"رئیسی" رئیس جمهور آدمکش در کردستان

شخصی سازی فونت
  • کوچکتر کوچک متوسط بزرگ بزرگتر
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

اطلاعیه دفتر كردستان حزب: رئیس جمهور قاتل بنا بر اخبار تصمیم دارد به کردستان سفر کند. قضیه سفر رئیس جمهور به کردستان با این حجم از نفرت عمیق جامعه از نظام، حیرت آور است! مدیای نظام مدعی اند که آیت الله ی مرگ میخواهد به مردم گوش دهند و با مشکلات شان از نزدیک آشنا و رسیدگی شود! عمق حماقت این جانیان باید خیلی غیر قابل تصور باشد که با وجود آگاهی از درجه خصومت مردم در کردستان اما جرات حضور در سرزمین و سنگر دفاع از آزادی و انقلاب را به خود می دهند. میدانند این مردم رفراندوم نظام را تحریم و یک نه بزرگ به این نظام را در همان روز اول در چهار دهه قبل دادند.

در آخرین انتخابات هم که مربوط به پروسه تحویل پست جدید به رئیسی بود، به شهادت ماموران خود رژیم در محل، رای مردم در کردستان از همیشه قاطع تر و مثل همیشه یک نه بزرگ بود.
مردم کردستان با کدامین زبان باید مطالبه به گور رفتن این نظام را طرح کنند، تا اینها متوجه مطالبه اصلی مردم شوند؟ نه فقط این بلکه تا جایی که به رابطه مردم با رژیم اسلامی مربوط میشود، امروز تمام ایران کردستان شده است! امروز یک خواست روشن، عریان و یکدست مطرح است؛ این نظام باید برود!
تا جایی که به مطالبات روزانه هم برمیگردد، این رژیم بی جواب است. مطالبه آب آشامیدنی در خوزستان را همه می بینند، بی جوابی اینها به مطالبات واقعی کارگری را همه می بینند. این یعنی جمهوری اسلامی نه به خواست جامعه برای رفتن خویش تن میدهد، نه به مطالبات مربوط به زندگی امروز تن میدهد. نه فقط این بلکه جایی که زورش به کارگر متحد نمی رسد، وکلای شان را، مدافعین شان از میان ژورنالیست ها و نویسندگان را دستگیر و یا به دادگاه می کشاند. رژیمی که به هر مطالبه ای، تا جایی که زور دارد، نه میگوید، رژیمی که لشکر دزدان و فاسدین در صفوف بالای حاکمیت را آزاد گذاشته و شریف ترین های جامعه را روانه زندان میکند، دم زدن از رسیدگی به مطالبات مردم، یک شیادی احمقانه است. از این رو، مردم کردستان شایسته است در طول سفر رئیسی جلاد به کردستان، او و همراهان شان را تنها بگذارند و با خلوت کردن خیابان ها، یکبار دیگر به آنها حالی کنند که مطالبه همان است که توسط میلیون ها نفر در سرتاسر ایران اعلام شده است؛ اینها باید بروند و سایه شوم خود را گم کنند.
دفتر کردستان حزب حکمتیست( خط رسمی)، از طرف تمام مردم در کردستان، به جناب رئیسی می گوید خوش نیامدید، بروید و گم و گور شوید!
دفتر کردستان حزب حکمتیست(خط رسمی)
بیست و پنج شهریور ۱۴۰۰

