166 منتخب سایت

نیروهای سناریو سیاهی را باید ایزوله كرد

احزاب و نهادهای سیاسی

پس از یکدور تهدیدات، تبلیغات و تحریكات جنگی اسرائیل و آمریكا علیه جمهوری اسلامی به بهانه آشنای "خطر ایران هسته ای"، با حمایت دولتهای غربی و رسانه های رسمی، سرانجام اسرائیل با حملات همه جانبه به ایران جنگی را آغاز كرد كه ۱۲ روز ادامه داشت.

جنگی كه منطقه و جهان را وارد دوره ای پر مخاطره و ترسناك كرد. جنگی كه مستقل از لطمات همه جانبه آن به جمهوری اسلامی و دولت اسرائیل، بیشترین قربانیان را از مردم گرفت. پس از گذشت ده روز از جنگ و بمباران وسیع توسط دو طرف، بمباران مراكز هسته ای ایران و ریختن ۳۰ تن بمب بر سر این مراكز توسط امریکا، سرانجام با اعلام آتش بسی شکننده جنگ موقتا متوقف شده است. 

با توجه به تهدیدات، قلدری ها و ادعاهای ترامپ و اسرائیل و پرونده سیاه آنان در عدم پایبندی به قوانین بین المللی، با توجه به نیاز دولت جنگ طلب اسرائیل به تشدید کشمکش و جنگ، با توجه به مصونیت كامل اسرائیل در قبال جنایت جنگی و نسل کشی و  حمایت بی قید و شرط دول غربی از آن، سایه جنگ، ترس و نگرانی از سرگیری مجدد جنگ، هنوز بر سر مردم ایران و منطقه سنگینی میکند.

این جنگ یکبار دیگر صفبندی های نیروهای سیاسی در اپوزیسیون را روشن تر از قبل در مقابل جامعه و مردم آزادیخواه در ایران قرار داد. حمله اسرائیل و برخورد احزاب و نیروهای سیاسی به آن امروز سنگ محک دوستی یا دشمنی آنان با جنبش آزادیخواهانه مردم ایران برای رهایی از بختک جمهوری اسلامی و دستیابی به آزادی، برابری، رفاه، امنیت و سعادت همگانی است. 

سیاست و موضع نیروهای اپوزیسیون جمهوری اسلامی در قبال این جنگ، در قبال شركا و همكاران اسرائیل و در قبال حامیان و مبلغین حمله به ایران، بیان جایگاه این نیروها در صف نیروهای سناریوی سیاهی و مدافعان جنگ و ویرانی و تباهی مدنیت یا در صف آزادیخواهی، صف مدافعان مدنیت، مدافعان سرنگونی جمهوری اسلامی نه از طریق بمباران و كشتار مردم، که از راه انقلابی آزادیخواهانه، سناریوی سفید، است.

طی این ۱۲ روز و تا امروز بخشی از اپوزیسیون به نام ״ضدیت با جمهوری اسلامی״، به نام ״دفاع از مردم ایران״، در جبهه دولت فاشیست اسرائیل، جبهه نئو محافظه کاران در امریکا، جبهه مدافعان حمله نظامی به ایران، جبهه مدافعان جنگ، ویرانی و بمباران و با خاك یكسان كردن جامعه و تبدیل ایران به عراق، افغانستان، سوریه و لیبی و غزه و... اند. در راس این صف فاشیستهای آریایی به رهبری رضا پهلوی، جریان ارتجاعی، ضد اجتماعی و مذهبی مجاهدین به رهبری مریم رجوی، فرقه های بدنام قومی امثال عبدالله مهتدی قرار دارند. نیروهایی که نه فقط حمایت که همسویی خود با فاشیستهای حاکم در اسرائیل برای عراقیزه کردن ایران را نه فقط مخفی نمیکنند که بمباران مردم بیگناه را فرصتی برای ایفای نقش در سیاست ״رژیم چینج״ امریكایی-اسرائیلی اعلام کرده اند. امروز دیگر این حقیقت که این جنگ توسط اسرائیل و در همراهی بخشی از اپوزیسیون با هدف ״رژیم چینج״ انجام گرفته است، را نه دولت اسرائیل و نه میدیای رسمی در غرب مخفی نمیکنند. 

در حاشیه این جریانات دست راستی و ارتجاعی، نیروهایی به نام  کمونیسم و چپ، مانند حزب حمید تقوایی (حزب كمونیست كارگری ایران)، عملا به پیاده نظام این سناریو و دستگاه تبلیغاتی ماشین جنگی اسرائیل- امریكا تبدیل شده اند. جریانی ضد اجتماعی که با دفاع از ״دخالت بشردوستانه״ امریکا در لیبی و سوریه هر شبهه ای در پروناتویی بودن خود و دشمنی با کمونیسم و طبقه کارگر را از بین برد. 

حزب حكمتیست (خط رسمی) ضمن محكوم كردن هر نوع همكاری با دولت اسرائیل، محكوم كردن مبلغین ماشین جنگی اسرائیل- امریكا، ضمن تلاش برای سازمان دادن و تقویت جنبش آزادیخواهانه و انقلابی طبقه کارگر و مردم ایران برای سرنگونی جمهوری اسلامی، همه نیروهای سیاسی و اپوزیسیون جمهوری اسلامی را به افشا، طرد و منزوی کردن این نیروها بعنوان جریانات سناریوی سیاهی، دشمن مدنیت و مردم آزادیخواه و مبارزه آنان برای آزادی و برابری، دعوت میکند. افشا و شناساندن ماهیت واقعی و ارتجاعی و ضد انسانی این نیروها، منزوی كردن بیشتر آنها اولین شرط و وظیفه هر نیرویی است كه خود را در صف اپوزیسیون جمهوری اسلامی و همزمان مدافع مدنیت جامعه میدانند.

رابطه و مناسبات دوستانه نیروهای سیاسی با این جریانات، نه فقط بی پرنسیبی و پرده پوشی نقش مخرب و خطرناک این نیروها در سیر سرنگونی جمهوری اسلامی، که میدان دادن به ارتجاعی دیگر، اینبار غیر اسلامی اما به همان اندازه ارتجاعی، در خون پاشاندن به جنبش آزادیخواهانه مردم ایران و به تباهی کشیدن زندگی میلیونها انسان است. 

سياست احزاب و نیروهای سیاسی براى مقابله با سناريوى سياه در جريان سرنگونى ارتجاع اسلامى، انزاو و طرد نیروهای سناریو سیاهی، نه فقط جایگاه سیاسی و اجتماعی هر حزب و نیرویی را تعیین میکند که يک شاخص مهم در ارزیابی از رابطه این احزاب با مردم آزادیخواه ایران است.

حزب حكمتیست (خط رسمی) ضمن تلاش همه جانبه برای بسیج و سازماندهی طبقه كارگر، اقشار محروم، زنان و مردم آزادیخواه برای مبارزه با جمهوری اسلامی و سرنگونی انقلابی آن،‌ مقابله با نیروهای سناریوی سیاهی، مخرب و ضد مدنیت را یكی از وظایف خود در این مسیر میداند و برای آن میكوشد.

بی تردید انقلاب، تحولات انقلابی و آزادیخواهانه در جامعه ایران برای پایان دادن به عمر جمهوری اسلامی و برای تحقق آزادی، برابری و زندگی مرفه و انسانی در گرو به میدان آوردن طبقه كارگر و  مردم آزادیخواه و تعیین نوع حاكمیتی است كه مردم ایران با دخالت و اراده مستقیم خود آنرا انتخاب میكنند.

دخالت دولتهای منطقه و جهان و خصوصا دخالت دولتهای غربی از دولت مخرب آمریكا تا دولت فاشیست و نژاد پرست و جنایتكار اسرائیل در این روند، نه تنها علیه مردم آزادیخواه ایران است،‌ كه مخرب و از پیش محكوم است.

حزب حكمتیست (خط رسمی)
۱۱ خرداد ۱۴۰۴- دوم ژوئیه ۲۰۲۵