اخباروگزارش های کارگری 14 مهرماه 1401

شخصی سازی فونت
  • کوچکتر کوچک متوسط بزرگ بزرگتر
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

اعتراضات نسبت به قتل مهسا (ژینا) امینی در مقر گشت ارشاد تهران سومین هفته را پشت سرگذاشت: اگه با هم یکی نشیم، یکی یکی تموم می‌شیم! روز پنج شنبه 14 مهرماه اعتراضات نسبت به قتل مهسا (ژینا) امینی در مقر گشت ارشاد تهران که از روزجمعه 25 شهریوربا برپایی تجمع مقابل بیمارستان کسری تهران آغازشد با تجمع وراهپیمایی دانش آموزان در شهرهای اراک ، اسلامشهر، بوکان ،پرند(استان تهران) ، رشت ، شهر قدس (قلعه حسن خان) ،قزوین و....وهمچنین جنگ وگریزخیابانی شبانه در سنندج سه هفته ای شد.

ابراز همدردی معلمان سقز با مردم زاهدان

صبح امروز جمعی از معلمان شهرستان سقز از استان کردستان با حضور در سازمان انتقال خون شهرستان سقز، با اهدای خون با مردم آسیب‌دیده و به ویژه کودکان قربانی جمعه‌ی گذشته در زاهدان، ابراز همدردی نمودند.

معلمان شهرستان سقز, که پلاکاردهایی با نام مهسا امینی، ژینا امینی، نیکا شاکرمی و کودکان زاهدانی داشتند با شعار “جان‌مان فدای دانش‌آموزان‌مان” در این اقدام نمادین شرکت کردند.


بیانیه اعتراضی جمعی از دانشجویان دانشگاه معماری و هنر پارس راجع به سرکوب دانشجویان دانشگاه‌های شریف و تبریز

به نام زن، زندگی، آزادی

ما جمعی از دانشجویان دانشگاه معماری و هنر معماری پارس، امروز در برهه‌ای از تاریخ پشت میز دانشگاه نشسته‌ایم که دانشگاه بجای آنکه فضای علم و دانش باشد تبدیل به مراکز امنیتی و سرکوب شده است، دوستان و همکلاسی‌های ما در دانشگاه شریف، تبریز و برخی از دانشگاه‌های سراسر کشور به طور ناجوانمردانه‌ای سرکوب می‌شوند تا صدای عدالت‌خواهی این جوانان پاک و دلسوز میهن در نطفه خفه شود.

ما ضمن اعتراض، سرکوب و بازداشت دانشجویان دانشگاه‌های شریف و تبریز در فضای دانشگاه را محکوم کرده و وظیفه خود می‌دانیم صدای این دانشجویان مظلوم باشیم، کنار آنها ایستاده و همگام با این عزیزان ندای آزادی خواهی سر دهیم.

تاکید می‌کنیم ما مسالمت‌آمیز هستیم و ضمن برائت از هر گروه و فرقه خارجی ضد میهن‌مان ایران در مقابل این ظلم و ستم به دانشجو و دانشگاه خواهیم ایستاد و شعار زن، زندگی، آزادی سر می‌دهیم.

یادآور می‌شویم ضمن تحریم کلیه کلاس‌های حضوری و مجازی تا آزادی دانشجویان زندانی و پایان یافتن سرکوب دانشجویان سراسر کشور به اعتصاب و تحصن‌های اعتراضی خود ادامه خواهیم داد و از دانشجویان و اساتید آزادی‌خواه دانشگاه معماری و هنر می‌خواهیم در کنار ما بایستند.

جمعی از دانشجویان دانشگاه هنر و معماری پارس

۱۲ مهرماه ۱۴۰۱

بیانیه جمعی از دانشجویان دانشگاه آزاد تهران مرکز واحد سوهانک

به نام آزادی

دانشجویان، این قشرِ ترقی خواه که آزادی‌خواهی و سازندگی در رگهاشان جریان دارد، این روزها خونین در دانشگاه ایستاده‌اند؛ و جنایت رخ داده در این جغرافیای خونین را محکوم می‌کنند.

طی اقدامات ضد بشری نیروها و مسئولین دانشگاه علیه دانشجویان به ویژه دانشجویان باشرافت دانشگاه شریف و تبریز که اقدامی وحشیانه و ناجوانمردانه بود، ما جمعی از دانشجویان دانشگاه آزاد تهران مرکز واحد سوهانک به خونخواهی دوستانمان در صف اول این میدان می‌ایستیم و تا آزادی دیگر دوستان دانشجویمان دست از اعتراض و اعتصاب نخواهیم کشید.

