جراحی) –آذرماه 1398:/یکی از اهالی ماهشهر:«نقطه شروع اعتراضات در شهرستان ماهشهر، جمعه 24 آبان حوالی ساعت 11 از شهرک طالقانی (کوره) آغاز شد و دو ساعت بعد به ماهشهر رسید.»( در ماهشهر هنوز نام برخی از شهرک‌ها، با نام سابق‌شان شناخته می‌شود. مثلا «کوره» یا همان طالقانی شهرکی است که در گذشته در آن کوره‌های آجرپزی قرار داشته است. )می‌گوید: «جاده‌های اصلی شهر و ورودی و خروجی ماهشهر به همه‌جا بسته شد.»

/بیکار ماهشهری بامدرک لیسانس:«چند نفر اینجا کشته دادند؟عزادارها توخونه هاشون دارند گریه می کنند.مگربچه اش چیکارکرده؟مگرداعشی است؟بچه اش اومده توخیابون دادزده گفته نان ندارم بخورم»
«من عکس دوستاشون رو دارم که اینجا نصب شده بود. تانک آوردند اینجا. مگه ما چی هستیم که برای ما تانک بیارند؟ مگه ما چی هستیم؟ بابا ما با دست خالی. ما اگه پول داشتیم که اسلحه بخریم خب می رفتیم نون میخریدیم.»
/یکی دیگراز اهالی ماهشهر:«اگه شنیده باشید که ده روز پیش مردم ایستادند بیرون راه ها رو بستند. مردمی که بیرون راه ها رو بستند خدا شاهده بخاطر بنزین نبوده. مشکل مردم بنزین نبوده. فقط مردم منتظر یک جرقه ای بودند. خسته شدند. ترکیدند دیگه. به اینجا رسیده بود.»
/اهالی دیگر ماهشهر:«رودخانه اندازه ای داره. بالاخره طغیان می کنه. بهونه بنزین شده. اینا طغیانشه.»
/یک ماهشهری دیگر:«مردم شهرک طالقانی کسی که بهشون تیر نزنه، نیفته دنبالشون کاری نمی کنند آقا. یه آدمایی اومدند اینجا، محیط شهرک رو نمی دونستد چی به چیه. وارد کوران شدند. تن به تن شدند.»
/دیگراهالی ماهشهر:«شما تو هر خونه ای برید یکی دو تا بیکار هست. در کل بیست تا پتروشیمی هست. بندرهست. صادرات هست. بندر صادراتی هست. همه چیز هست. چرا وضع مردم، چرا بچه های ما باید بیکار باشند؟ یا باید بره دست فروشی یا کار آزاد یا کارهای دیگه.
الان شما نگاه کن. الان وسط هفته نه اول هفته هست، یکشنبه. این همه جوون باید تو خیابون باشند یا سرکار؟ با این همه منبع درآمد و نفت و پتروشیمی.»
/یکی دیگر از اهالی ماهشهر:« شما وابسته به صداوسیما اید؟ اگر باشید فایده نداره. چون این چیزایی که الان اینجا مطرح شده رو بازتاب نمی دید.»
– آبان ماه 1399:
/سعید: سعیداز نزدیک حوادث پس از گرانی بنزین را در شهرک رصد می‌کرده اما بیش از اشاره به اتفاقات آن روزها، به دنبال ریشه‌یابی آنها است: «در حوادث آبان ماه، بیش از 80 درصد کسانی که خیابان‌ها را بستند، اصلا ماشین نداشتند اما از این وضع خسته شده بودند.»
سعید می‌گوید که اکثر کسانی که در خیابان‌ها بودند نوجوان و جوان‌های تا 20 سال بودند که در منطقه‌ای پر از پول، امکانات و تجهیزات، در فقر و فلاکت زندگی می‌کردندو هدف مردم از بستن راه این بود که بیایند تکلیف ما را روشن کنند. اصلا مردم به موضوع بنزین کاری نداشتند.»
اینجا حرف‌ها تقریبا مشترک است، بیکاری، تبعیض و ناکارآمدی مسئولان، سعید هم همین را می‌گوید: «ما در شهرستان مشکل مدیریتی داریم. اینجا مشکل امکانات، تجهیزات و پول نداریم. براساس گزارش عملکردی که وزارت کشور از استاندارانش بیرون داده، استاندار خوزستان در رتبه آخر قرار گرفت. شهرستان ماهشهر بین 27 شهرستان، بیستم شد. یعنی بین 500 شهرستان کشور، ماهشهر از آخر اول است.»
معتقد است اینکه اینجا غیربومی استخدام می‌شود ولی بومی خیر، یک نگاه سطحی است. مساله تبعیض را مهم می‌داند اما «ناکارآمدی» را مهم‌تر از آن: «ما شهرک صنعتی داریم. تبریز هم دارد. اینجا شهرک صنعتی توانایی جذب سه‌هزار نیرو را دارد اما در آن کمتر از 200 نفر کار می‌کنند. ولی همین شهرک در تبریز با 90 درصد ظرفیت کار می‌کند. چرا؟ چون مسئولان اینجا اکثرا غیربومی یا غیرکارشناس هستند و هیچ دغدغه‌ای بابت ایجاد شغل و فعال کردن شهرک‌ها و صنایع پایین‌دستی ندارند.»
اوضاع صنایع پایین‌دستی رو به راه نیست. مدیران صنایع پتروشیمی به دلیل عدم شناخت از منطقه و تولیداتش، هیچ تعاملی با شهرک صنعتی ندارند. در شهرک صنعتی دستمال کاغذی تولید می‌شود ولی پتروشیمی‌ها از آنها خرید نمی‌کنند. می‌گوید: «گاهی لازم است جنسی استاندارد مهمی داشته باشد و باید از خارج شهر، استان یا کشور بیاید. ولی پلاستیک زباله یا دستمال کاغذی که دیگر تخصص خاصی نمی‌خواهد. پتروشیمی‌ها هزینه‌های مردم را بالا بردند، بنابراین وظیفه دارند از صنایع حمایت کنند. ولی مسئولان شهری نمی‌آیند لینک بین شرکت‌ها و شهرک صنعتی شوند. کسی که لباس کار تولید می‌کند می‌گوید اگر 20 درصد از نیازشان را از ما خرید کنند، کارکنان را از 10نفر به 30 نفر افزایش می‌دهم.»
می‌گوید فقر که ادامه داشته باشد، طرفی که خسته از بیکاری، از خانه بیرون می‌زند و ماشین‌های شاسی‌بلند پلاک اروند را می‌بیند، یک حس تحقیر ناشی از تبعیض آزارش می‌دهد. تا چند روز، هفته و سال می‌تواند این حس تحقیر و تبعیض را تحمل کند؟
برای حل مشکل بیکاری و کمک به صنایع پایین‌دستی، نیاز به هماهنگی بین پتروشیمی‌ها و مقامات شهرستان است. درحال حاضر در قالب شورای راهبردی جلساتی بین نمایندگان پتروشیمی و فرماندار برگزار می‌شود اما مصوبات این جلسات باز هم به دلایل عدم شناخت درست از منطقه و مردم، کارایی لازم را ندارد.
