کامران پایدار: طبقه کارگروجنبش معلمان،مدنی یا طبقاتی؟

شخصی سازی فونت
  • کوچکتر کوچک متوسط بزرگ بزرگتر
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

از شش هفت ماه قبل که عمدتا جنبش اعتراضی معلمان دراعتراض به فقروفلاکت وسیستم ضد انسانی و خرافی ارتجاعی آموزشی اوباش اسلامی به پا شد.درطی این چندین ماه گذشته هم جنبش مبارزاتی معلمان و خصوصا جنبش کارگری و دیگر بخشهای جامعه شاهد طی نشیب و فرازوهمچنین پیشرویهای چشمگیری بوده است.درهمان اولین روزهای اعتراضات معلمین،عنصر کهنه کار،مزدورو ورشکسته حکومت اسلامی عباس عبدی به زعم خودش راه هم برای جنبش معلمان وهم برای حاکمیت سرکوب و جنایت اسلامی برعلیه جنبش معلمان ترسیم نمود.

عباس عبدی درمصاحبه با لجن نامه حکومتی انتخاب گفت: باید انتظار داشت که دولت نیز احترام این نحوه اعتراض مدنی معلمان را پاس دارد و از طریق یک گفت‌وگوی سازنده وبا توجه به جمیع شرایط با آنان به توافق و تفاهم برسد.چنین رفتاری نه فقط به بهبود شرایط معلمان کمک خواهد کرد،بلکه الگوی مناسبی برای چگونگی تعامل میان دولت و معترضان درهرزمینه است.البته شرط لازم برای این کار،شناسایی فردیا گروهی از معلمان به عنوان نماینده آنان است، چون با یک میلیون آموزگار که نمی‌توان گفت‌وگو کرد.اینجاست که صاحبان قدرت متوجه می‌شوند تا چه اندازه نیازمند حلقه واسط میان خود و مردم هستند؛ حلقه‌ای که در جامعه امروز به عنوان نهاد مدنی شناخته می‌شود.
در سخنان عباس عبدی دومورد اساسی مشهود است.یکم اینکه مبارزات معلمان صرفا یک مبارزه از جنس اعتراض ونافرمانی مدنی است میشودوباید با بودن وماندن وحفظ حکومت اسلامی ودرچارچوب قوانین ارتجاعی وضد انسانی همین حکومت معلمان ودیگربخشهای ناراضی ومعترض جامعه را خاموش و ساکت نمودوقال قضیه رادرآورد.دوم حکومتگران هم مراقب باشند که دراین روزهای بسیار حساس که درچنبره خشم ونفرت واعتراض همگانی شورش گرسنگان درسراشیب سقوط قرارگرفته اند باید بیشتربه خود آیندوراه چانه زنی ومعامله گری ووقت خریدن با جنبشهای طبقاتی اجتماعی از جمله معلمین راپیش گرفته واین جنبش ها را سترون نموده و به بیراهه وانحراف قانون گرایی و مدنیت و...ببرند.همه این مهملاتی که عباس عبدی به هم میبافد کشافی قانون ارشمیدس ونیوتن نیست.حرف تازه ای نیست.این یاوه سراییها درادامه خط جریان ورشکسته واسقاط واز دورخارج شده اطلاح طلبان حکومتی است که با لبخد ملیح آخوند خاتمی ودیگران آغازید وبا مبارزات پرشور کارگران هفت تپه ودانشجویان دردیماه 96 باشعاراصلاح طلب،اصول گرادیگه تمامه ماجراسوت پایانش کشیده شد.پیچیدن نسخه اعتراضات مدنی وحاشیه سازیهایی ازاین جناس عمدتا کاراصلاح طلبان ورشکسته حکومتی،شاه پرستان وشورای گذاروهمه نیروهای اپوزیسیون پروبورژوازی درآغوش سرمایه داریست.در نهایت و بهترین حالت دورزدن مبارزات کارگران وزحمتکشان،رژیم چنج وانقلاب کلاه مخملی و یک شیادی برای حفظ وبقای همین مناسبات ظالمانه سرمایه داری البته این باربا فوکول وکراوات است.محمد حبیبی ازاعضای تشکلهای صنفی معلمان درجایی گفته است :گویا معترضین آبان 98 لمپن پرولتاریا بوده اند ودیگر طبقه کارگر به افسانه ها پیوسته است و...و در جای دیگری عزیز قاسم زاده از مبارزات مدنی هدفمند وقانون گرا وشورش های کور گفته است.برطبق آمارهای حکومتی بیش از 26 میلیون نفرازجمعیت ایران را کارگران تشکیل میدهد البته این آمار را باید ضرب درتعداد خانواده های کارگری نمود که به آماراصلی برسیم کارگرانی که دربخشهای صنعت،معدن،،خدمات ،کشاورزی واداری و...به کار مشغولند والبته من می گویم این جمعیت هرروزه به ناچاروجبرا نیروی کارش را به سرمایه داران وحکومتیان به مفت به نازلترین بها میفروشند برای نان شب و برای بقا و زنده ماندن .باز هم بنا به آمارمعلمین حدود یک میلیون نفرازاین 26 میلیون را شامل میشوند.کارگران چه کسانی هستند؟کارگران آن بخش عظیمی ازانسانها هستند که هیچگونه مالکیت واختیاری برابزارتولیدو ثروتهای اجتماعی ندارند.کارگران آن بخش عظیمی ازانسانها هستندکه توسط مناسبات بورژوازی ازهمه دستاوردها،ثمرات وثروت های خلق شده توسط خودشان محرومندودرنهایت فقروفلاکت ومحرومیت در بدترین شرایطهای غیرانسانی فقط امروز را زنده می مانند تا درفردا دوباره استثمار شوند وبرای سرمایه داران وحکومتهای مزدور کارگزارشان ثروت بیافرینند.کارگران آن بخش عظیمی از انسانها می باشندکه بانیروی کارو دستان توانایشان چرخ صنعت وزندگی وکاروحیات بشری می چرخد.کارگران آن طبقه عظیم زندگی ساز اجتماعی هستند که تاریخش برمیگردد به اسپارتاکوس،به کمون پاریس،به اکتبرو...من فکر نمی کنم احدی بتواند با یک ادعای واهی وپوچ غیرعلمی،با شانه بالاانداختن مدعی شود طبقه کارگر اسطوره است.ومبارزات جاری کارگران را شورشهای کورولمپن پرولتاریا بخواند.این ادعایی بسیارزمخت وضد اجتماعی و نارسیستی است.این ادعا پایی درزمین و جایگاهی درزندگی ومبارزات اجتماعی انسانها ندارد.به محمد حبیبی و قاسم زاده ها میگویم این راه قبلا توسط اصلاح طلبان حکومتی و مزدورانی چون عباس عبدی ها کوبیده شده است.جنبش برحق و مبارزات معلمان و دیگر بخشهای اجتماعی بخشی اززیر مجموعه جنبش رزمنده طبقه کارگر ایران با شعارنان،کار،آزادی واداره شورایی برای نابودی مناسبات بورژوازی وحکومت اسلامی سرمایه داران است.دوستان به خود آیید!!؟ این ادعاهای حقیرانه راه نیست چاه است.یک دورانی امثال منصور اسانلوها هم ادعاهای بزرگ داشتند اما از بد حادثه ازبد جایی سردرآوردند.دراول مه امسال حکومت اسلامی که حداقل ازیکماه قبل تمام نیرووماشین سرکوبش را به کار گرفت و بسیج کرد تا با بگیر و ببند وزندان وبازداشت وایجادو تشدید فضای ارعاب ووحشت مانع از برگزاری جشنهای اول مه و اتحاد معلمین و بازنشستگان با طبقه کارگر گردد که موفق نشد.دراول مه امسال همان لحظه ای که کارگران ومعلمین و بازنشستگان درکف خیابان دراعتراض بودند درهمین روزهیئت دولت حکومت به رهبری آخوند قاتل رییسی ضریب افزایش حقوق بازنشستگان را ده درصد تعیین وابلاغ نمود.قالی باف که هنوزماجرای سیسمونی گیت به دمبش آویزان است خواهان اجرای هرچه سریعتر قانون مصوب مجلس جهت ماستمالی وسرهم بندی نمودن خواستهای برحق معلمان شد.درهمین روزهای اخیر که اعتراض و مبارزات جاری زنده و حی وحاضر درجریان است.نرخ همه اقلام ومایحتاج ضروری و ابتدایی زندگی ازنان تا همه چیز چندیدن برابرافزایش قیمت داشته است و به همین موازات فضای پلیسی وسرکوب و زندان بشدت تشدید شده است.ماجرا چیست؟تمام شواهد و قراین حاکی است که حکومت اسلامی هم برای استثمارودزدی وهم برای تحمیل فقروفلاک روزافزوون به زندگی همه آحاد کارگران وزحمتکشان وهم برای سرکوب و تشدید فضای خفقان شمشیرش را ازرو بسته است. این روزها،روزتکرارراه های رفته و عبث نیست.این روزها روزمانورتکراری اصلاح طلبان مزدور و ورشکسته نیست.این روزها روزاتحاد و نزدیکی وتکیه همه جنبشهای اجتماعی به طبقه کارگر ایران به مثابه رهبران و صاحبان واقعی جامعه است.طبقه کارگربواسطه نقش وجایگاه خاص اجتماعیش در تولید مالکان وصاحبان و پرچمداران رهایی جامعه اند.کسی با ژاژخوایی وتوسل ودخیل به قانون و مدنییت وحکومت مشتی جانی ودزدوقاتل حرفه ای به نان و نوایی نمی رسد.این روزها روز تعیین تکلیف سیاسی نبرد وجبهه طبقاتی کارگران و همه زحمتکشان با حکومت اسلامی سرمایه داران و با تاکید بر شعار نان ،کار،آزادی وحکومت شورایی است.

15/2/1401