سیاوش دانشور: میرحسین موسوی امید دورهمی جرج تاون

شخصی سازی فونت
  • کوچکتر کوچک متوسط بزرگ بزرگتر
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

بعد از دوره ای قهر و کرشمه «چهره های سرشناس سیاسی» و وعده اتحاد و ائتلاف، از نشست جرح تاون رونمایی شد. تصویر اول اینست که مشکلی باهم نداریم، نمی بینید دورهمی راه انداختیم، گویا مشکل یک جامعه انقلابی و کل سیاست ایران اینبوده که این «چهره های سرشناس اپوزیسیون» سر یک میز بنشینند. تصویر دوم اینست که بزودی منشور صادر میکنند. وعده ائتلاف به وعده منشور تبدیل شد. تصویر سوم اینست که این دورهمی قرار است با صدور منشوری به شورای گذار ارتقا یابد. شورای گذار قبلی با حفظ سهم در شورای گذار آتی باطل شد.

باز سر فصل اول میرسیم: چگونه قرار است از رژیم اسلامی گذار کنند؟ چگونه قرار است جلوی سرنگونی را بگیرند؟ راه و روشش کدام است و به کدام نیروی مادی متکی است؟
اینجا همه امیدها و ظرفیت های این «مخالفین سرشناس جمهوری اسلامی» به خود عناصر کلیدی جمهوری اسلامی و مشخصا میرحسین موسوی قاتل دوخته شده است. چرا؟ چون قرار است «هرج و مرج» نشود، قرار است نفوذ وی در سپاه و میان نظامیان و حکومتی ها وثیقه مصون داشتن اساس نظام شود. چون بسیج اصلاح طلبان و جمهوریخواهان و لایه مهمی از حکومت در گرو اینست که از درون نظام استخوانبدی پروژه حضرات تامین شود.
از انقلاب «زن زندگی آزادی» سخن میگویند و از وحشت عمل انقلابی زنان و نسل جدید قالب تهی کردند. در خارج علیه مخالفین فاشیستی عمل می کنند و در داخل فاشیستها و قاتلین فرزندان مردم را تاج سرشان کرده اند. کل پروژه شان برای گذار در گرو جذب سپاه و آخوندها برای کنترل مردم است. اینجاست میرحسین پهلوی میشود و پهلوی میرحسین. عبادی و علینژاد و کریمی و اسماعیلیون که کهنه اصلاح طلب اند. فراهانی و کریمی به گفته خودشان سیاسی نیستند و قرار است «صدای مردم» باشند، معلوم نیست چطور از «شخصیتهای سرشناس اپوزیسیون» اند و غیر سیاسی! مهتدی هم در این وسط وکیل الرعایا برای کردها است و تضمینی برای جلوگیری از «تجزیه طلبی» و مرهمی بر مالیخولیای «تمامیت ارضی». مولوی عبدالحمید هم که از بیانیه موسوی حمایت کرده و برای مردم بلوچ وکیل الرعایا. داستان وقتی بامزه میشود که شهریار آهی میگوید آقا به سیاستمدار نیاز داریم، کسانی که قوائد بازی را بدانند و کارکشته باشند. میداند که دورهمی چند هنرپیشه و فوتبالیست و اصلاح طلب با پهلوی پاسخ نیست اما تمرین دورهمی و تلرانس است.
این صحنه های سوررئال و تحقیر شعور مردم، در حقیقت نقشه هایجک کردن یک حرکت انقلابی توسط مجموعه اپوزیسیون راست ایران است. سیاست بورژوازی همین است. خمینی، طالبان، پهلوی، موسوی و فردا شاید فلان سردار سپاه. مابقی هم دکور و موئتلف و کاندید آنسوان سوچی ایران. بورژوازی ایران بیش از این در چنته ندارد و با هر ترکیبی همین سیاستها را دنبال میکند.
پاسخ کمونیست ها و صفوف انقلاب تنها شعارهای روشن تاکنونی نیست. این تشدید رویارویی جنگ طبقه بورژوازی با انقلاب و ادامه سرکوب خامنه ای در شکل و مضمون جدیدی است. میدانم که بدون لکنت زبان علیه کمونیسم ترهات میگویید و تهدید به نسل کشی می کنید. اما خوبست بدانید که برای تحقق این رویاهای کثیف تان باید از روی جنازه میلیونها نفر رد شوید. ما امکانات شما را نداریم، اما نیروی اجتماعی چپ جامعه وسیع و سهمگین است. جنگ در زمین واقعی خواهد بود. آن جامعه دهها هزار رهبر عملی و سیاسی با نیروی واقعی دارد. انقلابیونی دارد که طی سالها از روی همه پروژه های حکومت رد شدند. در نبرد برسر آینده و مشخصا سرنگونی هم داستان همین است. بجنگ تا بجنگیم!