سعید می‌گوید: «پتروشیمی‌ها موظف هستند از مردم حمایت کنند. شما وقتی می‌بینید که فرماندار حاضر نیست در این شهر زندگی کند و هفته‌ای 2 روز ماهشهر می‌آید، چه انتظاری دارید؟
فرماندار در ماهشهر 3 خانه دارد. دو خانه در ناحیه صنعتی و ممکو [شهرک بعثت] را پتروشیمی‌ها دادند و یکی هم خانه خود فرمانداری است. با این حال حاضر نیست اینجا زندگی کند. چندبار زن و بچه‌اش را آورد ولی در حوادث آبان سال گذشته ترسید و زن و بچه‌اش را برد.
وقتی فرماندارت اهواز زندگی می‌کند؛ دو تا از معاونان فرماندار اهواز زندگی می‌کنند؛ مسئول حراست فرمانداری چند روز یک‌بار می‌آید و اهواز زندگی می‌کند؛ مسئول برنامه‌ریزی فرمانداری اهواز زندگی می‌کند؛ مسئول دفتر فنی فرمانداری اهواز زندگی می‌کند، چه مشکلی قرار است حل شود؟ اگر مشکل اینجا تبعیض است، دقیقا به خاطر این ناکارآمدی است.»
ادامه می‌دهد: «تهران وقتی می‌بیند استاندارش از آخر اول شده، چرا استاندار هنوز هست؟ یعنی پرپول‌ترین استان کشور استاندارش نفر آخر شود؟ معمولا استانی باید آخر شود که امکانات و تجهیزات ندارد.»
/یکی از اهالی شهرک طالقانی:داستان خودش را هم تعریف می‌کند: «ما خودمان پنج سال در شرکت آبفای ماهشهر کار کردیم. بعد پنج سال یک مهندس آمد، گفت من بومی نمی‌خواهم و کلا بومی‌ها را اخراج کرد. به همه‌جا شکایت کردیم. مهندس یک‌بار هم دادگاه نیامد.»
می‌گوید: «در همین مسجد بیشتر بچه‌ها بیکارند. خانواده از من فقط نماز نمی‌خواهد، کار می‌خواهد. چقدر نماز و قرآن و دعا بخوانیم؟ خانواده از من خرجی می‌خواهد.
در پاسخ به اینکه چرا پارسال شلوغ شد، توضیح می‌دهد: «بیشتر جوانان اینجا بیکارند. اگر ما ایرانی محسوب نمی‌شویم یک چیزی بگویند که حداقل برویم داخل یک کشور دیگر زندگی کنیم. مردم اعتراض‌شان برای کار بود.»
هر جا ثروت هست ولی نظارت درست و دقیقی روی آن وجود ندارد، فساد هم شکل می‌گیرد. می‌گوید: «رئیس یکی از مناطق پتروشیمی، دو ماه حقوق فرد را می‌گیرد و می‌بردش سر کار. هیچ کسی هم نیست بتواند جلویش را بگیرد.»
به وضعیت آموزش مجازی هم گریزی می‌زند: «چند ماه است مدرسه باز شده ولی بیشتر خانواده‌ها مجازی ندارند. مدیر می‌گوید مشکل خودت است. اینجا برخی دفتر و پاک‌کن ندارند. بعدا می‌گوید تبلت دو میلیونی چینی بخر. اینها تا حالا دو میلیون را از نزدیک ندیده‌اند.»
/سیدعباس از وقایع سال گذشته تعریف می‌کند. می‌گوید: «پارسال با سهمیه‌بندی بنزین مردم به‌خاطر شرایط اقتصادی بدی که داشتند، اعتراض کردند. مردم پمپ‌بنزین‌ها را گرفته بودند تا جلوی سوختگیری ماشین‌ها گرفته شود. یواش‌یواش به‌خاطر شور و جو متشنج حاکم بر فضا، ماجرا بیشتر پیش رفت و شدیدتر شدو راه‌های ترانزیتی و جاده‌های اصلی بسته شد و این وضع دو روز ادامه پیدا کرد.»
او ادامه می‌دهد: «گاهی انسان از نداری، کاری می‌کند که شاید خارج از عرف باشد. نمی‌شود این همه شرکت اینجا باشد و مردم گرسنه باشند. خیلی‌ها از بیکاری آمدند بیرون و فقط یک جرقه لازم داشتند. بنزین این جرقه را زد.»
/طالب از بقیه پرشورتر است. تند، محکم و قاطع صحبت می‌کند. از اسم سابق شهرک طالقانی که کوره‌هاست، می‌گوید و گلایه را شروع می‌کند: «به ما نه آموزش‌وپرورش حق می‌دهد، نه شرکت‌ها و نه دیگران. اینجا لوله و شرکت گاز داریم ولی یک کیلومتر آنطرف‌تر خانه‌هایی هستند که گاز شهری ندارند. اگر همه شهرستان این شکلی بود، مشکلی نبود اما کمی آنطرف‌تر از ما، شهرک بعثت را که متعلق به پتروشیمی‌هاست، با بیشترین امکانات داریم. مگر شهرک بعثتی‌ها آدمیزادند، ما نیستیم؟
آمدیم اعتراض کردیم، گفتند اغتشاش‌گر؛ شورش‌گر. چند ماه دیگه انتخاباته و ما می‌شویم آدمیزاد و هیچ فرقی با بقیه نداریم. اینجا چون تعداد آرا بیشتر است، همه ستادها اینجا هستند. چهار ماه آینده ما می‌شویم ملت شهیدپرور. اگر ما الان آدمیزاد نیستیم، تو انتخابات هم آدمیزاد نیستیم. دیگه نمی‌شویم ملت شهیدپرور.»
می‌گوید: «ما جوانیم و تخصص داریم. به شرکت‌ها می‌گوییم شما کارگر که می‌خواهید تخصصش را ببینید، چه کار به فامیلش دارید؟ اینجا بیشترین تغییر فامیل را داریم؛ چرا؟ چون از فامیلی می‌فهمند طرف بچه شهرک طالقانی است و جذبش نمی‌کنند. مگر ما چه کار کرده‌ایم؟»
/هادی:«هادی که جلوی موهایش کمی ریخته، صورت توپری دارد و پیراهن آبی پوشیده می‌گوید که 28 ماه در زمان جنگ خدمت کرده و ترکش به پا و دستش خورده و جانباز است ولی نه حق و حقوقش را دادند و نه اینکه کار برای دو تا بچه بیکارش که یکی فوق‌لیسانس مدیریت و دیگری لیسانس برق دارد پیدا می‌شود.»
/قاسم: «نماینده‌های مجلس و شورای شهرمان هیچ‌کدام بخار ندارند. فقط به‌خاطر رای گرفتن می‌آیند ولی کمکی نمی‌کنند. بچه‌های بومی همه بیکارند. شما به هر خونه در شهرک بروید 3یا4 تا بیکار دارد. همه بدبخت و فقیر. برو نگاه کن تو یک خانه 3 یا 4 خانوار زندگی می‌کنند.»
