اعتصاب کارگران صنایع نفت و پتروشیمی ایران از آغاز هفته گسترش بیشتری یافته و دامنه آن به شهرهای دیگر هم کشیده شده است. همزمان عزم واراده کارگران دروحدت وهمبستگی با ۷۰۰ کارگر پیمانی که در پالایشگاه نفت تهران بعد از اعتصاب اخراج شدهاند،بیشتر از هرزمان شده است. فیلمهای منتشر شده در صفحات مجازی نشان می دهد که کارگران معترض پالایشگاه نفت تهران که روز سهشنبه اول تیرماه به همکاران اعتصابکننده خود پیوسته بودند، در همان روز برگه "تسویه حساب" دریافت کردهاند.
با این حال روز چهارشنبه دوم خرداد، بر میزان اعتصابها افزوده شده و گزارش شده که کارگران پروژهای پتروشیمی دماوند، کارگران شرکت تهران جنوب در بندر ماهشهر، کارگران پیمانی پالایشگاه آبادان، کارگران عسلویه، کارگران شرکت راژان در پالایشگاه آدیش، کارگران کیهان پارس در اصفهان هم به اعتصاب سراسری کارگران به نام "کمپین ۱۴۰۰" پیوستهاند.
اعتصابات کنونی دراین ابعاد گسترده ادامه اعتصابات صنایع نفت و پتروشیمی درتابستان سال گذشته است. آغازدوبارهی اعتصابات سراسری کارگران نفت ایران نوید بخش است وتاثیرات به سزایی بر کل جامعه خواهد گذاشت.
در روزهای گذشته علاوه بر کارگران پیمانی و پروژهای که قراردادهایشان با شرکتهای پیمانکار است، هزاران کارگر رسمی شرکت ملی نفت ایران هم اعتصاب کرده بودند. برای مثال اواخر خردادماه کارکنان شرکت پایانههای نفتی ایران مانع سوختگیری یک نفتکش در جزیره خارک شدند.
میثم المهدی، فعال کارگری و کارگر فولاد اهواز، در شبکه اجتماعی کلابهاوس گفت که اطلاعیه کارگران رسمی در حمایت از کارگران پیمانی به گفته او "اتفاقی جدید" است که میتواند به مطالبات کارگری شکل گستردهتری بدهد.
خواسته کارگران ازافرایش دستمزد و سقف دستمزدها، تا کوتاه کردن دست پیمانکاران و لغو قوانین تمام قوانین ضد کارگری، از ایمنی محیط کار، تجهیزات و امکانات تهویه و سرمایشی و گرمایشی تا بالابردن استاندارد بهداشتی و خوابگاها و حق تشکل و تجمع، مطالبه جمعی این اعتصابات است. در حال حاضر بسیاری از کارگران پیمانی ۲۴ روز در ماه کار میکنند و شش روز مرخصی دارند که در بعضی از شرکتها روزهای تعطیل کمتر هم است. خواسته کارگران افزایش تعطیلی به ۱۰ روز در ماه است.
اکنون کارگران پالایشگاهها، پتروشیمیها، نیروگاهها و سکوهای نفتی یکی پس از دیگری و در همبستگی با هم دست
از کار میکشند تا به خواستههای خود دست یابند.
کارگران شرکتها ی زیر از شرکتهای تابعهی پارس جنوبی، در میدان گازی پارس جنوبی دست به اعتصاب زدهاند:
کارگران شرکت پتروشیمی «عمران صنعت» میدان گازی پارس جنوبی
کارگران شرکت پتروشیمی «صدف»
کارگران شرکت پتروشیمی «جهان پارس»
کارگران شرکت پایندان
کارگران شرکت ساتراپ صنعت
کارگران شرکت سینا پالایش قشم
کارگران شرکت لیدوما
کارگران پالایشگاهها و شرکتهای دیگری که آنها نیز دست از کار کشیدهاند و به اعتصابات سراسری پیوستهاند:
کارگران اورهال پالایشگاه نفت تهران
کارگران پالایشگاه آدیش جنوبی
کارگران شرکت ماشینسازی اراک
کارگران پالایشگاه تندگویان
کارگران پتروشیمی دنا
کارگران شرکت جهان پارس
کارگران پالایشگاه بیدبلند بهبهان
کارگران فاز ۱۳ (فاز اختر) پارس جنوبی
کارگران فاز ۱۳ کنگان
کارگران پالایشگاه بیدخون
کارگران پروژهای شرکت ایجیسی پالایشگاه آبادان
کارگران پیمانکاری حاجی پور
کارگران شرکت مخازن نفت قشم
کارگران پتروشیمی بوشهر
کارگران پتروشیمی گچساران
کارگران شرکت اکسیر صنعت
کارگران شرکت ریتون
کارگران عملیات دریایی شرکت پایانههای نفتی ایران، خارک
کارگران پیمانی نفت در پالایشگاهها، پتروشیمیها و نیروگاهها با انتشار بیانیه ای مورخ ۳۰ خرداد ۱۴۰۰درمورد علل اعتصاب ومطالباتشان چنین نوشته اند:
"ما کارگران پیمانی نفت در پالایشگاهها، پتروشیمیها و نیروگاهها در اعتراض به سطح نازل حقوقها و کاهش هر روزه قدرت خرید خود و عدم اجرای وعده های داده شده همانطور که اعلام کرده بودیم اعتصابات گسترده و سراسری خود را از سر میگیریم و با تجمع در مقابل مراکز کاریمان پیگیر مطالبات خود میشویم. در همین راستا روز ۲۹ خرداد همکاران پروژه ای ما در شرکت فراب نیروگاه بیدخون با مطالبهی افزایش دستمزدها و خواست ۲۰ روز کار و ۱۰ روز مرخصی که اصطلاحاً طرح بیست ده نامیده میشود دست به اعتصاب زده و به صورت جمعی نیروگاه را به قصد خانههای خود ترک نمودند. این کارگران اعلام کردهاند که تا زمانیکه به خواسته های آنان پاسخ داده نشود به نیروگاه بازنخواهند گشت".
کارگران پیمانی می نویسند:اعتصاب ما یک اعتصاب اخطاری است و یک هفته در جریان خواهد بود و در روز نهم تیر به صف همکاران رسمی خود که اعلام اعتراض کرده اند خواهیم پیوست. ما در این یک هفتهی اعتراضمان با جمع شدن در محل های کار خود تلاش میکنیم که تصمیم گیری جمعی بکنیم و صدای خود را به گوش همکاران کارگرمان در همه جا برسانیم".
کارگران پیمانی دراین بیانیه خواستهای خودرا به قرار زیر به روشنی چنین بیان کرده اند:
- -حقوق هیچ کارگر شاغل در نفت نباید کمتر از ۱۲ میلیون باشد و باید فورا سطح دستمزدها افزایش یابد و به نسبتی که قیمت اجناس افزایش می یابد سطح مزد کارگران نیز بالا رود. بعلاوه سایر سطوح مزدی کارگران باید بر اساس توافق با نمایندگان منتخب کارگران صورت گیرد
- تعویق پرداخت دستمزدها جرم و یک دزدی آشکار است. حقوقها باید هر ماه بموقع پرداخت شود.
- -ما به کار موقت و پیمانی اعتراض داریم و خواستار کوتاه شدن دست پیمانکاران و داشتن امنیت شغلی و دائمی شدن قراردادهای کاری مان هستیم. اخراج کارگر ممنوع
-قوانین برده وار مناطق ویژه اقتصادی که حصاری بین ما و بخش های دیگر کارگری در سطح جامعه است و بر اساس آن کارفرمایان مفتخور دستشان برای هرگونه تعرضی به زندگی و معیشت ما باز گذاشته شده است، باید فورا لغو شوند.
- -ما خواستار ایمن شدن محیط کارمان هستیم. محیط های کار ما مثل یک بمب انفجاری است و حریق های مهیب، سقوط از ارتفاع، آلودگی های صوتی در اثر انفجار مواد نفتی، استشمام مواد سمی و شیمیایی در کنار غیر استاندار بودن وضع بهداشت و درمانگاهها، دارد هر روز از ما قرمانی میگیرد و سبب صدمات جانی و روحی بسیاری به کارگران شده است. کار در گرمای طاقت فرسای تابستانی و نبود تجهیزات لازم سرمایشی و دستگاههای تهویه هوای استاندارد فشار کار را صد چندان کرده است. صنعت نفت یک بخش بزرگ سودآور جامعه است. باید مراکز کاری ما امن باشد و با بالاترین استانداردهای محیط زیستی مجهز باشد. باید در صنعت نفت بودجه کافی برای امن شدن محیطهای کار و تجهیز مراکز کاری به امکانات سرمایشی و گرمایشی مورد نیاز و دستگاههای تهویه هوا به میزان مورد نیاز، بالا بردن استاندارد بهداشتی در خوابگاهها و اماکن عمومی چون دستشویی ها و حمام و ... اختصاص داده شود.
- -ما کارگران نفت از امنیتی بودن محیط های کارمان به ستوه آمده ایم و باید به این وضعیت خاتمه داده شود. تشکل و تجمع و اعتراض حق مسلم ماست.
- در خاتمه حمایت قاطع خود را از همکاران رسمی مان در نفت که اعلام کرده اند چنانچه به خواستهایشان جواب داده نشود در نهم تیر دست به اعتراض خواهند زد و فراخوانشان به تجمع در آن روز است، اعلام میکنیم.
خواستهای بر شمرده ما خواستهای همه کارگران نفت از جمله همکاران رسمی ما نیز هست. بعلاوه این همکاران به نحوه افزایشات مزدی سال ۱۴۰۰ که در واقع تعرضی به زندگی و معیشتشان است، تحمیل مالیات های سنگین بر حقوقهایشان و عدم اجرایی شدن ماده ده و در نتیجه آن حذف برخی از آیتم های مزدی شان اعتراض دارند. محور اعتراض همکاران رسمی همچون ما کارگران پیمانی موضوع دستمزد و عدم کفاف آن برای مخارج زیستی و معیشتی مان است و افزایش سرسام آور قیمت اجناس و یک قلم بزرگ آن مسکن و محرومیت از بیمه های پایه ای چون درمان و تحصیل رایگان برای همه و داشتن حق مسکن فشار زندگی را برای ما و همه مردم در جامعه دشوار و مشقب بار کرده است. ما خواهان تحقق این حقوق پایه ای و برخورداری از درمان و تحصیل رایگان برای همه مردم هستیم. زندگی شایسته انسان حق همه ما مردم است".
کارگران رزمنده ایران که به طور کلی مبارزات تاریخی گرانقدروهمپای آن تجارب تشکیلاتی و سندیکائی فراوانی را پشت سرگذاشته اند ، برای نیل به مطالبات و آرمانﻫﺎﻯ خود طی نسلﻫﺎﻯ گذشته متشکل و متحدانه مبارزه کرده و در این راه قربانیان بی شماری را در راه آمال و اهداف خود به جای گذاردهﺍند. کارگران شرکت نفت در سال ۱۳۵۷ با بستن لوله های نفت یک نقش تاریخی را در ایران رقم زدند وشعار" کارگر نفت ما رهبر سر سخت ما" به حق به یک شعار عمومی بدل گردید. کارگران صنعت نفت بودند که در انقلاب میلیونی وعظیم بهمن ۵۷ با اعتصاب درخشان خود کمر رژیم منفور پهلوی را شکستند و در براندازی او نقش تعیین کننده ای ایفا نمودند. امروز هراس رژیم سرمایه داری اسلامی از کارگران ایران بی دلیل نیست. اوازاعتصاب سراسری و یگانگی کارگران نفت بیش از هر اعتصاب دیگری وحشت دارد و ازهمین رو برای بقای منحوسش دست به هر دسیسه وهرسرکوب وتوطئه ای می زند.اما اعتصابات سراسری اخیر نشان داد که رمز پیروزی کارگران ایران وهمه زحمتکشان اتحاد وهمبستگی سراسری ومبارزه ای متحد است وتنها ازاین طریق است که می توان سرانجام به پیروزی رسید.
حزب کارایران(توفان) ضمن محکوم کردن اخراج ۷۰۰ تن از کارگران پیمانی از تمام مطالبات کارگران رسمی و غیر رسمی ازجمله افرایش دستمزد و سقف دستمزدها، لغو قوانین تمام قوانین ضد کارگری، از ایمنی محیط کار، تجهیزات و امکانات تهویه و سرمایشی و گرمایشی تا بالابردن استاندارد بهداشتی و خوابگاها و حق تشکل و تجمع، لغو قرارداد پیمانی وافزایش مرخصی به ۱۰ روز در ماه دفاع می کند.ازحق تشکیل اتحادیه مستقل کارگری وهر تشکل صنفی ودمکراتیک قاطعانه دفاع میکند و برای تحقق آن از هیچ کوششی دریغ نخواهد کرد.
اما همانطور که بارها تاکید کرده ایم رمز پیروزی نهایی کارگران ایران داشتن تئوری انقلابی وتشکیلات است وبدون تئوری انقلابی، نهضت انقلابی نیز نمی¬تواند وجود داشته باشد. نقش مبارز پیشرو را تنها حزبی می¬تواند ایفاء کند که دارای تئوری پیشرو باشد.براساس این تجارب باید بی وقفه ترویج و تبلیغ کرد که طبقه کارگر به¬وحدت و تشکیلات نیاز دارد تا بتواند اعتراضات را رهبری کند.حزب کار ایران(توفان) این وظیفه تاریخی را در دستور کار خویش قرار داده است و با تمام قوا درجهت تحقق آن می کوشد. زنده باد اعتصابات سراسری کارگران نفت! زنده بادتشکیلات وحزبیت!
نقل از توفان الکترونیکی شماره ۱۸۰ نشریه الکترونیکی حزب کارایران تیر ماه ۱۴۰۰