خیزش های مردمی: اطلاعیه شماره ۳۳۲: بازنشستگان کشوری، لشکری و تامین اجتماعی و نیز معلمان شاغل و بازنشسته طی فراخوانی به تجمع سراسری برای ساعت ده صبح روز نهم اسفند فراخوان داده اند. این تجمعات در تهران مقابل مجلس اسلامی و سازمان برنامه و بودجه و در مراکز استانها و شهرستانها مقابل فرمانداری و استانداری برگزار خواهد شد. یک موضوع مهم این تجمعات اعتراض به فقر و گرانی است. بازنشستگان یک بخش رزمنده جامعه هستند که معیشت و زندگی آنها مدام مورد تعرضات مافیای چپاولگر حاکم قرار گرفته است و با اعتراضات خود همواره نقش مهمی در جلو آوردن خواستهای رادیکال و سراسری در سطح جامعه داشته اند.

آقای رضا پهلوی اگر با هرگونه شکنجه و سرکوب مخالفین، توسط هر حاکم در هر زمان مرزبندی دارند، انتظار می‌رود بدون مکث از افرادی مثل پرویز ثابتی که سابقه مدیریت سرکوب و شکنجه در ساواک دارد، اعلام برائت کند. چند روز پس از نشست «جرج‌تاون» و انتشار «منشور مطالبات حداقلی» ۱۹ تشکل مستقل صنفی و مدنی داخل کشور، دکتر امیر خدیر، فعال سیاسی چپ‌گرا و عضو سابق پارلمان کبک، طی نامه‌ی سرگشاده‌ای دغدغه‌های خود را با حامد اسماعیلیون، از چهره‌های مطرح اپوزیسیون خارج از کشور درمیان گذاشته است. متن این نامه را در زیر می‌خوانید. / تحریریه هفته حامد گرامی

 انقلاب "زن زندگی آزادی" وارد فاز تازه و حساستری شده است. فاز شفاف تر شدن خواستها و حرکت سازمان یافته تر برای سرنگونی. نتیجه این عمق و شفافیت و سازمانیابی، در عین حال پالایش صفوف انقلاب خواهد بود. یک نماد بارز این تحول، گرامیداشت گسترده یاد محمد مهدی کرمی و محمد حسینی دوتن از اعدام شدگان انقلاب در ۲۷ بهمن بود، که از جانب مردم در بیش از ۲۰ شهر برگزار شد. علیرغم فضای سرکوب و امنیتی، بار دیگر شعار مرگ بر دیکتاتور و مرگ بر خامنه ای در سراسر کشور طنین انداز گردید.

شمار زیادی از ایرانیان خارج از کشور به فراخوان حامد اسماعیلیون، مسیح علی‌نژاد و دریا صفایی پاسخ مثبت داده و همزمان با نشست وزرای خارجه اتحادیه اروپا در بروکسل علیه جمهوری اسلامی دست به تظاهرات زده‌اند.همزمان با نشست وزیران خارجه کشورهای عضو اتحادیه اروپا در بروکسل جمع کثیری از ایرانیان خارج از کشور، به‌ویژه ایرانیان مقیم اروپا امروز اول اسفند (۲۰ فوریه) مقابل شورای اتحادیه اروپا در مخالفت با جمهوری اسلامی دست به تظاهرات زده‌اند.

شمار بسیاری از ایرانیان خارج از کشور امروز در مقابل شورای اتحادیه اروپا در بروکسل در حال تظاهرات هستند. شماری از چهره‌هاس سرشناس مخالف جمهوری اسلامی، ازجمله حامد اسماعیلیون و مسیح علی‌نژاد، نیز در صف اول تظاهرات امروز در بروکسل هستند.وزیر خارجه فرانسه ۲۵ بهمن از آماده‌شدن پنجمین بسته تحریمی اتحادیه اروپا در ارتباط با سرکوب اعتراضات «زن زندگی آزادی» خبر داده و گفته بود این بستهٔ تحریمی احتمالاً روز دوشنبه در نشست وزیران خارجه اتحادیه اروپا در بروکسل به تصویب برسد.

یکی از سردبیران ارشد شبکه تلویزیونی ایران اینترنشنال اعلام کرد پخش این شبکه که به‌دلایل امنیتی از لندن متوقف شده، «به‌زودی از این شهر از سر گرفته خواهد شد». مهدی پرپنچی، روز یکشنبه ۳۰ بهمن در حساب توئیتری خود نوشت: «به‌زودی با تجهیزات و امکاناتی بسیار گسترده‌تر، پخش مجله‌ها و بولتن‌های خبری خود را از لندن از سرخواهیم گرفت.»ایران‌اینترنشنال بامداد شنبه، ۲۹ بهمن، اعلام کرد که پس از هشدار پلیس بریتانیا از وجود «یک تهدید جدی، آنی و مشخص علیه روزنامه‌نگاران و ساختمان» این شبکه، پخش برنامه‌های این شبکه از لندن را متوقف و ارائه بولتن‌های خبری را به دفتر واشینگتن ایران‌اینترنشنال منتقل کرده است.

دلار ۵۰ هزار تومانی؛ مرکز جدید اعلام نرخ طلا و ارز راه‌اندازی می‌شود: دلار نیم میلیون ریالی، رازی نبود که بر کسی پوشیده باشد. همه مردم از خیابان و بازار تا شبکه‌های اجتماعی و کارشناسان و اقتصاددانان از چند وقت پیش این رقم را برای دلار در نظر گرفته بودند. تنها فرق ماجرا این بود که آنها گمان می‌کردند شب عید رقم اسکناس سبز آمریکایی به ۵۰ هزار تومان می‌رسد، اما اول اسفندماه این اتفاق افتاد. آنچه مهم‌تر است این است که به نظر نمی‌رسد که دولت ایران برنامه جدی و هماهنگی برای کاهش نرخ دلار داشته باشد.

خیزش های مردمی: اطلاعیه شماره ۳۲۸: همانطور قبلا گزارش کردیم امروز بازنشستگان مخابرات در اعتراض به وضع بد معیشتی خود در سطح سراسری مقابل ساختمان مخابرات در شهرهای مختلف از جمله در تهران، اصفهان، سنندج، اهواز، یاسوج، کرمانشاه، خرم آباد، اراک و ایلام تجمع کردند. عدم پرداخت کمک هزینه ها و افزایش حق السهم بیمه تکمیلی از جمله موضوعات اعتراضی آنهاست. دور جدیدی از اعتراضات بازنشستگان آغاز شده است. بازنشستگان تامین اجتماعی نیز در این هفته تجمع داشتند.

حدود چهار ماه است که خشم و کین مردم ما نسبت به شرایط فلاکتباری که جمهوری اسلامی در ایران حاکم کرده است کل کشور را به صحنه مبارزات پر شور مردمی بدل نموده است. اگر اولین تظاهرات در 25 شهریور در تهران در اعتراض به مرگ ژینا (مهسا) امینی شکل گرفت مدت کوتاهی پس از برخاستن توده ها در شهرهای مختلف علیه رژیم جنایتکار و ضد کارگری حاکم که فریاد نابود باد جمهوری اسلامی سر می دادند، جوانان انقلابی در کف خیابان به درستی فریاد زدند "بهش نگید اعتراض، اسمش شده انقلاب".
با اینکه برای خیلی ها با توجه به فقر و فلاکتی که جمهوری اسلامی در جهت تأمین منافع سرمایه داران داخلی و خارجی به وجود آورده، "شورش گرسنگان" امری قابل پیش بینی بود اما هیچ کس نمی دانست که این شورش از کجا و با چه دستاویزی شعله بر خواهد کشید. تا اینکه قتل ژینا (مهسا) امینی در بازداشتگاه گشت ارشاد، آن جرقه ای شد که لازم بود تا انبار باروت خشم ستمدیدگان شعله بر کشد و بیش از 161شهر کشور صحنه تظاهرات و مبارزت توده های جان به لب رسیده علیه دیکتاتوری حاکم گردد. اما به رغم این واقعیت یعنی شرایط مادی ای که این خیزش بزرگ انقلابی را به وجود آورد، نیروهائی تلاش کردند و هنوز هم می کنند که این خیزش را به مخالفت با حجاب اجباری محدود کرده و با اشاعه شعار "زن، زندگی، آزادی"، شعاری که فاقد هر گونه بار طبقاتی می باشد، زمینه های طبقاتی جنبش انقلابی جاری و به طور طبیعی معنای پیروزی آنرا مخدوش نمایند. این نیروها سعی دارند جنبش انقلابی مردم ایران که یکی از مطالباتش رفع تمام ستم هائی که به زنان و به خصوص به زنان کارگر و زحمتکش در جامعه وارد می شود بوده و تأمین برابری کامل زن و مرد می باشد را در امر لغو حجاب محدود و محصور سازند و در این زمینه تا آنجا پیش می روند که جنبش خود انگیخته جاری که زنان مبارز نقش بزرگی در آن دارند را همصدا با بزرگترین رسانه ها و محافل امپریالیستی یک "جنبش زنانه" و تحت رهبری زنان معرفی می کنند. در حالیکه همگان می دانند که اولا انقلاب کار توده هاست و زنان و مردان در یک جامعه دوشادوش هم انقلاب را پیش می برند. ثانیاً زنانه و مردانه کردن جنبش مردم صرفا باعث می شود که یک شکاف بر مبنای جنسیت بین توده های شرکت کننده در این انقلاب به طور مصنوعی بوجود آورده شود و دامنه جنبش محدود گشته و در رسیدن به خواست های خود با محدودیت مواجه گردد. به این واقعیت هم باید توجه داشت که در زیر سلطه دیکتاتوری حاکم در ایران هیج کدام از اقشار و طبقات مردمی چه زن چه مرد و چه از نظر اقتصادی و چه از نظر سیاسی اصولا از تشکل لازم برای هدایت این انقلاب برخوردار نمی باشند.
اما صرفنظر از هر تلاشی که برای زنانه جلوه دادن انقلاب کنونی مردم صورت می گیرد _که گاه این ادعا با تکیه بر حضور پرشور زنان در انقلاب توضیح داده می شود_ نگاهی به شرایط جامعه نشان می دهد که این فقر و فلاکت توده های ستمدیده، چه زن و چه مرد است که آنچنان گسترش یافته که توده های جان به لب رسیده جدا از جنسیت حتی در زیر سرکوب وحشیانه روزمره شانه به شانه دست به اعتراض و انقلاب زده اند. امروز وجود میلیون ها بیکار و گسترش وسیع بی خانمانی و گرسنگی و کوچک شدن سفره کارگران و زحمتکشان واقعیاتی انکار ناپذیر می باشد که حتی خود نهادهای دولتی جمهوری اسلامی هم آن را انکار نمی کنند. چرا که قابل کتمان نیست که تعداد فقیران کشور در فاصله کوتاهی دو برابر شده و امسال هم با توجه به سقوط ارزش پول ملی و تورم لجام گسیخته به خصوص در رابطه با مواد غذائی درصد هر چه بیشتری از زحمتکشان به زیر خط فقر پرتاب خواهند شد.
در تائید سخن بالا از جمله می توان به گزارش سالانۀ وزارت کار در رابطه با "پایش خط فقر" که در روز یکشنبه ۱۱ دی‌ ماه (1401) منتشر شد اشاره نمود. این گزارش از رشد چشمگیر شمار فقیران کشور و افزایش خط فقر در ایران خبر داده و اعلام کرده که: "از سال ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۰، شمار کسانی که زیر خط فقر مطلق قرار دارند، دو برابر شده و یک‌سوم جمعیت کشور به زیر خط فقر مطلق کشیده شده‌اند". درست در شرایط ورشکستگی سیستم ظالمانه سرمایه داری حاکم بر ایران و در نتیجه اخراج های وسیع و بالا رفتن تعداد بیکاران و افزایش روزمره تعداد کسانی که اجبارا به زیر خط فقر پرتاب می شوند آن زمینه مادی است که توده ها را صرفنظر از جنسیت‌شان از نوجوان و کودک گرفته تا پیر و جوان به انقلاب می کشاند.
در شرایطی که خود نهادهای حکومتی اعتراف می کنند که هزینه واقعی معیشت شرافتمندانه یک خانوار ۳ نفره کارگری در بهمن‌ماه" از ۱۳.۹میلیون تومان در بهمن سال قبل به مرز ۲۱ میلیون تومان در بهمن سال‌جاری افزایش خواهد یافت" و در شرایطی که حداقل حقوق یک کارگر در صورتی که تازه این حقوق پرداخت گردد مبلغی در حد 4 میلیون و 179هزار و 750 تومان است که با همه مزایای کناری به "شش میلیون و ۴۳۳ هزار تومان برای خانواده ۳.۳ نفری در نظر گرفته شده است"، با نگاهی به این ارقام براحتی می توان فهمید که چرا اکثریت کارگران کشور در زیر خط فقر زندگی می کنند؛ و چرا هر روز سفره کارگران کوچکتر و کوچکتر می گردد. مهمتر از این چرا این انقلاب برای رسیدن به خواست هایش باید قادر به تحقق "نان، کار، مسکن و آزادی" باشد.
اتفاقا درک همین نکته که کارگران و ستمدیدگان چه زن و چه مرد برای چه مطالباتی به پا خاسته اند خود نشان می دهد که آلترناتیوهای یاد شده ازسوی قدرت های امپریالیستی که حتی کلمه ای در مورد رنج و درد کارگران و زحمتکشان ایران بر زبان نمی آوردند، چرا آلترناتیوهای مردمی نبوده و قادر به تحقق مطالبات کارگران و ستمدیدگان یعنی اکثریت حمعیت کشور نیستند. به طور طبیعی وقتی ما پذیرفتیم که انقلاب برای "نان، کار، مسکن" و آزادی و رهائی از سلطه امپریالیست ها شکل گرفته، پس آنهائی که می خواهند نظم سرمایه داری ظالمانه حاکم را حفظ و به کمک ارتش و سپاه نظم مورد نظر خود را اعمال نمایند هرگز قادر به تحقق مطالبات کارگران و ستمدیدگان نخواهند بود. به همین دلیل هم می کوشند جهت این انقلاب را به بیراهه بکشانند.
واقعیت این است که انقلاب جاری نه یک انقلاب جنسیتی، نه یک انقلاب "زنانه" بلکه یک انقلاب اجتماعی ست که اگر می خواهد به مطالبات همه توده های تحت ستم ایران از زن و مرد و کودک و پیر و جوان پاسخ داده و فقر و فلاکت حاکم را برطرف سازد قبل از هر چیز باید نابودی جمهوری اسلامی را با نابودی نظام سرمایه داری حاکم توام سازد و اگر باید چنین شود آنگاه انقلاب برای پیروزی به تشکل و تسلیح و رهبری طبقه کارگر، نیاز دارد. امری که در مسیر تشکیل گروه های سیاسی-نظامی مرکب از زنان و مردان انقلابی و مبارزه مسلحانه با رژیم حاکم امکان پذیر بوده و وظیفه امروز همه نیروهای انقلابی را شکل می دهد.

 

زنده باد ٨ مارس ضد کاپیتالیستی! سرنگون باد کلیت جمهوری اسلامی! شعله های آتش خشم و نفرت از جمهوری اسلامی، بعداز به قتل رساندن وحشیانه مهسا امینی توسط جمهوری آدمکشان اسلامی، مجددا در بعد به مراتب عمیقتر،اجتماعیتر و پایدارتری به میدان آمده است، و اکنون این خیزش انقلابی وارد ششمین ماه خود شده و تا کنون صدها مبارز معترض از جمله جوانان و کودکان در سراسر کشور جان عزیزشان را در راه کسب آزادی و برابری، علیه حجاب و قوانین ارتجاعی-اسلامی، علیه فقر و فلاکت و استثمار سرمایه داری، و با هدف سرنگونی کلیت فاشیسم حاکمیت سیاه بورژوا- اسلامی، از دست داده اند.

خیزش های مردمی: اطلاعیه شماره ۳۲۴ امروز ۲۸ بهمن مثل دیگر جمعه ها علیرغم امنیتی کردن فضای شهرها و ایجاد رعب مردم بسیاری در زاهدان و در شهر خاش به خیابان آمدند و شعارهای ضد حکومتی سر دادند. از جمله مردم شعار میدادند: "مرگ بر دیکتاتور"، "مرگ بر خامنه‌ای"، "می‌کشم می‌کشم آنکه برادرم کشت"، "مرگ بر سپاهی"، "مرگ بر خامنه‌ای لعنت بر خمینی"، "بسییجی سپاهی داعش ما شمائید"، "زندانی سیاسی آزاد باید گردد"، "امسال سال خونه سید علی سرنگونه"، "کرد و بلوچ و آذری برابری برادری".

 رونمایی از پرویز ثابتی یکی از روسای ساواک توسط سلطنت طلبان اوج وقاحت و بیگانگی و ضدیت آنها با انقلاب زن زندگی آزادی را بر ملا کرد. شنبه ۱۱ فوریه روز آبروریزی همه جانبه‌ای برای رضا پهلوی و جریان او بود و افول آنرا در ادامه ناکامی‌های قبلی اش تسریع خواهد کرد. در مقابل قطب چپ جامعه گامهای بسیار مهمی به جلو برداشت. روشن بود که با پیشروی انقلاب و نزدیک تر شدن به سرنگونی جمهوری اسلامی فضا میان جنبش‌های راست و چپ قطبی‌تر میشود.

از مطالبات بنیادی مردم ایران که در مجموع گسل غیر قابل ترمیم بین رژیم و مردم را ایجاد کرده، قتل مهسا ژینا امینی ستم جنسیتی را با شعار "زن زندگی آزادی" به پرچم مبارزه مردم علیه رژیم اسلامی تبدیل کرد. حرکت انقلابی در اعتراض به قتل ژینا، هشتم مارس امسال را وصل می کند به اولین تظاهرات زنان علیه حجاب اجباری در روز جهانی زن سال 57. چهل و چهار سال سرکوب، چهل و چهار سال مبارزه و مقاومت زنان را آبدیده کرد تا نقش فعالی در حرکت انقلابی مردم علیه رژیم داشته باشند و راه را باز کنند برای گسترش مبارزه علیه ستم طبقاتی، مذهبی، ملی و دیکتاتوری.

روز شنبه 11 فوریه 2023، تجمعی در حمایت از خیزش های مردمی در ایران به دعوت گروه های چپ و کمونیست درمنطقه ۹ شهر وین و در محل "زیگموند ـ فروید ـ پارک" برگزار شد. همزمان با برگزاری این تجمع در برخی دیگر از شهرهای اروپایی نظیر منچستر، پاریس، اسلو، فرانکفورت، برمن، هامبورگ، گوتینگن، بروکسل، برلین و آمستردام نیز تظاهرات های دیگری در جریان بود که برخا توسط نیروهای چپ سازمان یافته بود. در تجمع وین، سخنرانانی از فعالین کرد، افغانستانی، ایرانی و اتریشی دردفاع از مبارزات مردم آزاده ایران علیه رژیم ددمنش جمهوری اسلامی سخنانی ایراد کرده و درباره سرکوب، شکنجه و اعدام دستگیرشدگان ماه های اخیر به روشنگری پرداختند.

بيست تشکل مستقل صنفی و‌ مدنی ایران که در حوزه‌های زنان، معلمان، دانشجوئی، کارگری، بازنشستگان و حقوق بشر فعالیت می‌کنند، در چهل و چهارمین سالروز انقلاب پنجاه و هفت در منشوری مطالبات حداقلی خود را اعلام کردند. منشور فوق به گسيخته شدن شيرازه کشور در حوزه های اقتصادی، سياسی و اجتماعی پرداخته و اعلام کرده است: "کشور به چنان گردابی از بحران و از هم گسیختگی فرو رفته است که هیچ چشم‌انداز روشن و قابل حصولی را نمی‌توان برای پایان دادن به آن در چهارچوب روبنای سیاسی موجود متصور بود".