لازم به ذکر است که برخی مسئولین با اجازه ورود به افراد متفرقه و شناسایی دانشجویان و گزارش آنان منجر به دستگیری این عده شده اند و از وظایفشان که حفظ جان و مال دانشجو است کوتاهی کرده و در قبال دانشجویان مسئول و محکومند.

و در پایان خطابه‌ای به استادان: شمایان که با وجود جنایات رخ داده در شریف و تبریز هنوز سکوت اختیار کرده اید، باید بدانید، امروز سکوت به معنای به تاراج دادن اساس و بنیاد آموزگاری یعنی شرافت است، و دیری نمی‌پاید که آن شأن و ارزشی که دانشجو به شما ارزانی داشته به باد خواهد رفت.

۱۴ مهر ۱۴۰۱

نامه سرگشاده دانشجویان به اساتید و مسئولین دانشگاه خوارزمی

مسئولین و اساتید دانشگاه خوارزمی

در برهه‌ای قرار داریم که کفتارهای افسارگسیخته حکومت به راحتی به ساحت مقدس دانشگاه تعرض می‌کنند و آن را تبدیل به میدان جنگ کرده و به دانشجویان تیراندازی می‌کنند. در حادثه شب ۱۰ ام مهرماه ۱۴۰۱، رییس و مسئولین دانشگاه و حتى وزبر علوم نیز توانایی مقابله با وحشیگری و تجاوز به حریم «دانشگاه شریف» را نداشتند. تیراندازی به دانشجویان، ضرب و جرح دانشجویان و بازداشت دوستانمان در دانشگاه شریف فقط گوشه‌ای از جنایاتی بود که توسط ماموران امنیتی در این سال ها علیه دانشجویان این کشور انجام شده است. ما دانشجویان ایرانی این وحشیگری نیروهای امنیتی را که بویی از وطن نبردند و مزدورانه بر سرمایه‌های انسانی ایران زمین می‌تازند، برنمی‌تابیم. ما می‌دانیم که تمامی دانشجویان این کشور تا رسیدن به آزادی کامل دست از اعتراض نخواهند کشید و هیچ نامردی نمی‌تواند ذره‌ای ترس در دل‌هایمان ایجاد کند.

زمان آن است که پرسش‌هایی را مطرح کنیم تا شاید بتوانیم روح انسانی شما را که ظاهرا به خوابی عمیق فرو رفته بیدار کنیم.

بزرگواران، آیا زمان آن نرسیده است که موضع خود را به شکل روشن و واضح اعلام کنید و پایانی دهید به دوران خاکستری بودن؟ آیا می‌خواهید دانشجویان دانشگاه خوارزمی نیز توسط نیروهای امنیتی سلاخی شوند و به راحتی به محیط علمی کشور تعرض شود؟ آیا وقت آن نرسیده که به غیرت و شرف خود رجوع کنید و با این دانشجویان ستم دیده همراهی کنید و حداقل به صورت کاملا رسمی دست به اعتصاب و عدم برگزاری کلاس‌ها بزنيد؟ آیا نمی‌خواهید که براساس شایستگی شما در دانشگاه مقام و منزلت دریافت کنید نه بر اساس تعداد نمازهای جماعتی که در کنار نماینده نهاد رهبری در دانشگاه می‌خوانید؟ آیا هنوز می‌خواهید به عنوان یک چهره علمی، هر سال از شما توسط عده ای بی سواد آزمون عقیدتی گرفته شود تا مبادا از یاد برده باشید که چگونه بنده و برده ظالم باشید؟ آیا به ستوه نیامدید از اینکه دانشجویان بسیجی می‌توانند آینده کاری شما را با یک گزارش و نامه دروغین به نهاد رهبری از بین ببرند؟ آیا از اینکه ریاست و معاونت‌های دانشگاه توسط نهادهای امنیتی و بر اساس میزان چاپلوسی ایشان در مقابل نهادهای حکومتی انتخاب می‌شوند، خشمگین نشدید؟

و سوالات زیاد دیگری را می‌توانید از خود بپرسید تا ببینید آیا در سمت حق تاریخ ایستاده‌اید یا سمت باطل ...

