علی جوادی: واقعیت سیاست "اعتصاب عمومی در کردستان"

شخصی سازی فونت
  • کوچکتر کوچک متوسط بزرگ بزرگتر
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

پرسش: به نظر شما موضع درست در این شرایط چیست؟ از یک طرف هزاران نفر در شهرهای مختلف کردستان دست به اعتراض زده اند و بعضا سرکوب شده اند، در شهر سقز یک جوان کشته شده است و در شهرهای دیگر از جمله سنندج و مهاباد، نیروهای سرکوب همه جا هستند و ده ها نفر را بازداشت کرده اند. واقعا سیاست درست در این شرایط چیست؟ آیا سیاست "اعتصاب نکنید"، بلکه "اعتراض کنید"، در شرایط ویژه کنونی میتواند صحیح باشد؟ آیا این فراخوان در مقابل "اعتصاب عمومی" محتمل مردم در شهرهای کردستان قرار نمیگیرد؟ سیاستمان را چگونه تبلیغ کنیم؟

علی جوادی: تاکتیک "اعتصاب عمومی در کردستان" اقدامی از جانب جریانات قوم پرست بمنظور مقابله با سیاست سرکوب رژیم اسلامی و حفاظت از توده مردم بپا خاسته نیست. سیاستی نیست که مستلزم مشقات کمتری است. چنین تبیینی، چنین ادعایی، کوچکترین خوانایی با واقعیت ندارد، دروغ محض است. سایر سیاستهایشان بیانگر این واقعیت است.

این تاکتیک به لحاظ زمانی حتی قبل از اعتراضات روزهای شنبه و یکشنبه و موج وحشیگری های رژیم اسلامی در سرکوب اعتراضات شهری در سقز و سنندج صورت گرفته است. این تاکتیک عمومی و از پیش داده شده جریانات قوم پرست و ناسیونالیست است و تاریخ چندین ساله خود را دارد.

پایگاه و نیروی اجتماعی این سیاست اساسا بورژوازی کرد است، مغازه داران، بازاریان و صاحبان سرمایه های کوچک و بزرگ در کردستان. "اعتصاب عمومی در کردستان" فراخوانی اساسا به این نیروها است. اینکه بعضا در حاشیه اشاره ای هم به کارگر و توده مردم زحمتکش می کنند، فرقی در ماهیت و اهداف واقعی این سیاست ایجاد نمیکند. توده مردم کارکن را بمثابه نیروی تحت انقیاد و دنباله رو بورژوازی کرد و جنبش ناسیونالیسم کرد، مد نظر دارند.

اصولا هر تاکتیک مبارزاتی و یا هر فراخوان سیاسی را و در اینجا بطور مشخص تاکتیک "اعتصاب عمومی در کردستان" را باید با توجه به اهداف نیروی ارائه دهنده آن ارزیابی و قضاوت کرد. تاکتیکهای سیاسی را نمیتوان در خلاء و مستقل از جنبشهای اجتماعی موجود در جامعه مورد ارزیابی قرار داد.

تاکتیک "اعتصاب عمومی در کردستان" سیاست ناسیونالیسم کرد در راستای اهداف کلی این جنبش دست راستی و ارتجاعی است. این فراخوانی برای پیشبرد اهداف روشن جنبش ناسیونالیسم کرد است. به دنبال تحقق سیاست ارتجاعی فدرالیسم و حاکمیت در "کردستان فدرال" هستند. به دنبال رنگ قومی زدن به اعتراضات مردم اند. هدفشان سوار شدن بر اعتراضات توده مردم بپاخاسته و تبدیل این اعتراضات به ابزاری برای پیشبرد این اهداف ارتجاعی است. این جریانات به دنبال "فدرالیسم" شان هستند، حال چه در بند و بست با رژیم اسلامی و چه در بند و بست با حکومت پس از حکومت اسلامی. فدرالیسم سیاستی ارتجاعی است. تلاشی برای خون پاشیدن به اعتراضات مردم بپاخاسته است.

از طرف دیگر، این تاکتیک به لحاظ سیاسی، مستقل از ارزیابی ما از نیروی ارائه دهنده آن، یک اقدام منفعلانه و پاسیو است، اقدامی مشابه سیاست جریانات سلطنت طلب در قبال مضحکه انتخاباتی رژیم اسلامی. رای ندهید، در خانه بنشینید! این سیاست تلاشی برای پیشبرد مبارزه فی الحال جاری در جامعه نیست. مبارزه ای نیست که از نقطه نظر خود مردم بپاخاسته و جامعه ضروری شده است. سیاستی نیست که نیازمند سازماندهی توده مردم و قدرتمند شدن مردم زحمتکش در مقابله با رژیم اوباش اسلامی باشد. سیاستی نیست که منجر به تغییر توازن قوای سیاسی در زمین اعتراضی جامعه بشود. اقدامی نمایشی است. اقدامی برای عرض اندام در مقابل رژیم حاکم است. نمایشی برای رسیدن به بند و بستی در راستای سیاست های ارتجاعی شان در سر میز مذاکره "احزاب کرد" و رژیم آدمکشان اسلامی.

پرسیده اید، سیاست درست در شرایط کنونی چیست؟ پاسخ روشن است. مردم در سقز و سنندج و تهران و کرج و ... راه را نشان داده اند. باید متحدانه برای برچیدن بساط "گشت ارشاد" و در هم شکستن سیاست تعرض اسلامی به زنان دست به تعرض زد. باید حجاب برکند و فریاد نه به حجاب اسلامی سر داد. باید رژیم اسلامی را در این عرصه از سیاست خود شکست داد. باید تهاجم اش را در هم شکست. واقعیت این است که قتل مهسا امینی یک اقدام غیر مترقبه در شرایط کنونی نیست، گوشه ای از سیاست زهر چشم گرفتن از جامعه و جنبشهای اعتراضی است. رژیم اوباش اسلامی را در همین عرصه، در زمین خودش باید شکست داد. سیاست "اعتصاب عمومی در کردستان" سیاستی در مقابله با این سیاست رادیکال و مبارزاتی است.

پرسیده اید: آیا سیاست "اعتصاب نکنید"، بلکه "اعتراض کنید"، در شرایط ویژه کنونی میتواند صحیح باشد؟ ببینید از نظر من بحث بر سر اعتصاب و یا اعتراض علی العموم نیست. این اعتصابی نیست که از نقطه نظر فعالین رادیکال و سوسیالیست طبقه کارگر فراخوان داده شده باشد. فراخوان ناسیونالیسم کرد به مردم در کردستان و در درجه اول به نیروی اجتماعی خود یعنی بخشهای مختلف بورژازی در کردستان است. مسلما ما کمونیستها در شرایط و مقاطع معینی فراخوان دهنده اعتصابات کارگری و اعتصابات عمومی خواهیم بود. اما بحث در اینجا بر سر اعتصابات کارگری یا اعتصاب در مراکز اداری و غیره علی العموم نیست، بحث ارزیابی از یک سیاست مشخص یعنی "اعتصاب عمومی در کردستان" توسط یک نیروی ناسیونالیست است.

ببینید دوشنبه می آید و میرود، سه شنبه و چهارشنبه و روزهای بعد چه باید کرد؟ این سیاست پاسخی برای تعرض رژیم به زن در جامعه ندارد. پاسخی برای سازماندهی اعتراض جمعه و شنبه و روزهای دیگر ندارد. راستش مساله اش هم نیست. همانطور که اعلام عزاداری دو روزه رضا پهلوی پاسخی به سیاست ضد زن رژیم اسلامی نیست.

ما مردم را به اعتراض فعال علیه رژیم اسلامی و مشخصا در هم شکستن سیاست ضد زن در این شرایط حساس فرا میخوانیم. رژیم را باید در زمین خودش شکست داد. ما اهداف و سیاست جریانات ناسیونالیست و قوم پرست را از "اعتصاب عمومی در کردستان" افشاء و نقد میکنیم. ما مردم را به اردوی آزادیخواهی و برابری طلبی، به اردوی کمونیسم کارگری فرا میخوانیم.