جوانی را نشان می‌دهد که چون بیکار بوده کنار پدرش راننده تاکسی شده است. می‌گوید: «یک ترمینال گذاشتند درش را بستند چرا چون بچه‌های شهرک اونجا می‌ایستند و مسافرکشی می‌کنند. مگه ما رو از اسرائیل آوردند اینجا؟»
می‌گوید که این شرکت‌های پتروشیمی زندگی ما را گران‌تر و سخت‌تر کردند. آنها هزینه‌ها را بالا بردند. از قاسم می‌پرسم از پارسال تا به امسال آیا اتفاقی در شهرک برای حل مشکلات افتاده است؟ می‌گوید: «هیچ کاری نکردند؛ هیچی. به ما کم محلی می‌کنند.»
از روزهای پس از گرانی بنزین هم می‌پرسم. قاسم با حرارت تعریف می‌کند: «بنزین که گران شد، مردم راه‌ها را بستند و جلوی ماشین‌ها را گرفتند. نه مغازه‌ای را شکاندند و نه کاری کردند. ما خرابی نداشتیم. بعد چند روز گفتند بروید ولی گفتیم خواسته‌های مردمی را بدهید، ندادند، با توپ و تانک اومدند برامون. یک هلی‌کوپتر بالای سرمان آمد.»
می‌گوید: «غیر از نیروی انتظامی، از کشورهای خارجی هم برامون نیرو آوردند.»
قاسم از پارسال چیز بیشتری نمی‌گوید اما از اوضاع ناراضی است: «من الان اعتراض دارم به اقتصاد. شیشه روغن 600 گرمی شده 15هزار تومان. از اینجا تا ماهشهر 10 هزار تومان می‌ریم. با این [پول] کاری می‌شه کرد؟ مملکت ما به فقرا رسیدگی نمی‌کنه.»
می‌پرسم اصلی‌ترین مشکل شما چیه؟ پاسخش همان پاسخی است که اگر سال قبل هم از مردم می‌پرسیدی، همان را می‌گفتند: «مشکل اصلی ما بیکاری بچه‌هایمان است.»
/می‌بیند فیلم می‌گیرم، می‌پرسد: «می‌خوای صحبت کنم؟» با سر تایید می‌کنم و شروع می‌کند: «صبح رفتم شهرداری می‌گویم بیا تمیز کن، میگه آب نداریم. آتش‌نشانی می‌گه بعدازظهر میام. مردم می‌تونن راه برن؟ اصلا خدمات نداریم؛ ما مسئول نداریم. این صدامون رو ضبط کنی به خدا هیچ جا نمی‌رسه اگر رسید بیا بهت جایزه می‌دم.»
می‌گوید از پارسال هیچ اتفاقی برای شهرک و اشتغال مردمش نیفتاده: «در پتروشیمی‌ها، جذب نیرو با پارتی است. همه اینایی که اینجا هستن بیکار و مجردن. این 25 سالشه. این 31 سالشه. این 35سالشه.»
/یکی از جوانانی که کنارم نشسته، شرکتی هست؛ یعنی راننده شرکت پتروشیمی،می گوید: اینجا بیشتر مردم اگر هم در صنایع پتروشیمی کاری داشته باشند، یا موقت است و یا اینکه عمدتا در رده‌های پایین است.این جوان 31 سال دارد و راننده است، از ماجرایی عجیب حرف می‌زند: «پتروشیمی مارون دو تا مدرسه تو شهرک ساخت. مدتی پیش برای مدرسه کولر آورده بودند. از آموزش و پرورش ماهشهر آمده بودند کولرهای نو را ببرند و کولرهای دست دوم را بیاورند. بچه‌های شهرک مچ‌شان را گرفتند و نگذاشتند.»
/یکی از اهالی: «ماهشهر منطقه‌ای استراتژیک است و در عین حال فقر و تبعیض و بیکاری اینجا زیاد است. علت اصلی‌اش هم کمبود منابع نیست، سوءمدیریت است. افراد برای پست و مقام به ماهشهر می‌آیند و دلسوزانه عمل نمی‌کنند. ما سکوی پرتابی برای مدیران شدیم. هرکسی بیاید ماهشهر و یک سال بماند، یا در استان مدیر کل می‌شود یا در کشور. چندین نمونه از این را سراغ داریم.»

شصت و نهمین روزاعتراضات سراسری پس از قتل مهسا (ژینا) امینی در مقر گشت ارشاد تهران
روز چهارشنبه 2 آذر ماه،همزمان با شصت و نهمین روزاعتراضات سراسری پس ازقتل مهسا (ژینا) امینی در مقر گشت ارشاد تهران شاهد ادامه اعتراضات بقرارزیر بودیم:
الف- برگزاری مراسم های خاکسپاری و گرامیداشت جان باختنگان اعتراضات سراسری اخیر:
1- مراسم خاکسپاری حسین زرینجویی از جان باختگان اعتراضات سراسری با شرکت گسترده اهالی خرم آباد

*حسین زرینجویی بازیگر تئاتر و تلویزیون و استندآپ کمدین لرستانی, بعد از دو هفته بازداشت به خاطر مطالب انتقادی که در صفحه خود منتشر می‌کرد، اعلام شد که در روز اول آذرماه خودکشی کرده است. این در حالی ست به گفته‌ی مردم خرم‌آباد او نیز توسط ماموران کشته شده است و تحت فشارهای امنیتی خانواده‌اش را مجبور کرده‌اند که خبر خودکشی او را تایید کنند.
2- مراسم خاکسپاری کوروش پازخ از جان باختگان اعتراضات سراسری با شرکت جمعیت زیادی از اهالی سرپل ذهاب
3- مراسم خاکسپاری امیر جواد اسعدزاده از جان باختگان اعتراضات سراسری با شرکت جمع کثیری از اهالی مشهد وبا سردادن شعارهای اعتراضی
ب- تجمع،راهپیمایی و جنگ وگریزخیابانی درشهرهای زیر:
- اندیمشک
- تهران(مشیریه)
- دهدشت
- زاهدان
- کامیاران(روستای شاهینی)
ج- اعتصاب وتحریم کلاس،تجمع،راهپیمایی و حضور بدون تفکیک جنسیتی در سلف،دیوار نویسی دانشجویان و انتشار بیانیه های اعتراضی دانشجویان:

- دانشگاه مدنی آذربایجان
- دانشکده معماری و شهرسازی(توحیدخانه) دانشگاه هنر اصفهان
- دانشگاه هنر تبریز
- دانشگاه کردستان
- دانشکده هنر و معماری دانشگاه کردستان
- دانشکده مکانیک دانشگاه امیرکبیر
- دانشکده روانشناسی دانشگاه آزاد واحد علوم پزشکی تهران
- دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد تهران‌جنوب
- دانشکده صنایع دانشگاه تهران
- پردیس هنرهای زیبا دانشگاه تهران
- دانشکده ادبیات دانشگاه علامه
- دانشگاه هنر و معماری پارس
و
- تجمع مشترک اساتید، دانشجویان و کارکنان دانشگاه کردستان
- نامهٔ اعتراضیِ ۷۲ تن از اساتید دانشگاه چمران اهواز به رئیس این دانشگاه در پی سیل بازداشت‌ها و تعلیق‌ها
د- دانش آموزان در مدرسه و خیابان:
- ایلام
- کرمانشاه
ه - اعتصاب کسبه بازارشهرهای:
- بانه
- کامیاران
و
- اعلام حمایت شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران از روز اتحاد مردم ایران
- بیانیه انجمن های صنفی کارگران و استادکاران ساختمانی استان کردستان در حمایت از خواسته های ملت
- بیانیه کانون نویسندگان ایران :سرکوب خونین و مقاومت مردم کرد
- بیانیه کانون صنفی معلمان اسلامشهر در محکومیت کشتار و سرکوب خونین مردم مناطق کردنشین ایران زمین
وهمچنین
- تجمع اعتراضی کارکنان صندوق بازنشستگی کشوری نسبت به عدم افزایش حقوق
کارکنان خشمگین صندوق بازنشستگی کشوری محمد اسکندری مدیر عامل را برای پاسخگویی با شعار«بی شرف بی شرف»ازدفترش بیرون کشیدند
زدوخورد مدیرعامل و مسئول دفترش با تجمع کنندگان
- سومین روزاعتصاب وتجمع کارگران کارخانه پارس آمپول ساوه برای افزایش دستمزد
- اعتصاب وتجمع کارگران کارخانه خودروسازی بهمن دیزل قزوین برای افزایش دستمزد
- ادامه اعتراضات آتش نشانان مشهد نسبت به سطح پایین حقوق با تجمع مقابل استانداری خراسان رضوی
- کارگران مجتمع صنایع آلومینیوم جنوب دست به اعتصاب زدند
اعلام حمایت شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران از روز اتحاد مردم ایران
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران، حمایت و همبستگی خود را از اعتصابات و اعتراضات مردم متحد، آزادی خواهی و برابری طلب ایران در روز پنجشنبه، سوم آذر ماه ۱۴۰۱ اعلام می دارد.
بیانیه انجمن های صنفی کارگران و استادکاران ساختمانی استان کردستان در حمایت از خواسته های ملت
2 آذرماه 1401

بیانیه کانون نویسندگان ایران :سرکوب خونین و مقاومت مردم کرد
مناطق کردنشین ایران که در روزهای اخیر یکی از پرشورترین صحنه‌های مقاومت مردمی را در جنبش آزادیخواهی رقم زده بودند، اکنون به عرصه‌ی فجیع‌ترین سرکوب‌های حکومتی بدل شده‌اند. تصاویر منتشر شده از این شهرها، یادآور حملات جنگی به شهرهای بی‌دفاع است. کشتار مردم در خیابان‌‎ها، هجوم به خانه‌ها، ربودن زخمی‌ها، مسدود کردن مسیرهای منتهی به شهر‌ها و استفاده از سلاح جنگی علیه معترضان بخشی از اخباری است که با وجود قطع اینترنت از سد سانسور حکومتی گذشته است.
قتل مهسا (ژینا) امینی، تجمع اعتراضی مردم مقابل بیمارستان کسرای تهران، شعار «زن، زندگی، آزادی» (ژن، ژیان، ئازادی) به هنگام خاکسپاری او در زادگاهش سقز و در پی آن سنندج، جرقەی جنبش آزادی‌خواهی بزرگی را زد کە بە سرعت سراسر ایران را در برگرفت؛ جنبشی به پیشگامی زنان که تا کنون لحظه‌ای از سرکوب حکومت در امان نبوده است؛ جنبشی که بخشی از پیشروترین صحنه‌های آن را مقاومت مردمی شهرهای کردنشین خلق کرده است.
آنچه امروز بر مردم کرد می‌گذرد ادامه‌ی سال‌ها سرکوب و شکنجه‌ی سیستماتیک حاکمیتی چهل و چند ساله است که با اقلیت‌ستیزی و ایجاد ناامنی و دستگیری و اعدام مخالفان، سعی در یکپارچه‌سازی زبان و باورهای مذهبی و آئینی دارد و در این راه برای خفه کردن فریاد همدلی، هم‌نفسی، هم‌صدایی و آزادی‌خواهی مردمان از به‌کارگیری هیچ وسیله‌ای روی‌گردان نیست: از تفرقه‌افکنی، عوام‌فریبی و اتهام بی‌اساس و نخ‌نمای «تجزیه‌طلبی» تا بازداشت و کشتار مردم بی‌دفاع. همچنان که در این دو ماه مردم آزادی‌خواه بلوچستان را نیز با همین حربه‌ها سرکوب کرده و به خاک و خون کشیده است.
اکنون شدیدترین شیوه‌های کشتار و سرکوب معترضان و مردم بی‌دفاع در جوانرود، مهاباد، سنندج، بوکان، کامیاران، پیرانشهر، پاوه، سقز، دیواندره، بانه، دهگلان، قروه و ... در جریان است. خبرها حاکی از کمبود شدید دارو و لوازم بهداشتی است و به گفته‌ی مردم در برخی شهرها عملا حکومت نظامی برقرار است.
کانون نویسندگان ایران ضمن محکوم کردن سرکوب سازمان‌یافته‌ی مردم بی‌دفاع شهرهای کردنشین و دیگر شهرهای ایران، با تاکید بر حق بی چون و چرای بیان آزادنه‌ی اعتراض، بار دیگر همبستگی خود را با جنبش آزادیخواهی مردم ایران اعلام می‌کند و از آزادی‌خواهان ایران و سراسر جهان می‌خواهد در برابر این کشتار سکوت نکنند و صدای معترضان را به گوش جهانیان برسانند.
۲ آذر ۱۴۰۱
بیانیه کانون صنفی معلمان اسلامشهر در محکومیت کشتار و سرکوب خونین مردم مناطق کردنشین ایران زمین
اعتراضات سراسری ایرانیان در حالی وارد ماه سوم خود شده است که همه روزه بر تعداد شهرها و مناطق مختلف فارغ از، زبان و مذهب و قومیتی و تحت لوا و شعار " آزادی و برابری " برای همه ی ایران، گسترده تر می شود و اعتصاباتی که پیش از این پراکنده و بی رمق بود، ابعاد گسترده ای یافته و صنایع حساس و بزرگ نفتی و پتروشیمی، قطعه سازی و خودروسازی‌‌ها و حمل و نقل جاده‌ای را نیز در برگرفته است و این همه نشان از ویرانی اعتماد مردم به حاکمیتی ست، که مدتهاست به جای تدبیر در الگوی رفتاری اش، تحقیر را تقیه ی ریاکاری اش کرده است.
بازداشت‌های خودسرانه و بی منطق و روانه کردن هزاران نفر به بازداشتگاه هایی که از حداقل استاندارد و امکانات برخوردار نیستند، تشکیل دادگاه ها یی بدون حضور رسانه های آزاد و مستقل و صدور احکامی چون محاربه و افساد فی الارض، بر طبل توخالی و نه دیگر هراس انگیز مرگ می کوبند!
سرکوب خونین و استفاده از ادوات نیمه سنگین و سلاح‌های جنگی علیه شهروندان کردنشین در چند استان کشورمان توسط نیروهای تامین امنیت کشور! (سپاه، بسیج و...) مشروعیت نهادهایی مانند شورای عالی امنیت ملی و دولت را بیش از پیش زیر سوال برده است.
