هادی میتروی: آیا آلترناتیو کارگری خواهد توانست در ایران عرض اندام کند؟

شخصی سازی فونت
  • کوچکتر کوچک متوسط بزرگ بزرگتر
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

امر لزوم و امکان جایگزینی حاکمیت اکثریت عظیم فاقدان سرمایه بجای حاکمیت اقلیت ناچیز سرمایه‌داران، بحث جدیدی نیست. طرح پروژه حاکمیت اکثریت عظیم فاقدان سرمایه، جهت تکمیل و تعمیق و نهادینه کردن دموکراسی، به اند سده گذشته برمی‌گردد. در طول اند سده گذشته، در نقاط مختلف جهان، این کوشش صورت گرفته است و بارها اکثریت عظیم فاقدان سرمایه قدرت را بدست گرفته اند اما هربار، بورژوازی مغلوب با انواع ترفندها این اکثریت عظیم را از قدرت بزیر کشیده است و بار دیگر با شمایلی جدید و مردم پسند، تمامی قدرت را از آن خود کرده است.

انقلاب مظلوم بهمن ماه ۱۳۵۷ چنین حماسه ای ست که فاقدان سرمایه و خانواده هایشان در عرض ۵ روز؛ از ۱۹ تا ۲۴ بهمن ماه ۱۳۵۸؛ کلیه نهادهای حاکمیت پهلوی را؛ در داخل و خارج از ایران؛ از سطح زمین جارو کردند و با تشکیل انجمن ها و کمیته ها و شوراها، خود برجای این نهادهای سرکوب بورژوایی، نشستند. اما می بینیم که این حاکمیت مستقیم مردمی تنها از ۲۴ بهمن ماه ۱۳۵۷ تا ۱۲ فروردین ماه ۱۳۵۸ یعنی ۴۵ روز دوام می آورد و از ۱۲ فروردین ماه ۱۳۵۸ تا پایان تابستان ۱۳۶۳ و تنها در عرض ۵ سال، بخش دیگری از بورژوازی ایران با کشت و کشتار دایمی و سراسری، مجددا تمامی قدرت را از آن خود می کند!
برای بررسی دقیق این همه فداکاری و پرداخت هزینه ها و تحمل این همه شکست فاجعه آمیز؛ چه در مقیاس جهانی و چه در مورد مشخص ایران؛ و برای توقف این چرخه مکرر شکست و بعبارت دیگر، جلوگیری از تکرار چنین فاجعه ای در ایران، شایسته است از یکطرف دلایل شکست انقلاب بهمن ماه را بطور دقیق ارزیابی کنیم و از طرف دیگر با گذشته چهل و سه سال از آخرین شکست، و در راستای فهم شکست و کوشش در جلوگیری از تکرار فداکاری های توده ها و نهایتا روبرو شدن با فاجعه شکستی دیگر، شرایط مادی و ذهنی حاکم بر تولید را بررسی کنیم و ویژگی های دو طبقه اصلی جامعه امروز ایران را مشخص کنیم.
من نوعی با نگاهی به سیر تکاملی جامعه ایران از اغاز قرن گذشته میلادی تا امروز، می بینیم که بعد از کشف نیروی ماشین بخار و نیاز به نفت جهت جایگزینی چوب و ذغال سنگ؛ از طرف سرمایه های جهانی؛ و کشف حوزه‌های نفتی خودجوش در جنوب ایران، از سال ۱۸۹۶، تولید انبوه صنعتی در ایران آغاز می گردد و رشد می کند. از این رو رشد سرمایه داری در ایران نه بشکل درون جوش گوهری، که در کنار و در ارتباط با نیازهای رشد سرمایه داری جهانی، چه در دوران استعمار کهن و چه در عصر استعمار نو، صورت می گیرد که همچنان در ایران و دیگر مناطق نفت خیز، ادامه دارد.
رشد غیرگوهری سرمایه‌داری در ایران، اگرچه باعث شکل‌گیری دو طبقه اصلی جامعه؛ اکثریت عظیم کارگران و اقلیت ناچیز سرمایه‌داران؛ شده است و اگرچه باعث رشد کمی و کیفی طبقه کارگر در سراسر ایران بوده است اما از طرف دیگر باعث رشد بورژوازی تنبل، دلال و زالو صفت نظامی در ایران شده است.
در چنین حاکمیت سرمایه‌داری، دولت مجری حفظ منافع بورژوازی ایران، برخلاف دیگر دولت های کلاسیک سرمایه داری که بایستی برای حفظ اقتدار و تقدس سرمایه، کارگزار نظام سرمایه‌داری باشد و از مالیات ها ارتزاق کند، حداقل در عرض ۶۸ سال گذشته، از قبل (با کسر قاف و فتح ب) فروش منابع و اموال جمعی مردم ایران تغذیه کرده است و می‌کند. بعبارتی بورژوازی بومی ایران، امروز در هیأت مافیاهای قدرت، بطور مستقیم و غیرمستقیم، از سرقت منابع ملی و دسترنج کارگران سراسر ایران به زندگی انگلی خود ادامه می دهد.
با توجه به ضعف تاریخی بورژوازی فاسد دلال صفت نظامی و سرکوبگر ایران از یکطرف و از طرف دیگر، رشد فقر و دیگر تضادهای طبقاتی در ایران و اوج‌گیری ظرفیت انقلابی اکثریت عظیم فاقدان سرمایه و بروز شرایط بحرانی امروز ایران، تنها راه چاره برای برون رفت از چرخه معیوب حاکمیت مجدد بورژوازی، بدست گرفتن تمامی قدرت در پایین؛ از طریق کنترل مستقیم و سراسری تولید و توزیع؛ و تسخیر مدیریت در بالای جامعه ایران است.
به باور من شکل شورایی سازماندهی توده ای و ایجاد تشکل های پایدار طبقه کارگر با مدیریت شورایی، ضامن بدست گرفتن تولید و توزیع و خدمات و دولت، بدست پرولتاریا و خروج همیشگی از چرخه معیوب حاکمیت مجدد نظام «مقدس» سرمایه داری در ایران است.
از آنجایی که حرکت انقلابی بدون تیوری انقلابی ابتر است و تداوم تاریخی نخواهد داشت، در کلان فعل و انفعالات آینده ی ایران، برنامه حداقل اقتصادی-سیاسی و اجتماعی-حقوقی-فرهنکی پرولتاریا، شرط ذهنی کافی، برای پیروزی آلترناتیو کارگری و نجات اکثریت عظیم توده های ساکن ایران است. از این رو ترویج و اجتماعی کردن آلترناتیو کارکری، با کار مداوم تخصصی در زمینه های گوناگون اجتماعی و ایجاد تیوری های منطبق با شرایط امروز ایران، لازم و میسر خواهد گردید.
به درک نگارنده، تمامی کسانی که خواهان بقدرت رسیدن مستقیم و بی چون و چرای اکثریت عظیم فاقدان سرمایه در جامعه ایران هستند و عبور از نظام سرمایه داری در ایران را ممکن می دانند و به امکان ایجاد یک نظام پویا و با دوام سیاسی-اقتصادی بارور در آینده ایران، باور دارند و این مهم را از طریق مشارکت شورایی اکثریت توده ها تضمین می کنند، لازم است گردهم آیند تا، تا بویژه در درون خود اکثریت عظیم کارگران ملل ساکن ایران، اندیشه حیاتی بودن کسب مستقیم تمامی قدرت بوسیله پرولتاریا را تبلیغ کنند و همزمان و با دوفوریت تدوین برنامه حداقل پرولتاریا جهت ترویج در کل جامعه امروز ایران را، در دستور کار پیشروان طبقه کارگر قرار دهیم.

زنده باد انقلاب!
زنده باد حاکمیت مستقیم توده ها!
زنده باد کمونیسم!

هادی میتروی، فرانسه
آذرماه ۱۴۰۰
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید