بدنبال اعلام "شورای همبستگی" توسط تعدادی از "چهره های شناخته شده اپوزیسیون"، اعتراض به "کجراه رفتن" رضا پهلوی در بخش دیگری از این اپوزیسیون راست اوج گرفت. مشروطه خواهان تصمیم گرفتند که اینبار "انتقادهای" خود را دستجمعی بیان کنند و اجلاس مشروطه خواهان برگزار شد! "ائتلاف" غیررسمی رضا پهلوی با تعدادی از چهره های "لیبرال" و ناسیونالیست کرد، که قرار بود سرمنشاء "ائتلافی فراگیر" باشد، قادر به جلب سمپاتی هیچ طیف جدی در راست نشد.

دوره انقلابی اخیر که با مرگ مهسا امینی شروع و اوج آن 3 ماه و نیم طول کشید به دلیل پیدا نشدن رهبری سیاسی، راست یا چپ، بتدریج فروکش کرد، جای خود را به رکود سیاسی فعلی، خواه کوتاه یا میان مدت، داده است. این خاصیت هر دوره انقلابی است که اگر رهبری سیاسی ای، راست یا چپ در سطح سراسری، برای آن پیدان نشود، فروکش خواهد کرد. این وضعیت بر تمام احزاب و جریانات سیاسی، صرفنظر از طول و عرض تشکلاتی آنها، فی الحال تاثیر گذاشته است.

بسیاری از هموطنان در جستجوی پاسخی روشن برای این سوال هستند که چگونه در سال جدید به جنبش زن، زندگی، آزادی یاری رسانند. در این مورد باید تاکید بر روی پاسخی باشد که، در ورای تعدد و تکثر ایده‌ها و باورها، بتواند یک تقسیم کار حرفه‌ای را میان ما ایرانیان مطرح کرده تا از آن بهره ببریم. به همین خاطر نگارنده در این نوشتار به عمد از ورود به بحث محتوایی و جهت گیری فکری مرتبط با این پیشنهاد خودداری کرده است تا تمرکز خواننده بر روی وجه عمل گرای آن چه می‌آید باقی بماند.

ممنوع كردن ورود شهروندان افغانستانی به مجتمع تفریحی و تجاری "بام لند" تهران در چهار روز اول فروردین ماه و اعتراض مردم آزادیخواه به این نژادپرستی آشکار خبر ساز شد. اعتراض ها به این ناسیونالیسم افراطی و نژادپرستانه چنان بالا گرفت که میدیای رسمی و "مقامات" دولتی و مسئولان این مجتمع را وادار به انعکاس و عکس العمل، "رفع سوءتفاهم" و "برائت" کرد! تعدادی از مقامات رسمی جمهوری اسلامی به روال همیشه ابتدا در مورد اصل ماجرا اظهار بی اطلاعی كردند. مدیریت مجتمع ناچار از شکستن سکوت شده و در كمال بی شرمی نفس خبر را غیر واقعی اعلام كرد.

سپیده قلیان در نامه ای از از زندان اوین به اظهارات سخنگوی قوه قضائیه که گفته وی مرتکب «اهانت» و به همین دلیل مجددا بازداشت شده، چنین پاسخ داده است:      «به نام خداوند رنگین کمان»     کشته ندادیم که سازش کنیم تنها چهار ساعت از خروجم از زندان اوین گذشته بود و تنها چهار ساعت شاهد خیابانِ پس از «زن، زندگی، آزادی» بودم. هنوز حتی نصف مسیر تا خانه را هم طی نکرده بودم، که در جاده بازداشت شدم و روانه‌ی بازداشتگاه بند ۲۰۹ اوین شدم.

 در روند روبه گسترش اعتراضات اجتماعی در جهت تغییر و تحول بنیادی وضعیت موجود، جریانها و جنبشهای متفاوت اجتماعی با خاستگاه ها و منافع طبقاتی متفاوت، تلاش داشته و دارند که مهر، پرچم و افق، خود را بر شرایط متحول امروز جامعه و کشمکش های اجتماعی آن بکوبند. جنبش عظیمی که بنام زن زندگی آزادی براه افتاده است، نتیجه بیش از چهار دهه استثمار و فقر و فلاکت، بیکاری، حاشیه نشینی، خفقان، کشتار، اعدام و زندان، تبعیض و ستم، و نابرابرهای اجتماعی بوده است که حاکمیت اسلامی سرمایه بر طبقه کارگر و توده های مردم آزادیخواه و رنجدیده ایران روا داشته است.

تنها بعد از گذشت بیست و یک روز از سال جدید، 23 سوخت‌بر بلوچ بر اثر شلیک نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی ایران کشته و زخمی شده‌اند. از آغاز سال جدید، 17 سوخت‌بر براثر عواملی چون تیراندازی ماموران نظامی جمهوری اسلامی ایران، تصادف، واژگونی و آتش گرفتن انبارهای سوخت جان خود را از دست داده و شش تن دیگر نیز مجروح شده‌اند.  بنابر گزارشات منتشر شده، چهار نفر از سوخت‌بران کشته شده کودک زیر 18 سال بوده‌اند.

 در دوران انقلاب 57 علیه سلطنت پهلوی یعنی حکومت وابسته به آمریکا، و سرمایه داری جهانی، که در آن از کلیه گرایشات طبقاتی از جمله جنبش کارگری ،جنبش زنان،جنبش دانشجوئی، بیکاران، نیروهای سیاسی از جمله چپها و ملیون حضور فعال داشتند و انقلاب را به ثمر رساندند و نشان از رنگارنگ داشتن انقلاب داشت، اما سرمایه داری جهانی درآن زمان به این نتیجه رسید که اگرقدرت بدست چپها،ملیون و دمکراتها و آادیخواهان بیفتد، نتیجه به زیان سرمایه داری خواهد بود

سازماندهی مستقل از بورژوازی امری روشن و تاریخی ست. تجربه ای تاریخی که از یک هسته تا یک گروه تا شبکه ای سراسری از سازمان‌های مستقل از بورژوازی، بلحاظ تشکیلاتی و سیاسی و فرهنگی و بویژه مالی، بمدت دو قرن است که مطرح شده اند. این نوع تشکل ها جهت ادامه حیات، بایسته است مرزبندی روشنی در نوع سازماندهی، اهداف سیاسی، فرهنگ و منابع کسب درآمد، از بورژوازی داشته باشد! خب آیا این همه استقلال همه‌جانبه باعث انزوا و تجزیه و تحلیل رفتن تشکل‌های مستقل نخواهد شد؟

رضا پهلوی و جرجیس! تحرک در میان نیروهای راست از طرفداران رضا پهلوی، سلطنت طلب، تا جمهوریخواهان برای شکل دادن به یک آلترناتیو مورد قبول غرب کمکان در جریان است. رقابت میان دو قطب "طرفداران جمهوری" و "طرفداران سلطنت" برای جلب نیروهای "بینابینی" و هیاهوی میدیای رسمی دو طرف دیدنی است و هر کدام سعی بر کسب هژمونی در این رقابت را دارد. احزاب و نیروهای ناسیونالیست، چه اصلی و چه حاشیه ای، در این میان برای امتیاز گیری مشغول بازی در میدان این رقابتها و یارگیری ها هستند. نیروهای ناسیونالیست کرد که در بازی میان نیروها، چه دولتی و چه غیر دولتی، زیردست ترین اند، مهمترین این جریانات اند.

اکنون خبرگزاریهای جهان خبر و فیلم دالایی لاما را پخش کردند که علیرغم امتناع کودکی در جریان مراسمی مذهبی او را مجبور به بوسیدن لباهایش میکند. اراذل و اوباش بودیست حاضر در صحنه، به جای حمایت از کودک میخندند. دالایی لاما را تشویق میکنند. دالایی لامای ۸۷ ساله به بوسیدن اکتفا نکرده از پسربچه میخواهد که زبانش را بمکد. کودک بیچاره را مجبور میکند. فیلم میگیرند. پخش میکنند. بمبی رسانه ای میترکد. بشریت متمدن علیه دالایی لاما وارد جنگ میشود. دالایی لاما مجبور میشود اطلاعیه ای مسخره به عنوان عذرخواهی منتشر کند. انجمن های مدافع کودک عذرخواهی او را رد میکنند. در شبکه های اجتماعی اکنون علیه وی و حامیانش انقلابی در جریان است.

پیام فدایی: آنچه در زیر می آید متن سخنرانی رفیق چنگیز قبادی فر در مراسم یادمان دو روز بزرگ تاریخی (رستاخیز سیاهکل در 19 بهمن 1349 و قیام پر شکوه توده ای در بهمن 57) می باشد که در تاریخ 5 فوریه 2023 در “کلاب هاوس” برگزار شد. “پیام فدایی” این سخنرانی را از گفتار به نوشتار تبدیل کرده و با برخی ویرایشات جزئی در اختیار علاقه‌مندان قرار می دهد. با درودهای گرم اجازه بدهید از طرف چریکهای فدایی خلق ایران از تک تک عزیزان و رفقای حاضر در این اتاق به خاطر این که با حضورشون امکان برگزاری این جلسه رو فراهم کردند قدردانی کنم. از رفقای برگزار کننده این جلسه هم سپاسگزارم که این امکان رو برای صحبت با شما عزیزان در اختیار من گذاشته اند.

سران رژیم پس از عروج مبارزات مردم در شهریور 1401 و خیزش انقلابی تودهای مردم در صدها شهر ایران؛ پس از یک جنگ تمام عیار و رویارویی متوحشانه با مردم بپاخاسته در صدها شهر ایران و کشتار صدها نفر و زخمی کردن و گروگان گرفتن ده ها هزار نفر؛ پس اینکه از وحشت به زانو درآمدن پایه های حاکمیتش را لرزاند و کابوس مرگ میدیدند؛ پس از اینکه مدارس و دانشگاهها هم در سراسر شهرهای ایران سنگر مبارزه علیه وضع موجود و سنگر انقلاب شدند؛

پس از سه ماه اعتراض های گسترده ی بی سابقه، نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل مجبور شد رفرم نظام قضائی را به تعویق اندازد. با این وجود، این تصمیم از تنش ها نکاست و جامعه یهودی بیش از پیش تَرَک خورده به نظر می رسد. با این همه، پرسشی بی پاسخ مانده است، آیا جنبش «برای دموکراسی» قادر است تناقض های یک دولت «یهودی و دموکراتیک» را زیر سوال برده و فلسطینیان را به مثابه شریک سیاسی هم تراز بپذیرد؟

به‌ فاصلهٔ کوتاهی پس از درگذشت کیومرث پوراحمد، یک انتشاراتی ایرانی خارج کشور، با اعلام رسمی نام نویسنده یکی از کتاب‌های قبلی خود، ابعاد تازه‌ای از تفکرات و دیدگاه‌های سال‌های اخیر این فیلمساز سرشناس سینما را روشن کرد. نشر مهری در لندن روز شنبه ۱۹ فروردین با درج نام کیومرث پوراحمد به‌عنوان نویسنده رمان «همهٔ ما شریک جرم هستیم» مشخص کرد که او، نویسنده این اثر صریح و انتقادی علیه انقلاب سال ۵۷ و حاکمان کنونی ایران است.