کشتار وحشیانه، یورش به منازل مردم، تیراندازی به سوی منازل و آسیب به اموال شهروندان، اعمال شنیعی هستند که در برنامه روزانه و شبانه حکومت گنجانده شده و علیرغم کنترل شدید فضای مجازی اندک ویدیو‌هایی که با این مضامین هم رسانی می‌شود نگرانی‌ها را تشدید کرده است.
ماکت تبلیغاتی نابخردانه و هشدار و بیم سوریه سازی که ماه هاست صدا و سیما به خورد مردم می دهد، عملا توسط نیروهای نظامی و ضد مردمی در حال اجرا و با نظارت حاکمان در شهرهای کردنشین در شرف تحویل اند، تا اگر از پس شعار ساخت یک میلیون واحد مسکونی در سال بر نمی آیند، اما در ویرانی شهرها باعزمی راسخ اهل عملند و نه شعار.
جنازه دزدی و حمله به مراسم عزادارنی که عزیزانشان با دستان خون‌آلوده ی عوامل حاکمیت به قتل رسیده‌اند با هیچ کدام از موازین اسلامی و انسانی تطابق ندارد و این نیز تابلویی واضح از حمل تابوت شعائر دینی حکومتی ست که قرار بود دین و دنیای مان را بسازد.
حاکمیت بهتر است دست از گلوی این مردم داغدار بردارد و هزینه های جانی، مالی و روانی تحمیلی را متوقف کند و تجربه ی مکتوب تاریخ بشری را ورق بزند تا در آینه ی عادل تاریخ ببیند که با هیچ سلاحی نمی توان بر اراده ی ملت ها مسلط شد، ما عمیقا بر این باوریم که، شاید حکومت با سرنیزه برای مدت محدودی میسر باشد، اما هرگز قابل اتکا نیست.
کانون صنفی فرهنگیان اسلامشهر به حاکمان هشدار می دهد که هر چه سریعتر نیروهای امنیتی و نیابتی و سپاه پاسداران را از شهرها مناطق کردنشین خارج کرده و دست از کشتار کودکان و نوجوانان این سرزمین بردارد و یقین بداند آتش خشم مردمی که عزیزان شان را در خیابان های سرخ کردستان و بلوچستان و تمام مام وطن از دست می دهند، خاموش شدنی نیست و به یقین سرانجام سخت تری برای مسببان شرایط موجود خواهد داشت.
کانون صنفی فرهنگیان اسلامشهر ضمن محکومیت جنایات وحشیانه حاکمیت نسبت به آحاد مردم به ویژه هم‌وطنان کردنشین، ضمن اعلام حمایت از اعتراضات و اعتصابات حق طلبانه مردم کردستان و آحاد مردم شریف ایران، از تمامی معلمان شاغل و بازنشسته و اقشار تاثیرگذار جامعه می‌خواهد که نسبت به جنایات حکومتی در مناطق مختلف کردستان، مخصوصا کشتن کودکان و نوجوانان سکوت نکرده و در رساندن صدای مظلومان، از تمام امکانات استفاده نمایند.
این کانون سکوت دفتر سازمان یونیسف در ایران و سایر نهادهای بین‌المللی را محکوم کرده و خواستار واکنش و اقدامات لازم پیرامون حوادثی شد که پس از گذشت بیش از دوماه همچنان ابعاد غیر انسانی آن در خلق فجایع عمیق تر و گسترده تر می شود.
حکومت درحالی مشغول به اتهام زنی های بی اساس به اقوام مختلف کشور است که مرزنشینان که آخرین مقاومت کنندگان و ایستادگان در برابر دشمنان تاریخی ایران بوده اند و سد رسوخ ناپذیری بوده اند که باخون خود مرسم خط سرخ وطن بوده اند و معنا بخش ایران جغرافیایی و فرهنگی و قطعا بیش از مرکز نشینان فدایی و علاقه مند وطنی هستند که پدران و مادران شان برای حفظ خط مرزی ایران جان ها فدا کرده و می کنند و تمام ایران با شعار
" از کردستان تا زاهدان جانم فدای ایران"، مهر تاییدی ست بر یکپارچگی و پیوستگی ملت ایران.
کانون صنفی فرهنگیان اسلامشهر
چهارشنبه ۲ آذر ۱۴۰۱
نامهٔ اعتراضیِ ۷۲ تن از اساتید دانشگاه چمران اهواز به رئیس این دانشگاه در پی سیل بازداشت‌ها و تعلیق‌ها
جناب آقای دکتر آخوندعلی
ریاست محترم دانشگاه شهید چمران اهواز
با سلام و احترام
علی رغم هشدارهای داده شده در نامه ۱۴۰۱/۷/۱۰ اعضای هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز در خصوص جلوگیری از برخوردهای ناروا با دانشجویان دانشگاه، متاسفانه اخبار ناراحت کننده ای از تعلیق، ممنوع الورودی، عدم دسترسی به امکانات سلف و نیز اخراج از خوابگاه های دانشجویی جمعی از دانشجویان به استناد شکایت نهادهای خارج از دانشگاه، و نیز بازداشت چند تن از دانشجویان دانشگاه، شنیده می شود. ما اعضای هیات علمی امضاء کننده زیر، خواستار رفع فوری تعلیق و ممنوع الورودی و سایر محدودیت های اعمال شده برای دانشجویان و آزادی فوری دانشجویان بازداشت شده هستیم.
غزل رنجکش و پارسا قبادی 18 ساله دو تن از کسانی که در بندرعباس و کرمانشاه از ناحیه چشم مورد اصابت گلوله ساچمه‌ای قرار گرفته‌اند.غزل چشم راستش و پارسا هر دو چشمش تخلیه و بینایی خود را از دست داده‌اند.

منبع:کانال کمپین افراد دارای معلولیت
تائید هویت یک کودک کشته شده در جمعه خونین زاهدان
در جمعه‌ خونین زاهدان، ٨مهر، اعلام می‌شود یک «زن» در میان کشته شدگان است. ١۴ روز طول می‌کشد تا اسمش آشکار می‌شود: هستی نارویی و ۵٣ روز طول می‌کشد تا عکسش منتشر می‌شود؛ او دختر بچه‌ای هفت‌ساله است که گفته‌اند با مادربزرگش به مصلی رفته بوده برای نماز جمعه. مأموران جمهوری اسلامی که تیراندازی می‌کنند، یک گلوله‌ی گاز اشک‌آور هم به سر هستی نارویی می‌خورد. سرآخر هم از گاز خفه می‌شود و جان می‌دهد.
منبع: کانال شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران
شلیک نیروهای نظامی حکومت به یک کودک در سنندج

نیروهای نظامی- امنیتی حکومت ساعاتی پیش در شهرک وحدت سنندج به سوی شماری از دانش‌آموزان تیراندازی کردند. ویدئویی در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده که در آن کودک ۱۶ ساله‌ای بر اثر این تیراندازی نیروهای نظامی- امنیتی زخمی شده است. گفته می‌شود این ویدئو مربوط به امروز چهارشنبه ۲ آذرماه ۱۴۰۱ در شهرک وحدت سنندج است و این کودک که بهراد نام دارد، به بیمارستان کوثر این شهر منتقل شده است.
روایت شکنجه‌ی ایلیا رضایی کودک کار در محلات اراک
ایلیا رضایی نوجوان چهارده ساله‌ای‌ست که روز ۲۹ آبان، هنگام برگشتن از سر کار در یک دوچرخه سازی در شهر محلات در استان مرکزی بی دلیل هدف شلیک و سپس شکنجه و آزار و اذیت توسط نیروهای سرکوبگر قرار می‌گیرد.
او می‌گوید با اینکه به او شلیک شده بود و زخمی بود اما نیروهای سرکوبگر با شوکر او را چه داخل خودرو و چه داخل مقر سپاه مورد شکنجه قرار دادند.
برگرفته از کانال شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران
سرکوب مدارس و تهدید دانش آموزان در گیلان
در استان گیلان و به ویژه شهرستان های رشت، لاهیجان،لنگرود و انزلی در بسیاری از مدارس شرایط سرکوب و تهدید گسترده وجود دارد که نشان می دهد بسیاری از کادر اداری و مدیران و معاونان مدارس در این برهه حساس در خط سرکوب قرار گرفته اند.در شهرستان انزلی همکاری مسئولان این اداره و مدیران برخی مدارس در سرکوب دانش آموزان همچنان ادامه دارد. طی دو هفته گذشته در بسیاری از مدارس پسرانه و دخترانه انزلی دانش آموزان شعارهای آزادی‌خواهانه داده اند که با تهدید مدیران مواجه شده اند.مدارس دخترانه سما و توحید و دهخدا و چند مدرسه پسرانه از جمله این مدارسی هستند که دانش آموزان مورد تهدید مدیران قرار گرفته اند.
در مدرسه دخترانه توحید زمانی که دانش آموزان مبادرت به سر دادن شعار نمودند، مدیر و معاونین به تک تک خانواده های آنها زنگ زدند تا به مدرسه رجوع کرده و فرزندان خود را به منزل ببرند و به علت ترس از تجمع دانش آموزان در خیابان،با این حربه مدرسه را تعطیل کردند.
مسئولان اداره آموزش و پرورش انزلی طی این هفته ها با فرستادن آخوندی به نام شهابی در کلاس ها موجب خشم و نفرت دانش آموزان را فراهم آورده اند. آخوندی که ضمن صحبت در باب مسائل جنسی،با زن ستیزی تمام به دفاع از چندهمسری می پردازد و همین مسئله به ویژه موجب غیبت بسیاری از دانش آموزان چندین مدرسه از جمله دبیرستان دخترانه صدیقه کبری و کوثر و هنرستان دخترانه شرف شده است. در راستای برخورد با دانش آموزانی غایب، طالبی مسئول حراست آموزش و پرورش بندرانزلی هر روز با تمامی مدارس انزلی تماس می گیرد و اسامی معلمان و دانش آموزان غایب را جمع آوری می کند.
در چند روز گذشته خانومی از طرح امین در دبستان دخترانه امام حسن مجتبی برای کودکانی که باید مشغول بازی های کودکانه باشند،صحبت هایی در مورد ازدواج و به نوعی ترویج کودک همسری داشته است‌. این در حالی است که هنوز خیلی از دانش آموزان مدارس انزلی کتاب درسی ندارند. از جمله دبیرستان هایی که هنوز کتاب درسی دریافت نکرده اند، دبیرستان دوره دوم دخترانه حضرت مریم است.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران ضمن ابراز تأسف شدید از برخوردهای زننده و آزادی ستیزانه برخی مدیران و مسئولان ادارات در سراسر کشور، بار دیگر به آنها هشدار می دهد اگر اعتقادی به حقوق شهروندی و آزادی های قانونی و مدنی ندارند، لااقل به این بیندیشند در زمانه ای که به سر می بریم، هیچ چیزی قابل کتمان و یا پوشیده نگه داشته شدن نیست و تمام عملکردهای مسئولان زیر ذره بین های متعدد و متکثر جامعه قرار گرفته است. خیانت به آرمان معلمی خیانت به حیثیت ذات انسانی است. دانش آموزان امانت خانواده ها در مدارس هستند، خیانت در حفاظت از این امانت، بی تردید تبعات سختی برای بانیانش خواهد داشت.
بیانیه کانون صنفی معلمان استان بوشهر در محکومیت بازداشت ژیلا خیر معلم و فعال صنفی استان فارس
هر دم از این داغ بری می‌رسد
تازه تر از تازه تری می‌رسد
اعتراضات به حقِ مردم جان به لب رسیده از بی عدالتی، ظلم و فساد حاکمیت که بیش از دو ماه ادامه دارد،جز با واکنش سرکوبگرانه از طرف حاکمیت پاسخ داده نشده است ، پاسخی که تاریخ به خوبی ناکارآمدی آن را به روشنی نشان داده است.اما ظاهراً مرغ حاکمیت تنها یک پا دارد و حاضر نیستند یکبار هم شده است،صدای اعتراض مردم را بشنوند.از سوی دیگر در جهت ایجاد ترس و ارعاب بیشتر، به بازداشت شهروندان و به خصوص فعالین صنفی و اجتماعی دست می‌زند.
به گواه تاریخ و تجربه بشری، تنها همین فعالین هستند که می توانند در گذار مسالمت آمیز نقش ایفا کنند و حذف آنها،راهی جز گسترش خشونت باقی نمی گذارد.
در این راستا، خانم ژیلا خیر؛ از فعالین صدیق و دردمند صنفی معلمان استان فارس، اخیرا به ناحق بازداشت شده است و هم اکنون در زندان عادل آباد شیراز می باشد (https://t.me/kashowra/14184).
کانون صنفی معلمان استان بوشهر ضمن محکوم کردن بازداشت این فرهنگی فرهیخته و دیگر معلمان زندانی، از حاکمیت به جد می خواهد که از این رفتارهای تنش آفرین دست برداشته و با آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی، راه را برای باز کردن فضای گفتمانی جهت برون رفت از این وضعیت فراهم کند.
دوم آذر ماه ۱۴۰۱ خورشیدی
کانون صنفی معلمان استان بوشهر
انتقال سها مرتضایی به زندان اوین جهت اجرای حکم
سها مرتضایی، دبیر اسبق شورای صنفی کل دانشگاه تهران و فعال صنفی‌دانشجویی سابق، جهت تحمل ۳ سال و ۸ ماه حبس ظالمانه به زندان اوین منتقل شد.
مرتضایی صبح یکشنبه مورخ ۳۰ آبان با خشونت و ضرب و شتم شدید بازداشت شده است و پیش از این، وی در سال ۹۳، دیماه ۹۶ و آبان ۹۸ بازداشت شده بود. همچنین وی با وجود داشتن رتبه ۱۰ دکتری در آزمون دکتری ۹۸، با وجود تحصن و پیگیری‌های مکرر، ستاره‌دار و محروم از تحصیل شد.
پی‌نوشت: درحال حاضر و تا اطلاع ثانوی تنها مرجع خبری وضعیت #سها_مرتضایی کانال شوراهای صنفی دانشجویان کشور می‌باشد و وکیل وی، مصطفی نیلی نیز خود درحال گذراندن دوران حبس است.
علیرضا نوری دانشجوی ریاضی دانشگاه امیرکبیر ورودی ۹۹، در تاریخ ۲۴ آبان توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شده است.
تا بدین لحظه از وضعیت فعلی ایشان اطلاع دقیقی در دست نیست.
داریوش صیدی دانشجوی ریاضی دانشگاه امیرکبیر ورودی ۹۹، در تاریخ ۲۴ آبان توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شده است.
تا بدین لحظه از وضعیت فعلی ایشان اطلاع دقیقی در دست نیست.
جان نسرین جوادی در مخاطره بسیار جدی قرار گرفته است
اخبار بسیار بدی از بند زنان زندان اوین به ما رسیده است. نسرین جوادی (اعظم خضری جوادی) عضو اتحادیه آزاد کارگران ایران روز به روز دچار وخامتِ حال بیشتری شده است. نسرین پس از چند روز بیماری و بدحالی روز شنبه ۲۸ آبان‌ماه به حالت نیمه بیهوش و در آستانه کُما به بیمارستان طالقانی منتقل شد اما پس از ۳ روز بستری و علیرغم عدم بهبودی با اقدام ضدانسانی دکتر فاطمه میرابوطالبی و برخلاف سوگند‌ پزشکی و اصل حفظ جان بیمار در همدستی کامل با نهادهای امنیتی ترخیص شده و به زندان اوین برگردانده شد.
تلاش‌های خانواده نسرین برای اخذ مرخصی درمانی برای او توسط دادیاری ناظر بر زندان بی‌پاسخ ماند.
نسرین جوادی روز سی‌ام آبان و بلافاصله پس از بازگشت به زندان دچار بدحالی شده به صورتی که امکان انتقال او به بهداری نبوده و در تختش داخل بند برایش سِرُم تزریق شد. ضعف شدید بدنی و ابتلا به آنفولانزای حاد سبب شده که هر غذایی را که می‌خورد بالا بیاورد. امروز نیز پس از شروع دوباره آنتی‌بیوتیک‌های قوی مجددا دچار بی‌حالی مفرط و عدم کنترل شده است.
تمامی اینها در حالی اتفاق می‌افتد که خانواده‌ی او به شکل جدی و با مراجعه به دادیاری ناظر بر زندان در تلاش‌اند تا مرخصی درمانی برای نسرین اخذ کنند اما هر بار آنها را به جای دیگری حواله می‌دهند که باید موافقت نهادهای بالاتر را بگیرید.
این مخالفت شدید مسئولین قضائی و امنیتی با آزادی یا اعزام به مرخصی نسرین نشان از عزم آنها برای به قتل رساندن او در زندان دارد.
ما فراموش نکرده‌ایم که چگونه بکتاش آبتین را به همین شکل در زندان کُشتند. علیرضا شیرمحمدعلی را در یک دسیسه‌ی امنیتی کاردآجین کردند و در آتش‌سوزی ماه گذشته تلاش به قتل‌عام زندانیان در زندان اوین کردند.
نسرین جوادی قبل از زندانی شدن، بخاطر بیماری‌های جدی و نیاز به مصرف داروهای تزریقی روزانه بخاطر پوکی استخوان شدید، از طرف پزشکان عدم توانایی تحمل حبس وی اعلام شده بود اما با اینحال وی را زندانی کردند.
حکومت جمهوری اسلامی مسئول سلامت و جان نسرین جوادی است و هر اتفاقی که برای وی روی دهد بی‌شک با خواست و اراده‌ی مسئولین حکومتی اتفاق افتاده است.
اتحادیه آزاد کارگران ایران بار دیگر نگرانی شدید خود را نسبت به وضعیت مخاطره‌آمیز نسرین جوادی ابراز می‌کند و اعلام می‌دارد که حکومت نه تنها به فکر سلامت نسرین جوادی و دیگر زندانیان سیاسی نیست بلکه درصدد قتل و آسیب رساندن به آنان است. برای همین ما از تمامی نهادهای داخلی و بین‌المللی کارگری و حقوق بشری و از تمامی انسانهای آزادیخواه می‌خواهیم تا به هر شکل ممکن نسبت به عدم آزادی نسرین جوادی واکنش نشان دهند و خواستار آزادی فوری و بی‌قید و شرط او گردند.
اتحادیه آزاد کارگران ایران- ۲ آذرماه ۱۴۰۱
تجمع اعتراضی کارکنان صندوق بازنشستگی کشوری نسبت به عدم افزایش حقوق
کارکنان خشمگین صندوق بازنشستگی کشوری محمد اسکندری مدیر عامل را برای پاسخگویی با شعار«بی شرف بی شرف»ازدفترش بیرون کشیدند
زدوخورد مدیرعامل و مسئول دفترش با تجمع کنندگان
روز چهارشنبه 2 آذر، کارکنان صندوق بازنشستگی کشوری برای انعکاس صدای اعتراضشان نسبت به عدم افزایش حقوق دست به تجمع مقابل ساختمان صندوق واقع در میدان فاطمی تهران زدند.

یکی ازکارکنان معترض حاضردر تجمع به خبرنگار رسانه ای گفت: بدنبال ترمیم حقوقی که آبان ماه سال جاری برای کارکنان دولت اتفاق افتاده، حدود 900 تا یک میلیون تومان باید به حقوق هر یک از کارکنان صندوق بازنشستگی کشوری افزوده می‌شد و قرار بود پایان این ماه اعمال شود اما پس از حقوقی که دریافت کرده‌ایم، مشخص شد مدیریت صندوق همانند یکسال اخیر با تغییر محاسبه حقوق‌ و با کاهش مزایای حقوقی از جمله حق اضافه کاری و بهره‌وری و چند آیتم دیگر عملا بجای افزایش حقوق پرسنل حقوق‌ها را کاهش داده است. ضمن اینکه حقوق کارکنان شرکتی (کانونی سابق) را هم هنوز پرداخت نکرده‌اند.
او با با بیان اینکه برخی کارکنان رسمی و شرکتی صندوق کشوری به این عملکرد مدیرعامل صندوق کشوری معترض و خواستار تغییر روند مدیریتی و استعفای وی هستند، افزود: این کارکنان خواستار بازگرداندن حقوق و مزایای قانونی هستند که باید انجام شود.
یکی دیگر از معترضان گفت: کارکنان صندوق استان تهران از اسکندری می‌خواهند برای ارائه توضیحات به جمع آنها بیاید ولی اسکندری از حضور اجتناب می‌کند. این بی‌اعتنایی باعث خشم و عصبانیت کارکنان معترض و شعار دادن «بی‌شرف بی‌شرف» در خیابان می‌شود.
