فاتح شیخ - چاوه: رمان"کارل مارکس در نیویورک"

شخصی سازی فونت
  • کوچکتر کوچک متوسط بزرگ بزرگتر
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

شاید منتظرید این کتاب از دیدگاه مارکس درباره کاپیتالیسم در مرکز سرمایه جهانی سخن بگوید! تیتر کتاب چنین سیگنال و احساسی میدهد. من هم در اولین برخورد، وقتی چند روز پیش آن را در پیشخوان کتابخانه محل دیدم, همان سیگنال و احساس را گرفتم. در واقع دیدگاه مارکس سراسر کتاب را فراگرفته، ولی در قالب دلکش عشق پسر و دختری جوان، در فرم و ژانر یک رمان عشقی فیلگود، Feelgood roman! منِ که هواخواه دیدگاه مارکس هستم، از فیلم و رمانِ فیلگود هم خیلی خوشم میآد، بی معطلی کتاب را امانت گرفتم، با اشتیاق و لذت کم نظیر خواندم، به شما هم پیشنهاد میکنم بخوانید.

تاب خوردن "درک" با "لذت" در هر لحظه خواندن کتاب، تجربه خوشایندی به خواننده میدهد. دو پیکر زیبای "درک" و "لذت"، همآغوش و چسپیده به هم، قدم به قدم، با خواننده راه میآیند، مثل دو رشته پیچ سبز که تنگ هم از یک دیوار خوشبخت بالا میروند.
توان خلاقیت هنری نویسنده کتاب (دکیوس لاک / Dekius Lack) ، در ابتکار و ابداع تیتر جذاب این رمان فیلگود تازه از تنور در آمده (ژوئن ٢٠٢١)، لبخند قدرشناسی بر لب خواننده علاقمند میآورد. پرسوناژ اول،جوانی سوئدی هست به اسم "کارل مارکس" (!) است، پدرش هم هاینریش (!)، اسم پدر مارکس (!). هاینریش از آلمان (!) به سوئد مهاجرت کرده.در جستجوی زندگی بهتر . پسر جوان هم که به دیدگاه مارکس آگاه و مسلح است، به نیویورک میرود تا شانس و تلاش خود در راه دسترسی به یک زندگی بهتر و موثرتر را آزمایش کند. آنجا با دختر جوانی روبرو میشود. به هم دل میبندند، دختر از مادر سوئدی و پدر آمریکائی درگیر یک بیزنس بزرگ میلیاردی در نیویورک است. دلبستن آنها، پای جوان سوئدی را به کار مزدی و میدان مبارزه طبقاتی در نیویورک، در قلب سرمایه جهانی، میکشاند.
نویسنده به موازات مراجعه به عرصه های اصلی نبرد طبقاتی، مکررا به تقابل دائم "عقل" و "احساس" در زندگی واقعی و در اندیشه دو عاشق رجوع میکند و طرف احساس را میگیرد. مفاهیم "عقل" و "احساس" (در زبان سوئدی: förnuft & känsla و انگلیسی: sense & sensibility) از دیر زمان مشغله انسان بوده. رمان جین آستن (Jane Austen) نویسنده نامدار انگلیسی به همین نام بیش از دو قرن پیش به تقابل عقل و احساس و برتری احساس پرداخته است. فیلم فیلگود زیبا و دلکشی هم با همین نام ساخته شده و شهرت جهانی یافته است.
نویسنده ٥٩ ساله سوئدی دِکیوس لاک (Dekius Lack) که تاکنون سی رمان منتشر کرده، در فیلگودرمان جدیدِ "کارل مارکس در نیویورک" توانسته زیباترین پروازهای فانتزی را بر گیراترین روایت خوانا با رئالیسم اجتماعی بدوزد و دوختنی محکم و پر جلوه و نگار بسازد که از قالیچه افسانه ای سلیمان شگفتآورتر است.
آخرین پرده این رمان، صحنه ای پردلهره، سرشار از حقیقت و برای هر دو جوان عاشق حیاتی است، در همان حال برای خواننده دلپذیر و آرامبخشی است و مانند شعر ماندنی حافظ گویای واقعیت پایدار زندگی انسان است: "عشقت رسد به فریاد ... ".
بخوانید و لذت برید! چه بهتر اگر هم به فارسی و کردی و ... ترجمه کنید. قطعا به انرژی وزحمتش میارزد.
فاتح شیخ - چاوه
٣٠ سپتامبر ٢٠٢١