قوی ترین حماسه در وصف جانفشانی و از خود گدشتگی کارگران ״در راه میهن״ از زبان طبقه حاکم جز تحقیرو تفرعن زننده از آب در نمیاید. بویژه دست اندرکاران تشکل های زرد کارگری نباید به این کار بپردازند.
اظهارات دبیر ״انجمن صنفی کارگران مجتمع گاز پارس جنوبی״ یک نمونه گویا در رابطه با جنگ دوازده روزه اسرائیل علیه ایران، بنوبه خود یک "شاهکار" در حمله زمخت و نخراشیده به آگاهی و توقعات کارگری در جامعه است.
پست اینستاگرامی "کارگاه تی.وی." تحت عنوان "حاکمیت و کارگران: اتحاد در بحران، پیشرفت در صلح" مدعی همبستگی میان حاکمیت و طبقه کارگر در رابطه با جنگ اسرائیل - ایران شده است که گویا این همبستگی در عمل به "ثبات اقتصادی، اجتماعی و امنیتی کشور شد" و بعلاوه میگوید "اکنون، در شرایط پس از جنگ، حفظ و تقویت یک فرصت تاریخی برای ساختن ایران قوی تر و متحدتر است."
اما آنچه بیشتر از هر چیز به چشم میخورد و حالتان را بهم میزند تحقیر زننده و ضد کارگری است که از لابلای کلمات سطور بیرون میزند. ذوق زدگی جنگی ״کارگاه تی.وی.״ دیگر شور "اتحاد و همبستگی" را در میاورد. "حاکمیت" دیگر چیست؟ منظور سرمایه داران، دایره بسیج و حفاظت، نماینده منطقه ای سپاه، گردان ویژه حمله به اعتصابات، آپارات کثیف و ارتجاعی تعیین دستمزدها و یا شاید همه با هم بعلاوه انجمن صنفی کارگری است که درست در زمان جنگ در عالی ترین اتحاد علیه قطب کارگری گرد آمده اند؟
"میهن" برای کارگران هرگز چیزی جز بردگی داوطلبانه از جانب سرمایه دار داخلی چیز دیگری نبوده است. انجمن صنفی مجتمع گاز پارس جنوبی آنقدر درس ״میهن״ و حاکمیت را مشق کرده است که بلافاصله سر از طبقه مستضعف و معیشت و کالاهای اساسی در میاورد. نوشته اند:
"در دوران جنگ، حاکمیت با افزایش نظارت و بازرسیها، اجازه نداد تا دلالان و سودجویان معیشت مردم را به گروگان بگیرند. در حالی که در شرایط عادی، افزایش قیمتها و کمبود کالاهای اساسی نگرانیهای جدی برای مردم به ویژه طبقات مستضعف ایجاد میکرد، در دوره جنگ، حکومت با مدیریت قاطعانه، نه تنها اجازه افزایش قیمت کالاهای اساسی را نداد، بلکه این کالاها به وفور در دسترس قرار گرفتند. پرداخت بهموقع حقوق کارگران در صنایع دولتی، حتی پیش از پایان ماه خرداد..."
اگر کسی سراغ جنگ دوازده روزه در پارس جنوبی را میگیرد، باید به این چهار سطر ارجاع داده شود. جنگ علیه کارگران، علیه حقیقت زندگی و کار آنها، علیه توقعات بر حق کارگران! در پارس جنوبی به دلیل شرایط جنگی و لزوم تولید و فداکاری، اجتماع و هرگونه بحث از منافع کارگران بیش از همیشه، تا اطلاع ثانوی ممنوع است. اما آتشبار کریه این کلمات علیه جوشش اعتراض کارگران حاضر در یک جلسه فرضی حالتان را بهم میزند. صرف تکرار این جنگنامه از طرف حاکمیت کارخانه و همراه با سود حاصله از استثمار کارگران سراز ناکجا آباد در میاورد. دشمن کجاست که پوست کارگر هر روز در پرتگاه "مستضف پناهی" کنده میشود؟ کدام جنگ در صورتیکه هر روز و هر ساعت تمام هستی حقیر کارگری به زیر خط جهنمی فقررانده میشود و هنوز دوقورت و نیم "کالاهای اساسی"، "به وفور" و از مجرای پرعذاب وقطره چکانی "کالابرگ" دست بردار نیست... کسی هست در متن زنجموره فتح الفتوح "حاکمیت علیه کارگران" بپرسد: گزارش کالاها و قیمت ها درمحلات هموطنان طبقات وحشی و استثمارگر جامعه تان کجاست؟ پنجاه سال از پرونده "اتحاد و همبستگی ملی" با صدها هزار قربانی بی دفاع از تبار کارگری درجنگ قبلی گذشت، بیمارستان، پناه گاه، مدرسه، مسکن و تدارک دفاع و حفاظت از زندگی مردم کجاست؟ بمبها اسرائیلی است، بمبهای همانقدر بیرحم که در نسل کشی غزه، اما چرا باید سود کارفرما مانع تعطیل کارخانجات باشد؟
دوازده روز جنگ دنیا را تا خطر جنگ سوم جهانی برد. دوازده روز تلاطمات این جنگ ایران و بیش از همه طبقه کارگر را به مصاف کشید. پنجاه تا شصت میلیون عضو جامعه کارگری در یک جابجایی عمیق در سراسر جغرافیای سیاسی ایران، به تبادل نظر و تجربه، و به همفکری نشستند؛ ورق های بازی طبقاتی "بُر خورد". کسی نمیداند در محافل و تبادل نظر شب های بیداری کارگری در میهمان نوازی های گرم و سخاوتمندانه مازندران تا کردستان چه گذشت. اما هر چه بود فشار مهیب و لندهور جنگی چه از طرف خیل دنبالچه های ارتجاعی ناسیونالیستی آلترناتیو امریکایی - اسرائیلی؛ چه از طرف میهن پرستی اسلامی حاکم ؛ توجه طبقه کارگر را به خود جلب نکرد.
از انجمن صنفی پارس جنوبی انتظار زیادی جایز نیست، اما جهان امروز دید و چشم به بازگشت طبقه کارگر در صحنه سیاسی ایران در ایام پس از جنگ دوخت. دور تازه از مبارزات کارگری-طبقاتی درایران مستقیما تعقیب و تعیین تکلیف با گره گاه های جنگ دوازده روزه را در دستور خواهد داشت.