بزرگواران، ما از این نقطه تاریک و شوم تاریخ نیز به زودی عبور خواهیم کرد اما بدانید که حافظه تاریخی ما دانشجویان از آنچه که شما می‌اندیشید قدرتمندتر است. ما به یاد خواهیم آورد که چه کسانی دلبرانه به سمت حق شتافتند و ما را باری کردند و چه کسانی بزدلانه صندلی های خود را رها نکردند و به اربابان ستمگر خود وفادار ماندند. این آزادی برای همه‌ی ما خواهد بود، مبادا خیلی دیر تصمیم بگیرید و از همراهی این مردم پس از پیروزی محروم بمانید.

زمان انتخاب فرا رسیده است.

بیانیە‌ی انجمن صنفی معلمان کردستان (مریوان و سروآباد، دیواندره، سنندج و کلاترزان، سقز و زیویه، بیجار) در رابطه با سرکوب دانشجویان و دانش‌آموزان

#برای_دانش_آموزان

#برای_آیندە

 

#ژینا (مهسا) امینی دانش‌آموز دیروز و نماد زن امروز، و رمز آزادیخواهی شهروندان ایران، آنچنان مظلومانه و به ناحق به قتل رسید کە وجدان هر انسانی را بر پهنە گیتی بە درد آورد و خاطرە تلخ داعش را نزد جهانیان زندە کرد.

شرم آن است قاضی‌القضات مملکت در جایگاه سخنگوی نهاد قاتل، چنان قاتل را مبرا می‌کند که هیچ قاضی عادلی با وجدانی بیدار جرات حکم حق را نداشته باشد.

برآیند این جنایت وقیح نزد افکار عمومی باعث شد دانش‌آموزی که چنین سرنوشتی را برای آینده خود متصور است، تاب نیاورد و به اعتراض دست بزند. اما حاکمیت بە جای دلجویی از دانش‌آموزان و شهروندان ایران، شدیدترین و خونبارترین روش سرکوب را در پیش گرفت بە نحوی کە محتمل بود، اگر امروز بمب اتمی داشت دانشگاه شریف و هر مدرسەای را با طیب خاطر با آن در می‌نوردید تا ثابت کند "ژینا و نیکا" را نکشتە است!

به حاکمیت هشدار می‌دهیم با دانش‌آموزان امروز و دیروز ما مدارا کنید و خشونت به کار نبرید. اگر نیروهای امنیتی در جان‌ستاندن از دانش‌آموزان و دانشجویان ایران لحظەای درنگ ندارند، برای ما معلمان جان و آیندە‌ی دانش‌آموزانمان همە چیز است و کمترین بها برای حفظ آن جانِ ماست.

آگاە باشید اگر حتی یک موی از سر دانش‌آموزی کم بشود و یا دانش‌آموزی را بازداشت کنید ما معلمان با دانش‌آموزان خود به خیابان می‌آییم و در خیابان و در انظار عموم درس آزادیخواهی با موضوع ژن - ژیان - ئازادی (زن، زندگی، آزادی) را برگزار خواهیم کرد.

بارها هشدار دادیم بە کار بردن خشونت و سپردن امور بە جریانات تندرو و ارتجاعی خصوصاً در دستگاە آموزش و پرورش تباهی بە بار خواهد آورد و چنان شد لذا اکیداً هشدار می‌دهیم در صورت تشدید فشار و ادامە جان ستاندن از شهروندان ایران در سیستان و بلوچستان، کردستان، مازندران، تهران و... ما معلمان با دانش‌آموزان خود به خیابان خواهیم آمد و تا حصول پیروزی قطعی در خیابان خواهیم ماند.

خواسته ما آزادی همە دانش‌آموزان و دانشجویان بازداشتی و معلمانی است کە بە ناحق دستگیر شدەاند. همچنین ما خواهان زندگی آبرومندانه و لحاظ کردن خواستەهای ملت بە ویژە نسل نو هستیم و برای حصول آن با دست خالی و با شعار نفی خشونت به خیابان خواهیم آمد. آگاە باشید کە "زود دیر می‌شود" پس صلاح در آن است کە تفنگ‌ها را زمین بگذارید و بیش از این آیندە ایران را قربانی جهالت و تندروی خود نکنید.

انجمن صنفی معلمان کردستان (مریوان و سروآباد، دیواندره، سنندج و کلاترزان، سقز و زیویه، بیجار)

١٤ مهرماه ١٤٠١

بیانیه‌ی کانون نویسندگان ایران در اعلام همبستگی با دانشجویان و مردم معترض

اکنون بیش از دو هفته از آغاز جنبش آزادی‌خواهی مردم ایران می‌گذرد. از نخستین روزهای این جنبش، حکومت همچون همیشه دست‌به‌کار سرکوب‌ شده است؛ بسیاری را کشته، بسیاری را ربوده، بسیاری را شکنجه کرده و بسیاری را به بند کشیده است. مردم اما پا پس نکشیده‌اند و به هر طریق ممکن صدای اعتراضشان را به گوش جهانیان رسانده‌اند. جنبش آزادی‌خواهی مردم که دامنه‌ای گسترده‌تر از اعتراضات پیشین دارد، حاصل انفجار خشم مردمی است که در چند دهه‌ی گذشته زندگی‌شان به دست جمهوری اسلامی رو به تباهی رفته است؛ مردمی که در طول این سالیان، بدیهی‌ترین حقوقشان پایمال شده و هرگونه اعتراضشان به فساد سازمان‌یافته‌ی حکومت، همواره یک پاسخ داشته است: سرکوب و کشتار. «اغتشاشگر» خواندن مردم به جان آمده و نسبت دادن اعتراض آن‌ها به کشورهای خارجی دروغی است آشکار و بهانه‌ای نخ‌نما برای تداوم تبهکاری‌ حکومت؛ بهانه‌ای برای شکستن حریم دانشگاه و گشودن درهای آن بر روی نیروهای انتظامی و امنیتی و «لباس شخصی‌ها» تا صدای دانشجویان معترض را خفه کنند و صدها تن از آن‌ها را بربایند؛ بهانه‌ای برای قتل عام مردم در زاهدان.

جمعه‌ی سیاه زاهدان و ورود نیروهای امنیتی به حریم دانشگاه، دو روی سکه‌ی سیاست تبعیض و سرکوب سازمان‌یافته‌ی جمهوری اسلامی است: تحمیل فقر و انواع تبعیض‌ها از یک سو و کنترل کانون‌های بالقوه‌ی اعتراض از سوی دیگر. دانشگاه به عنوان یگانه فضای عمومی که در بطن خود امکان متشکل شدن حول ایده‌های مترقی را دارد، در تاریخ معاصر ما همواره آماج سرکوب، کنترل و «پاکسازی‌»های رسمی و غیررسمی حکومت‌های استبدادی بوده است. ورود نیروهای امنیتی به حریم دانشگاه در ایران سابقه‌ای طولانی دارد که نخستین آنها به آذر 1332 برمی‌گردد. حمله‌های مهر ماه ۱۴۰۱ به دانشگاه‌های ایران از جمله دانشگاه صنعتی شریف و دانشگاه تبریز و سرکوب گسترده‌ی دانشجویان در شرایطی صورت گرفته است که دانشجویان سراسر کشور درهمبستگی و همراهی با جنبش آزادیخواهی مردم، دست به اعتصاب و تحصن و برگزاری تجمعات اعتراضی زده‌اند. پیوستن برخی از استادان به صف دانشجویان پیشرو از جمله وقایع خجسته‌ی برخاسته از بستر اعتراضات اخیر است.

مردم که در چند دهه‌ی ‌گذشته برای بیان مطالبات خود، در جنبش‌‌های اعتراضی زنان، کارگران، معلمان، بازنشسته‌ها، نویسندگان، دانشجویان، اقلیت‌های دینی، قومی، جنسیتی و ... حضور داشته و هر بار جدا جدا سرکوب شده‌اند، اکنون دریافته‌اند که تحقق خواسته‌هایشان جز از طریق همبستگی و مبارزه‌‌ی جمعی و نیز دستیابی به آزادی بیان، که نقض آشکار و هر روزه‌ی آن در چهار دهه‌ی اخیر زمینه‌ساز انواع سرکوب‌های حکومتی بوده است، امکان پذیر نیست.

کانون نویسندگان ایران که در بیانیه‌ی یکم مهرماه خود همبستگی‌اش را با جنبش آزادیخواهی مردم ایران اعلام کرده بود، بار دیگر بر اساس منشور خود که آزادی بیان بی هیچ حصر و استثنا را، در همه‌ی زمینه‌ها، حق همگان می‌داند، و به حکم وظیفه‌ی اخلاقی، حمایت خود را از خواسته‌های برحق دانشجویان و مردم ایران اعلام می‌دارد و سرکوب دانشجویان دانشگاه‌های کشور و سرکوب و کشتار مردم معترض زاهدان را محکوم می‌کند. امید است که با همبستگی مردم و نهادهای مستقل و آزادیخواه، آزادی بی‌قید و شرط بازداشت‌شدگان اخیر و همه‌ی زندانیان سیاسی و عقیدتی به خواستی عمومی تبدیل شود.

کانون نویسندگان ایران

۱۴ مهر ۱۴۰۱

نیما شفیق‌دوست، نوجوان دانش‌اموز دیگری که در بازداشت نهادهای امنیتی کشته شد

پیکر نیما شفیق دوست، نوجوان ۱۶ ساله‌ی اهل سلماس و ساکن ارومیه، روز ۱۳ مهر به خانواده‌اش تحویل داده شده است.

نیما شفیق ‌دوست نوجوان دانش‌آموزی بود که در جریان اعتراضات ارومیه با شلیک مستقیم نیروهای امنیتی به شدت زخمی شده و پس از چند روز در حالی که در زیرزمین خانه‌اش مخفیانه تحت درمان بود، بازداشت شد. خانواده پس از بازداشت فرزندشان علی رغم پیگیری‌های مداوم تا روزی که پیکر فرزندشان را تحویل بگیرند، هیچ خبری از وی نداشتند.

الهه رمضانی دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات موزه دانشگاه هنر تهران، شنبه ۹مهر توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده است.

بنا به حکم بازپرس و در روندی غیرقانونی، قرار بازداشت ۲۱روزه برای الهه رمضانی صادر شده تا به گفته‌ی بازپرس به پرونده‌ی وی رسیدگی شود و این دانشجو بلافاصله پس از گذراندن دوران بازجویی، اکنون در زندان گنبد کاووس نگهداری می‌شود.

تا بدین لحظه از وضعیت این دانشجو اطلاع دقیقی در دست نیست.

الهام رمضانی، دانش‌آموخته کارشناسی ارشد پژوهش هنر دانشگاه سمنان و نقاش فمنیست، روز یکشنبه ۱۰ مهرماه توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده و پس از گذراندن دوران بازجویی اکنون به قید وثیقه آزاد شده‌ است.

 

نیا ارجمندزاده دانشجوی دکتری عمومی دامپزشکی دانشگاه شیراز ورودی ۹۴، روز شنبه ۹مهر هنگام خروج از دانشگاه توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده است.

تا بدین لحظه از وضعیت و نهاد بازداشت‌کننده ایشان اطلاعی در دست نیست.

امیرحسین پورسیف دانشجوی کارشناسی مکانیک دانشگاه علم و صنعت ورودی ۹۹، روز پنجشنبه ۷ مهر توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده است.

وی طی تماسی از انتقال خود به زندان فشافویه اطلاع داده است. گفته شده درخواست وثیقه از خانواده جهت آزادی، آخرین خبری‌ است که درباره تعیین وضعیت وی اتفاق افتاده است.

امیرعزیزی، دانشجوی معماری دانشگاه آزاد تهران شمال و نویسنده و شاعر، توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به زندان اوین منتقل شده است.

بنا به اخبار، روز ۹مهرماه ۱۲مرد مسلح به خانه‌ی خانوادگی ایشان یورش برده و در نبود وی وسایل شخصی‌اش را ضبط کرده و به خانواده وی اعلام کردند که روز ۱۰مهرماه به دادسرای اوین جهت پاره‌ای از توضیحات مراجعه کند. پس از مراجعه، این دانشجو بازداشت و در ابتدا به مکان نامعلومی منتقل شده‌است.

گفته می‌شود این دانشجو به هنگام بازداشت از ناحیه چشم و دست آسیب دیده و بازداشت وی سبب وخامت حالش خواهد شد.

محمدرضا منصوری دانشجوی رشته موزه دانشگاه‌ هنر شیراز ورودی ۹۸، روز شنبه ۹مهرماه ساعت ۱۰:۳۰ صبح مقابل دانشگاه علوم پزشکی شیراز توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده است. بنا به اخرین خبر وی اکنون در زندان عادل‌آباد شیراز به سر می‌برد.

تا بدین لحظه از وضعیت ایشان اطلاعی در دست نیست.

شایان ریحانی دانشجوی کارشناسی ارشد زبان‌های باستانی دانشگاه علامه در مشهد توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده است.

تا بدین لحظه از وضعیت ایشان اطلاعی در دست نیست.

علی پونه‌طلب دانشجوی حقوق دانشگاه بیرجند، روز دوشنبه ۱۱مهر توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده است.

تا بدین لحظه از وضعیت و نهاد بازداشت‌کننده ایشان اطلاعی در دست نیست.

پدرام معینی، دانشجوی دکتری جامعه‌شناسی سیاسی دانشگاه علوم تحقیقات تهران مرکز، روز ۲ مهر توسط نیروهای لباس شخصی بازداشت و به زندان اوین منتقل شده است.

تا بدین لحظه از وضعیت و نهاد بازداشت‌کننده ایشان اطلاعی در دست نیست.

بنا به اخبار رسیده و پیگیری‌های صورت‌ گرفته، اسامی برخی از دانشجویان آزاد شده به شرح زیر است:

#احمد_پیروزنیا/ تربیت مدرس

#سید_علی_هاشمیان/ علامه

#کیان_صدرایی/ خوارزمی

#علی_هدایتی/ تهران

#هلیا_کریم‌نژاد/ خوارزمی

#سارا_نادری/ تهران

#مائده_امیرسیافی/ تهران

#سپیده_نوایی/ خوارزمی

#علی_منصوری/ تهران

#زهرا_کشککی/ تربیت مدرس

#هومن_محمدی‌زاده/ چمران اهواز

#محمدجواد_شاکر_آرانی/ شریف

#محمدحسین_نوریان/ شریف

#نیما_آذر/ شریف

#محمدرضا_لطفعلی‌زاده/ شریف

#البرز_نظامی/ تهران

#رهی_لرکی‌نژاد/ علم و صنعت

#صدرا_سلیم‌جو/ آزاد واحد علوم تحقیقات

#جواد_آزاد/ علامه

#عادل_منصوری/ علامه

#محراب_کمالی/ شهید بهشتی

#مهدی_ولایتی/ نوشیروانی بابل

#آرین_عسگری/ علم و صنعت

#سروش_منصوری/ علم و صنعت

#دانیال_زاهدیان/ علم و صنعت

#مهدی_رضوانی_ینگابادی/ علم و صنعت

#ماهان_گچپزان/ تهران

#ریحانه_معروف/ تهران

#علی_شوروزی/ تهران

#مهدی_تجلایی‌فر/ بهشتی

#مهراب_مهری/ بهشتی

#شکیبا_هوشیار/ رازی کرمانشاه

#مهسا_عبدالله‌زاده/ تهران

#مهدی_ابوالقاسم‌بیگی/ تهران

#مبینا_محمدی/ تهران

#سروش_احمدی/ تهران

#بهروز_شیربیگی/ علامه

#فرهاد_شجاع_حیدری/ علامه

#بدیع‌الزمان_دهقانی/ تهران

#محمدرضا_عبدالله‌پور/ تهران

#علی_جلیلیان/ فردوسی مشهد

#سپهر_باسامی/ فردوسی مشهد

#بهنام_دارابی/ سوره

#هادی_احسانی/ تهران

#شیوا_موسی‌زاده/ هنر تهران

#کامیار_شریفی/ تهران

#سیدعرفان_سلطانی/ تهران

#محمدرضا_عبدالله‌پور/ تهران

#بدیع‌الزمان_دهقانی/ تهران

#آریا_حمیدی/ تهران

#مهدی_گله‌گیریان/ تهران

#آریا_حمیدی/ تهران

#باوان_لطفی/ ارومیه

#عادله_شیبانی/ گیلان

این لیست به روزرسانی می‌شود.

منبع:کانال شوراهای صنفی دانشجویان کشور

چهارمین روز اعتصاب کارگران پروژه ای پتروشیمی دنا عسلویه دراعتراض به عدم پرداخت 2 ماه حقوق

روز پنج شنبه 14 مهربرای چهارمین روز متوالی، کارگران پروژه ای پتروشیمی دنا عسلویه (شرکت های پیمانکاری نوذرپور و شهبازی)به اعتصابشان برای اعتراض به عدم پرداخت 2 ماه حقوق ادامه دادند.

درهمین رابطه:اعتصاب کارگران پروژه ای پتروشیمی دنا عسلویه دراعتراض به عدم پرداخت 2 ماه حقوق

شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت:

برابر گزارش های منتشره امروز دوشنبه ۱۱مهر گروهی از نیروهای پروژه ای شاغل در پتروشیمی دنا عسلویه به دلیل عدم پرداخت ۲ ماه حقوق دست به اعتصاب زده اند.