اطلاعیه حزب: این نظام آموزشی را باید برچید!
مهرماه ۱۴۰۰ بار دیگر برای بیش از پانزده میلیون دانش آموز و دانشجو و یک میلیون معلم آغاز فصل جدید و جنب و جوش گسترده ای در فضای زندگی مردم و بویژه کودکانی است که برای اولین بار به دنیای علم و دانش قدم می گذارند. اما امسال هم در جامعه کرونا زده ایران، احتمال این که این خیل عظیم انسان ها در مدارس و دانشگاه ها کنار هم قرار گیرند بسیار کم است.
در دو سال گذشته تا کنون بدلیل عدم امکانات پیشرفته آموزش مجازی از طرفی و دسترسی نداشتن بخش زیادی از دانش آموزان به موبایل هوشمند، امر آموزش از راه دور مختل شده و کم نبودند کودکان محروم از موبایل دچار سرخوردگی شدند و مورد دردناکی از خودکشی را هم شاهد بودیم. در این سالهای پر مصیبت هزینه موبایل و اینترنت به هزینه های دیگر دانش آموزان از قبیل کتاب و نوشت افزار اضافه شده است.
نظام آموزش در جمهوری اسلامی در وهله اول نظامی ایدئولوژیک و اسلام زده و آلوده به جهالت و خرافات دینی است. کودکان از هفت سالگی تا پایان دانشگاه، اسیر محتوای عقب مانده و ضد انسانی آموزش و پرورش شده و بجای تاریخ مبارزه طبقاتی و پیشروی های جامعه بشری در زمینه های علمی و آموزشی به عقاید ماوراء الطبیعه و تاریخ ادیان و پیامبران و خرافات دینی و شهادت و قناعت و تسلیم به رضای خدا...، آلوده شده است. بعلاوه جمهوری اسلامی سالانه میلیون ها دلار را صرف آموزش و پرورش جهادیون و حزب اللهی های مدارس مذهبی با طلبه های داخلی و خارجی از چین تا کشورهای منطقه، می کند. به این ترتیب، میلیون ها کودک و نوجوان از ابتدایی تا دانشگاه، از محیط آموزشی سالم و شاد با محتوای پیشرفته دانش بشر امروز و پرورش فکری انسان های مستقل و آگاه، محروم هستند. جداسازی جنسیتی و فرصت های نابرابر برای دختران، بعنوان بخشی از فرهنگ جهالت دینی در جمهوری اسلامی، موقعیت نابرابر و تبعیض آمیز را از همان ابتدا به نیمی از جامعه تحمیل میکند. در حالی که بخش بزرگی از جغرافیای ایران از بلوچستان تا کردستان و جنوب ایران کودکان از مدارس مناسب و مکانی برای آموزش محروم اند، روزانه بر تعداد مساجد و حوزه های علمیه و مدارس دینی و پرورش طلاب مذهبی روز به روز افزوده می شود.
سیستم گزینشی، دانشجویان ستاره دار، ممنوعیت تشکل و آزادی بیان در دانشگاهها، فشارهای پلیسی و نظامی که جنبش دانشجویی آن را "پادگانی کردن دانشگاه ها" نامیده اند، گوشه ی دیگری از یک واقعیت تلخ است.
گسترش خصوصی سازی و پولی شدن آموزش، نتیجه ای جز مدارس بی امکانات برای فرزندان کارگران و اقشار زحمتکش و مدارسی با بالاترین امکانات آموزشی و .... برای نسل آتی صاحبان قدرت و ثروت نداشته است. دسترسی به آموزش و امکانات آموزشی هم همانند دسترسی به بهداشت و درمان و مسکن، نه رایگان، عمومی و در خدمت کل جامعه، که خصوصی و پولی و ویژه بخش کوچکی از مردم است. آموزش هم مانند بهداشت و طب و ... به عرصه ای برای ثروت اندوزی سرمایه داران تبدیل شده است.
در این نظام گندیده و فاسد، انسان نه بر اساس انسانیت و برخورداری از زندگی مرفه و آموزش پر محتوای علم و دانش و برابری بلکه بر اساس کالای ارزان و گران سنجیده می شود. در نظام آموزشی جمهوری اسلامی هر چه پول بیشتری بدهید، از امکانات آموزشی بیشتری برخوردار هستید. این در شرایطی است که در بخش هایی از جامعه ی ما مثل بلوچستان و مناطق محروم تر ایران کودکان زیر چادر، پشت به دیوارهای گلی و روی زمین می نشینند!
در این نظام معلمان همانند کارگران و دیگر اقشار زحمتکش سفره شان خالی است. معلمان بیش از دو دهه است که علیه مذهبی کردن محتوای آموزش، پولی سازی آموزش و حقوق ناچیز، مبارزه می کنند و جوابشان ضرب و شتم پلیس، زندان، پرونده سازی، فقر و بیکاری است.

معلمان! دانش آموزان! مردم!
نظام آموزشی آلوده به خرافات و جهالت دینی، نظام طبقاتی آموزش، محرومیت بخش بزرگی از کودکان کار از آموزش و مدرسه، بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاه ها و تن دادن به شغلهایی با دستمزدهای زیر خط فقر، برای امرار معاش خود و خانواده، در شان شما و بشریت جهان امروز نیست. فرزندان ما شایسته شادی، آموزش علمی و فنی و فرهنگی و هنری پیشرفته و رایگان، داشتن فرصت های برابر از دبستان تا دانشگاه و معلمان مرفه و فارغ از دغدغه معیشت و فقر و گرسنگی...، است.
این نظام پوسیده و تا مغز استخوان ارتجاعی نمی تواند زندگی سالم و مرفه برای همگان، آموزش پر محتوا و منطبق با پیشرفتهای علمی و نظری و فنی جهان امروز و رایگان را تامین کند. این نظم نابرابر را باید در هم شکست.
آموزش رایگان، تدریس پیشرفته ترین دستاوردهای علمی بشری، عدم دخالت مذهب در آموزش و پرورش، تامین و تضمین سلامت و واکسیناسیون رایگان دانش آموختگان و معلمان و کادر آموزشی، خواست شما و خواست طبقه کارگر ایران است. جامعه ما شاهد مبارزه و همبستگی و همیاری معلمان و کارگران ایران در همه این سال ها بوده است. امسال میتوان و باید مهر اتحاد و همبستگی سراسری این مبارزات برای متحقق کردن مطالبات مشترک را برخود داشته باشد.
در آستانه سال جدید تحصیلی، آموزش رایگان، لغو جداسازی جنسیتی، آزادی معلمان دربند، برخورداری از فرصت های برابر برای همه در آموزش و پرورش، محیط شاد آموزشی عاری از دخالت مذهب، محیط امن و سالم آموزشی، خواست معلمان، دانش آموزان، کارگران و مردم زحمتکش است.
رژیمی که نمی تواند و نمی خواهد به این خواستهای انسانی جواب دهد باید برود. این حکمی است که بارها از طرف کارگران و جنبش های اجتماعی زحمتکشان داده شده است. دست مذهب و سرمایه از آموزش و پرورش کوتاه!

حزب حکمتیست (خط رسمی)
۲۵ شهریور ۱۴۰۰- ۱۶ سپتامبر ۲۰۲۱