یکی دیگر از کارکنان صندوق بازنشستگی کشوری ادامه داد:نیروی انتظامی از مدیر درخواست کرده بود به جمع معترضان بیاید اما او حضور نیافت به همین دلیل جمعی از پرسنل شاغل مقابل اتاق او رفتند، با این حال مدیرعامل نه تنها از اتاقش بیرون نیامد بلکه رئیس دفترش، پرسنل را تهدید کرد که همین قضیه باعث شد پرسنل به اتاق اسکندری بروند و او را به زور بیرون بکشند. زمانی‌که محمد اسکندری به میان پرسنل آورده می‌شود، هیچ پاسخی به معترضان نداد و به آنها پوزخند می‌زد که همین مسئله باعث درگیری فیزیکی شدیدی میان معترضین و محمد اسکندری شد و وقتی طهماسبی مسئول دفتر اسکندری به حمایت از مدیر عامل با پرسنل درگیر شد، میان او و معترضان هم زد و خوردی رخ داد.
سومین روزاعتصاب وتجمع کارگران کارخانه پارس آمپول ساوه برای افزایش دستمزد
روز چهارشنبه 2 آذر برای سومین روز متوالی، کارگران کارخانه پارس آمپول ساوه به اعتصاب وتجمعشان دراین واحد تولیدی واقع در در شهر صنعتی کاوه ساوه برای افزایش دستمزد ادامه دادند.
اعتصاب وتجمع کارگران کارخانه خودروسازی بهمن دیزل قزوین برای افزایش دستمزد
روز چهارشنبه 2 آذر، کارخانه خودروسازی بهمن دیزل قزوین برای افزایش دستمزد از رفتن برسر کارشان خودداری کردند و دراین واحد تولیدی واقع در شهرک صنعتی الوند قزوین تجمع کردند.
یکی از کارگران اعتصابی به خبرنگار رسانه ای گفت: با توجه به حجم کاری فعلی، کارگران توقع دارند که مدیریت در رابطه با افزایش حقوق اقداماتی داشته باشد، این میزان ساعات کاری با دستمزدی که در حال حاضر ارائه می شود، متناسب نیست.
یکی دیگر از کارگران معترض به ضرورت اختصاص سختی کار در این شرکت اشاره کرد و گفت: برخی از فعالیت هایی که در بهمن دیزل داریم نیازمند توجه بیشتر مدیران شرکت است چراکه مطابق قانونی سختی کار شامل این موارد می شود و ما خواستار رسیدگی به این موضوع هستیم.
کارگر دیگری «تعطیلی روز پنجشنبه» را به عنوان یکی از خواسته های کارگران این شرکت عنوان کرد و گفت: ساعت کاری بالا و نبود زمان کافی برای استراحت در طول هفته، باعث کاهش بازدهی می شود و بر این اساس جمعی از کارگران خواهان تعطیلی پنجشنبه یا اختیاری شدن حضور در این روز هستند.
کارگران با اشاره به بی‌توجهی کارفرما در افزایش ساعت کاری خود گفتند: کارفرما برای بالا بردن تولید محصولات کارخانه برای کارگران اضافه کاری و تعطیل‌کاری‌های اجباری گذاشته است.
به گفته کارگران معترض این شرکت خودروساز؛ شاغلان در مشاغل سخت و زیان‌آوراین کارخانه به جای شش ساعت کار روزانه باید 12 تا 14ساعت کار کنند این در حالیست که کار در روزهای تعطیل پنجشنبه و جمعه نیز اجباری است. در عین حال برخی کارگران این مجموعه همانند سالن شاسی 24 ساعت کار و 24 ساعت استراحت هستند.
آن‌ها بیان اینکه بخش دیگری از مشکلات ما کارگران نابرابری حقوق و مزایا و پاداش با سایر واحدهای مجموعه بهمن در تهران است، افزودند: از مسئولان شرکت درخواست رفع تبعیض و بهبود وضعیت شغلی و مزایای دریافتی کردیم اما هیچ تغییری در میزان درآمد ما علارغم افزایش چندبرابری تولید محصول در کارخانه ایجاد نشد.
کارگران بهمن دیزل با بیان اینکه در ماه‌ها گذشته این شرکت برای افزایش تولید به کارگران فشار مضاعف وارد کرده است، در ادامه افزودند: کار ممتد می‌تواند خطر وقوع حوادث کار را در کارگاه‌ها افزایش دهد و توجه کارگران به مسائل بهداشتی کارگاه را کم کند.
برپایه گزارش های رسانه ای شده، مدیران داخلی شرکت بهمن دیزل با حضور در جمع معترضان وعده دادند با کاهش ساعت کاری و حذف اضافه کاری و تعطیل کاری‌های اجباری نظر مثبت کارگران را جلب خواهند کرد.
ادامه اعتراضات آتش نشانان مشهد نسبت به سطح پایین حقوق با تجمع مقابل استانداری خراسان رضوی
روزچهارشنبه 2 آذر، آتش نشانان مشهد درادامه اعتراضات دامنه دارشان نسبت به سطح پایین حقوق +مقابل استانداری خراسان رضوی تجمع کردند.
برپایه گزارش های رسانه ای شده،جمعی از آتش نشانان مشهد صبح چهارشنبه در اعتراض به وضعیت معیشتی و ترمیم حقوق با توجه به سختی و خطرات شغلشان، مقابل استانداری خراسان رضوی تجمع کردند و خواستار افزایش حقوق و دریافتی‌های خود شدند.
این آتش نشانان دلیل این اقدام خود را حقوق پایین و عدم دریافت مزایایی از جمله تعطیلات کاری و شب کاری عنوان کردند.
آتش نشانان شغل خود را سخت و زیان آور دانستند اما اعلام کردند که از این قانون و سایر مزایای مشاغل سخت و زیان آور استفاده نکردند.
+تجمع اعتراضی آتش‌نشانان مشهد نسبت به خصوصی سازی،عدم تبدیل وضعیت و سطح پایین حقوق وبرای افزایش دستمزد مقابل شهرداری
روز سه شنبه 3 آبان، آتش‌نشانان مشهد برای انعکاس هرچه بیشتر صدای اعتراضشان نسبت به خصوصی سازی،عدم تبدیل وضعیت و سطح پایین حقوق وبرای افزایش دستمزد دست به تجمع مقابل شهرداری کلانشهر مشهد زدند.
براساس گزارش های رسانه ای شده،سردمداران شهرداری مشهد به دست وپا افتادند وبرای وعده و وعید دادن معاون خدمات شهری شهرداری مشهد، مدیرعامل سازمان آتش نشانی شهر مشهد وعضو شورا شهر مشهدرا به جمع آتش نشانان معترض فرستادند.
کارگران مجتمع صنایع آلومینیوم جنوب دست به اعتصاب زدند
امروز چهارشنبه ۲ آذرماه ۱۴۰۱ کارگران شاغل در مجتمع صنایع آلومینیوم جنوب (سالکو) واقع در لامرد در اعتراض به عدم رسیدگی به خواسته‌هایشان اعتصاب کرده و دست به تجمع زدند.
جان باختن یک کارگردر نیشابور بر اثر سقوط از ارتفاع
یک کارگر 42 ساله حین کاردر ساختمانی در حال ساخت شهر نیشابور بر اثر سقوط از ارتفاع در دم جان باخت.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید