اعلامیه حزب حکمتیست در باره نامه تهدید دبیرخانه کومه له علیه هیئت اعزامی رهبری حزب کمونیست ایران به اردوگاه. نامه تهدید و تشنج آفرین دبیرخانه کومه له به امضای جمال بزرگپور در رابطه با بازگشت هیئت هفت نفر از کادرهای شناخته شده و سالها فعال در رهبری حزب کمونیست ایران و کومه له متعلق به جناح چپ این جریان به اردوگاه نظامی کومه له در کردستان عراق، بدرست موجب نگرانی افراد و سازمانها و احزاب چپ قرار گرفته است.
سیر اختلاف، مسئله انشعاب در حال وقوع درون حزب کمونیست ایران و کومه له، اهداف و دورنمای آن و سیاستهای دو جناح، اینجا مورد بحث ما نیست. مسئله عاجل در لحظه حاضر ممانعت از یک رویداد خطرناک نظامی و پس زدن تهدید آشکاری است که در این نامه طرح شده است. اگرچه این نوع تهدیدها و عمل به آن در مناسبات درونی جریانهای ناسیونالیسم کرد و از جمله در میان دو سازمان زحمتکشان تحت مسئولیت مهتدی، ایلخانی زاده و هر دو شاخه حزب دمکرات کردستان ایران و نمونه واضحتر دو حزب حاکم در کردستان عراق مسبوق به سابقه است، اما تهدید تعدادی از اعضای رهبری کنونی و رسمی و کادرهای سرشناس حزب و سازمان کردستان حزب (کومه له)، صرفا بدلیل مخالفت سیاسی با خط مشی رهبری کومه له، به نام یک سازمان چپ، دیگر نوبر و تکان دهنده است.
واقعیت اینست که بزرگپور بدون تائید ابراهیم علیزاده دبیر اول کومه له مطلقا چنین نامه تهدید به اقدام زور و قلدری نظامی که بوی خون از آن میاید را نمی نوشت. نامه بزرگپور و دبیرخانه کومه له یک تهدید آشکار و زمخت و زور گویانه علیه قدیمی ترین کادرهای سالها فعالیت کرده در رهبری کومه له و رهبری حزب کمونیست ایران است. این نوع برخورد نه تنها غیر متمدنانه و زشت است، برخوردی دست راستی است که ظرفیت دست زدن به اعمال غیر قابل پیش بینی و حذف فیزیکی را دارد. منطق و عقل سلیم حکم میکند و بنفع شان است که این نامه را پس بگیرند، دست از تحریک غیر سیاسی و تهدید نظامی بردارند.
حیرت انگیز است که دبیر اول کومه له، ابراهیم علیزاده متوجه نباشد که این قمار برنده ندارد، شما دارید حیثیت و آبروی سیاسی چند دهه خود را خرج می کنید. خیلی روشن است که جامعه مسئولیت تکرار رفتار و سیاست توطئه گرانه نوع مهتدی و سازمان بدنامش را تماما بپای شما خواهد نوشت. تامین امنیت و جان این هفت نفر و رفع تنش و ادامه برخوردی قابل دفاع برعهده کمیته رهبری کنونی کومه له و شخص شماست. براستی چه منفعتی ایجاب میکند، رفقا و همسنگران ٤٠ سال فعالیت و مبارزه مشترک خود را، ولو در تشکیلات جدا از هم در بخشی از همان اردوگاه نظامی تحمل نکنید و آنها را تحت فشار قرار دهید، در شهر سلیمانیه آنجا که تروریستهای جمهوری اسلامی تاخت و تاز دارند، مستقر شوند؟ خودتان به خوبی میدانید که در شهر کمترین امنیت جانی ندارند. از محاسبات محدود نگرانه و مقطعی و صرفا تشکیلاتی فاصله بگیرید. شما اگر اوضاع را مدیریت نکنید و به فوران احساسات سکتاریستی میدان دهید، راه را برای وقوع یک آبروریزی سیاسی تمام عیار فراهم می کنید که آوار و تبعات آن تنها روی سر خودتان نخواهد ریخت و جمهوری اسلامی بیشترین بهره برداری را از آن خواهد کرد.
ما به نیروی پیشمرگ کومه له مستقر در اردوگاه زرگویز می گوئیم که نامه جمال بزرگپور در درجه اول یک توهین زمخت به شماست. تصویر نازلی که این نامه از پیشمرگ کومه له میدهد، اینست که گویا شما بر عمل تان و مغزتان کنترل ندارید، احساساتی هستید و هر کاری از دستتان برمی آید! بنا به تعریف و اگر هنوز به آئین نامه اولیه نیروی پیشمرگ کومه له متعهدید، شما قرار بود نیروی مسلح زحمتکشان برای سوسیالیسم باشید نه نیروی کشمکش اهداف حقیر و جناحی درون سازمان خودتان تحت هدایت افراد نامسئولی چون جمال بزرگپورها که تصویرش از نیروی مسلح کومه له اینست! نیروئی که گویا احساسی عمل می کند و به رهبری حزبش و رفقا و کادرهای چهل سال فعالیت کرده بدلیل مخالفت سیاسی حمله میکند! مستقل از موضع تان در مورد اختلافات درون حزب، اگر واقعا با هر روایتی چپ و آزادیخواه هستید، این توهین و تحقیر آشکار به خود را نپذیرید. به تنش نظامی علیه رفقای خود نپیوندید.
پرنسیپ سیاسی به ما حکم میکرد که در مسائل تشکیلاتی شما دخالت نکنیم و نکردیم. اما در مورد موضع سیاسی تان حرف ما روشن و معرفه بوده است. دیر یا زود روشن میشود دو طیف این جریان چه سیاستی دارند و کجا میروند. در این دوره حساس اما هشیاری سیاسی و ممانعت از وقوع یک حرکت ناگوار و مسئولیت کنترل اوضاع بشیوه ای سیاسی و متین وظیفه کمیته رهبری کنونی کومه له و در رأس آن ابراهیم علیزاده است. اگر چه امید زیادی نیست، اما بگذار یکبار دیگر به دبیر اول کومه له یادآوری کرد، به تجربه مثبت و به دور از تنش جدایی آن تشکیلات بزرگ مسلح در سال ٩١ میلادی که شما و منصور حکمت دو نفری متمدنانه آن را به سرانجام رساندید، متکی شوید. روش و سنت رسوای تهدید فیزیکی و نظامی مخالفین سیاسی و دخالت دادن نیروی آسایش اتحادیه میهنی در اختلافات درون سازمانی را بگذار کماکان در پرونده صاحب اصلی و آبروباخته اش عبدالله مهتدی باقی بماند. مواظب باشید، پرونده ای را بنام خود ثبت نکنید که بعدأ غیر قابل جبران باشد. با رفقا و همکاران چهل ساله تان اگر نه در یک حزب و سازمان، در دو حزب و سازمان جدا از هم میشود متمدنانه و سالم به فعالیت ادامه دهید.
حزب کمونیست کارگری ایران- حکمتیست
٢١ دی١٤٠٠- ١١ ژانویه ٢٠٢٢