در محکومیت سناریو سازیهای تکراری وزارت اطلاعات علیه فعالین کارگری و سندیکایی

امروز، ۱۴ مهر ۱۴۰۱، خبرگزاری دولتی ایرنا کلیپ کوتاهی را با عنوان "داستان یک ماموریت" انتشار داده است که سراپا دروغ و بی پایه و اساس است. این ویدئو شامل اعترافات اجباری دو فعال سندیکایی فرانسوی میباشد که در اواسط اردیبهشت ماه امسال پس از پایان سفرشان به ایران و در راه فرودگاه در تهران دستگیر شدند. این دو فعال سندیکایی، به نامهای خانم سیسیل کوهلر و همسرش آقای ژاک پاریس، هر دو از معلمان شناخته شده و عضو یکی از اتحادیه های کارگری-معلمی مستقل فرانسه به نام "فدراسیون ملی آموزش، فرهنگ و کارآموزی حرفه‌ای - سندیکای نیروی کارگری" میباشند، و اتحادیه آنها بدنبال دستگیریشان قویا کلیه اتهامات ساختگی حکومت علیه آنها را کذب محض اعلام کرده است و خواهان آزادی آنها شده است.

در این به اصطلاح "مستند" سیسیل کولر خودش را "مامور اطلاعات و عملیات سرویس امنیت خارجی فرانسه" معرفی میکند؛ و همسرش ژاک پاری میگوید "خب شیوه معمول در سرویس امنیت خارجی فرانسه این نیست که اعلام کنیم ما عضو آن هستیم". ژاک پاری همچنین اظهار میکند که "اهداف ما در سرویس امنیت خارجی فرانسه، اعمال فشار بر دولت (ایران) است". اما سیسیل کولر در همان ویدئو میگوید که "ما به هدف ایجاد شرایط لازم برای براندازی رژیم (جمهوری) اسلامی ایران به این کشور آمدیم". صدای بازجو خبرنگار هم اضافه میکند که این "دو با بسته های پول به ایران" آمدند. سیسیل کولر میگوید این پول "برای تامین هزینه های اعتراضات و اعتصابات صرف میشد". سپس عکسی از فعالین کارگری و کارگران شرکت واحد و نیز بنر سندیکای کارگران شرکت واحد را نشان میدهد که در آن نوشته شده است کارگران لایحه قانون کار که به قصد حذف و تغییر مواد حمایتی قانون کار به مجلس ارسال شده است را محکوم میکنند؛ عکسی قدیمی که مربوط به یکی از فعالیتهای صنفی و قانونی سندیکای کارگران شرکت واحد در سالهای گذشته میباشد. البته کلیپ های کوتاهی از تظاهرات خیابانی مردم را نیز نشان میدهد، در حالیکه این دو فعال سندیکایی فرانسوی و جمعی از فعالین سندیکایی ایران از اردیبهشت ماه در حبس به سر میبرند.

شب گذشته، ۱۳ مهر ماه، در اخبار شبکه ۱، با درج اسامی و تصاویری از برخی بازداشتیان از جمله اعضای سندیکای کارگران شرکت واحد در رستوانی در اردیبهشت ماه امسال، و سلفی آنها در همان رستوران با دو فعال سندیکایی فرانسوی که بطور قانونی و علنی به ایران سفر کرده بودند و بنا به عرف معمول سندیکایی به شام دعوت شده بودند، امنیتی ها و بازجو خبرنگاران تلاش عبثی کردند که اعتراضات سراسری مردم به ستوه آمده کشور را به این قبیل سناریوسازیهای بی پایه و اساس ربط دهند.

وزارت اطلاعات نیز در بیانیه‌ای به اصطلاح "تحلیلی" اما از منظر محتوا ساختگی، به زعم خود به "جزئیات بیشتری از "پشت پرده حوادث روزهای اخیر در برخی نقاط کشور پرداخت". در بخشی از "بیانیه تحلیلی" وزارت اطلاعات که در ۸ مهر در نشریات وابسته به حاکمیت انتشار پیدا کرد، آمده است: "شایان ذکر است که دو تبعه‌ فرانسوی بازداشت شده در اردیبهشت ماه گذشته نیز دقیقاً برای سازماندهی و آموزش و پیوند دادن سندیکاها و تشکیلات صنفی معارض و سازمان‌های غیردولتی به یکدیگر وارد ایران شده بودند که هر دو عنصر دستگیر و در همان مقطع، اطلاع‌رسانی محدودی پیرامون آنها صورت گرفت. اکنون و با عنایت به حوادث اخیر، ظرف روزهای آینده اطلاع‌رسانی مشروحی در این مورد صورت خواهد گرفت".

سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه با قاطعیت تمام نشر اکاذیب توسط نهادهای حکومتی و اعتراف گیری اجباری و تحت تهدید و شکنجه را محکوم میکند. ما بارها گفته ایم، و تمام تشکلات سندیکایی ایران و جهان و تمامی مدافعین حقوق صنفی، کارگری و انسانی نیز بارها اعلام کرده اند، که این قبیل سناریوسازیها، گروگان گیریها و شوهای تلویزیونی سالهاست که در اذهان عمومی بی تاثیر شده اند. مقامات جمهوری اسلامی تعدادی از خوش نام ترین فعالین کارگری و معلمی ایران را پنج ماه پیش با چنین سناریوهای سوخته ای بازداشت و تا مدتها در انفرادی و زیر بازجویی نگه داشتند، و همان زمان اسامی و‌ تصاویر آنها را در صدا و سیمای منفور به نمایش گذاشتند، اما همانطور که در بیانیه های پیشین گفتیم این سناریوی نخ نما با مقاومت درخشان فعالین کارگری و معلمی ایران بطور کامل بی اثر شد و به روشنی ماهیت سرکوب گرانه موج بازداشت و پرونده سازیهای کذایی صورت گرفته را روشن نمود. نهادهای اطلاعاتی و امنیتی خود بهتر از همه می دانستند و می دانند که هیچ ارتباطی میان کارگران و معلمان بازداشت شده و هیچ دولت و نهاد دولتی ای در هیچ کشوری از جهان هرگز وجود نداشته و "توطئه" ای در میان نبوده است.

آنها صرفا دنبال بهانه ای بودند تا نمایندگان شناخته شده تشکلات صنفی را به اسارت ببرند تا امکان همگرایی و هم افزایی کارگران و معلمان را هر چه بیشتر تضعیف نمایند و ارتباط طبیعی میان فعالین کارگری و حامیان جنبش های کارگری و سندیکاهای کارگری و معلمی در کشور را جرم انگاری کنند. در مورد دو فعال سندیکایی فرانسوی، که کماکان به ناحق در حبس به سر میبرند، نیز خوب میدانند که تمامی ادعاهای بیشرمانه امنیتی ها و اعترافات اجباری آنها دروغی بیش نیستند.

گویا مقامات حکومتی از سر استیصال روزافزون قادر نیستند بکارگیری سناریوسازیهای کاذب و‌ تکراری را متوقف کنند. در حال حاضر سه‌ نفراز فعالین سرشناس سندیکای کارکران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و‌حومه، رضا شهابی، داود رضوی، و حسن سعیدی، و بسیاری از دیگر فعالان صنفی و معلمی شناخته شده و خوش نام، از جمله رسول بداقی، جعفر ابراهیمی، کیوان ‌مهتدی، محمد حبیبی و‌ اسماعیل عبدی، با همین سناریو سازی ها، دروغ پردازی ها و اتهامات بی پایه و اساس مشابه در بازداشت ناعادلانه به سر میبرند. جامعه اما به طغیان خود علیه بی عدالتی های موجود، علیه به قتل رساندن مهسا ژینا امینی و دیگرجوانان کشور، علیه حجاب اجباری، علیه فقر، فساد و ‌سرکوب لجام ‌گسیخته ابتدایی ترین حقوق زنان، جوانان، کارگران و کلیه اقشار زحمت کش و‌ محروم ‌کشور ادامه داده است. اعتراضات روزهای اخیر در سراسر کشور، در کف خیابان و‌ توسط جوانان، زنان و‌ مردان و‌ فرزندان به ستوه آمده کشور ما و بدون اتکا به هیچ "رهبر" خارج از ایران و یا هیچ دولت و «سفارت خانه و سرویسهای خارجی» به طور مستقل و با اتکای مستقیم به خود مردم ستم دیده کشور پیش رفته اند. این دروغ پردازی ها و سناریو سازیهای نخ نمای تکراری برای سرکوب جنبشهای اجتماعی و اعتراضی، از جمله برای سرکوب خونین جوانان محروم و معترض به ظلم و ستم‌ حاکم در کشور و همچنین فعالیت تشکلات مستقل کارگری، معلمی، دانشجویی و رفع ستم است، و باید قویا توسط تمام تشکلات مستقل کارگری، معلمی، دانشجویی و صنفی و اجتماعی داخل کشور و در سطح جهانی بطور گسترده افشا، محکوم و خنثی گردد.

کارگران زندانی، زندانیان سیاسی و‌ کلیه معترضین بازداشتی فوری و بدون قید و شرط آزاد باید گردند

سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و‌حومه

۱۴ مهر ۱۴۰۱

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید