آیا امپریالیست هراسی کمکی است به رشد جنبش کارگری ؟

شخصی سازی فونت
  • کوچکتر کوچک متوسط بزرگ بزرگتر
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

ضد امپریالیست دوران معاصر لزوما ضدسرمایه داری و انقلابی نیست. فرار از مسئولیت یا همراهی با بنیادگرایی
سخن روز: بحث امپریالیزم هم این روزها لغ لغه دهان بعضی ها شده وبه اصطلاح میخواهند بگویند که مسئله امپریالیزم به سرکردگی امریکا امروز مهمتر از نان شب مردم ایران است و پشت خیزش انقلابی مردم ایران نه مردم بلکه امپریالیزم امریکا است. این افراد که برای حمایت از پوتین به نیروی ازوف اشاره دارند و به نسل کشی ایغورها در سین کیانگ چندان اهمیتی نمی دهند و کشمیر زیر سر نیزه مودی مساله اشان نیست، ملی گرایی شان همچنان در تناقض چپ - ملی گرایی ۲۸ مرداد توده ای شعبان جعفری باقی مانده است.

پس از این زاویه باید درک کرد که مزدبگیران و فرزندان اشان(خلق های تحت ستم ایران) که برای برابری و آزادی در ایران درحال مبارزه هستند آیا یاری دارند؟ آیا در عمل امپریالیزم امریکا با مردم معترض یا آزادیخواهان همراه است؟
این گرایش کوچک اما پدرسر و صدا از موضع ضدامپریالیزمی به اصطلاح به نوعی طرفدار سرکوب مردم توسط حکومت می شوند و موعظه می کنند که مردم نباید علیه این حکومت به دلیل ضد امپریالیست بودنش و یا بدلیل موضع امریکا علیه حکومت عملی انجام دهند.
به نظرمی آید عده ای تحت لوای چپ که در سطح جهانی هم وجود دارند و سوزنشان به قول معروف روی امپریالیزم گیر کرده، هیچ درکی ازامپریالیزم ندارند، بدین معنا که نمی دانند مبنای تئوریک و عملی امپریالیزم چیستـ؟
در ابتدا باید گفت اگر اصطلاح امپریالیزم به عنوان بالاترین مرحله سرمایه داری که صد واندی سال پیش لنین آن را نوشت را مبنا قرار بدهیم، می توانیم ادعا کنیم یا این گرایش آن مفهوم را نگرفته اند یا فقط تیتر کتاب را خوانده اند و خود کتاب را نخوانده اند چون اساسا امپریالیزم بدون سرمایه انحصاری مفهومی ندارد. به نظر می اید این افرادی که امروز دائما نام امپریالیزم را تکرار می کنند نمی دانند که اصلا مساله امپریالیزم، سرمایه داری انحصاری هست، مسئله کشور ،فرد یا یک حکومت نیست و این سرمایه داری انحصاری است که سلطه طلب است.
بعدازجنگ جهانی دوم عبارت« امپریالیزم به سرکردگی امریکا در رقابت های دو بلوک از طرف عده ای مورد استفاده قرار گرفت در حالی که به واقع امپریالیزم به سرکردگی امریکا اصلا مفهومی ندارد.
در آن زمان به این اعتبار که سرمایه داری عمدتا درامریکا متمرکزبود می گفتند امپریالیزم به سرکردگی امریکا، ولی درکل قضیه سرمایه داری انحصاری مربوط به یک کشور نمی شود.
امروز بخصوص سرمایه داری انحصاری امری است مربوط به کل جهان، به طور مثلا امروز چین به طور مشخص جزیی از سرمایه داری انحصاری جهان است، سرمایه های چینی در بسیاری از شرکتهای عمده و تراست هایی مثل آمازون، تسلا، اپل در زمینه های تکنولوژی، ماشین سازی، تولیدات پوشاک و ساختمانی و ... در تمام دنیا فعالند. مدیران و سرمایه داران چینی درکنار بخش انرژی روسی از حمایت بسیاری از مدیران نظام سرمایه داری نیز برخوردارند بخاطر اینکه خیلی سخت گیر هستند وضد کارگرند، به این مسائل و بحثها ما قبلا پرداخته ایم.(مراجعه کنید به مقالات منتشر شده کانون مدافعان حقوق کارگر)
در یک کلیت، مساله امروز این است که سرمایه انحصاری دیگر فقط در امریکا نیست و امریکا فقط یکی از کشورهای سرمایه داری انحصاری است، اتحادیه اروپا کلی هم یکی از ارکان و بخش بزرگ کشورهای سرمایه داری انحصاری است، چین و روسیه و هند هم کمتر از اینها نیستند و کشورهای دیگر هم مانند کره و ژاپن نیز هستند و در مجموع همه آنها بخشی از یک نظام هستند و این مجموعه است که تسلط جهانی دارند.
و اما در سایر کشورها هم نیز بخشی از سرمایه های اروپایی، همچنین بخشی سرمایه های امریکایی وسرمایه های روسی، هندی و چینی وجود دارند و نظام اقتصادی آنها بدون این سرمایه ها قادر به ادامه حیات نیست.
اگر بخواهیم برگردیم به سوال ابتدای بحث باید بپرسیم پس چرا این افراد آدرس غلط می دهند؟ تنها از امپریالیزم امریکا سخن می گویند؟
ابتدا باید بگوییم تمام نظام سرمایه داری و بنیادگرایی در منطقه و بخصوص اسرائیل پشتیبان وضعیتی هستند که در بسیاری از کشورها مانند ایران، برمه، کلمبیا ، فیلیپین، الحزایر، بلاروس و... وجود دارد ، وضعیتی که در حال حاضر در این کشورها و خاور میانه است کل نظام سرمایه داری بر سر این وضعیت توافق دارند و می خواهند بنیادگرایی مذهبی مسلط باشد و هیچ مخالفت جدی با آن ندارند و حتی اگر در سطح رسانه ای مخالفت خود را با این حکومت‌ها اعلام می کنند اما به واقع گامهای موثری برای ایجاد محدودیت برای آنها برنمی دارند و درست به همین دلیل است که می بینیم آمریکا افغانستان را دو دستی تقدیم طالبان می کند و در پاکستان از کودتا حمایت می کنند ولی در رسانه هایش محدودیت ایجاد شده برای زنان توسط آنان را محکوم می کنند و یا علیه اقدامات حکومت ایران علیه مردم موضع می گیرند اما هیچ اقدام جدی علیه سرمایه شرکتهای امریکایی، فرانسوی، انگلیسی ، ایتالیایی، چینی و... که ابزارهای سرکوب یا مواد اولیه ساخت سلاح را به ایران می فروشند، انجام نمی دهند.هر ازگاهی خبر این معاملات اقتصادی فاش می شود و بزرگ‌ترین دزدی مالی مردم در همان کشورها وجود دارد اما با بی توجهی رسانه ها به راحتی از روی آن گذر می کنند و در مسائل کلی مانند اعلام تحریم ها افراد و شرکت های که هیچگونه مراوده وجود ندارد با صدور بیانیه ها اکتفا می کنند تا این افشاگری ها در لابه لای سیل خبرهای سرکوب معترضان، کشته شدن، فلج و یا کور شدن آنان گم شود. و این روی دیگر سکه این موضوع است.
به نظر ما مساله را باید از این زاویه نگاه کرد که کسانی هستند که آدرس غلط به مردم می دهند و می گویند ما ضد امریکایی هستیم (انگار که بقیه کشورهای سرمایه داری خوب هستند)و جالب اینجاست که همانها معتقدند که رفیق پوتین مثلا سوسیالیست است و او را جایگزین شوروی سابق می دانند و از سوی دیگر کسانی هم هستند که قبله آمالشان کشورهای سرمایه داری پیشرفته اروپایی و آمریکایی است.
امثال این تفکرات عجیب و غریب که فقط به درد کمک به سرکوبگران می خورد و همکاری با سرکوبگران است و بحث فرعی بی مورد است.
به نظرما چپ باید هشیارانه به این امر مهم توجه کند که امروز مساله اساسی برای مردم ایران ، مردم منطقه و حتی مردم دنیا مساله آزادیهای انسانی است، رفع فقر، مبارزه با فسادهای اقتصادی ، حق زندگی شرافتمندانه ، برابری و آزادیهای زنان و کل آزادیهایی که بشر نیاز دارد. امروز مساله اساسی این است و طبیعتا برای مردم خاورمیانه و سایر کشورها بزرگترین دشمن همین بنیادگرایی است و در واقع بنیادگرایی نماینده سرمایه داری در منطقه است. اینکه نیروهایی علیه بنیادگرایی حرکت کردند و به پا خواستند، بخصوص در خود کشور ما که زنان در صف اول مبارزات هستند حذف بنیادگرایی قطعا دستاوردهایی دارد. این دستاوردها می تواند جامعه بشری را یک مرحله جلو ببرد.
اما این امر ممکن نیست تا حامیان اصلی و بوجود آورندگان بنیادگرایی نیز مورد شناسایی قرار نگیرند. مبارزه بی امان و کوبنده مردم علیه این بنیادگرایی بی شک سرمایه داری را وادار می کند که دست از حمایت پنهان و آشکار بنیادگرایان بردارند.
با توجه به نکات گفته شده کسانی که بحث امپریالیزم و غیره را به این شکل خاص مطرح کنند درمقابله با این انقلاب قرار دارند، هر چیزی و هر تفکری که مبنایش این باشد که بخواهد حرکت عظیم مردم ایران را به نوعی زیر سوال ببرد شکی نیست که ریشه در همان نظام منحط، بنیادگرایی و نظام استثمارگرانه سرمایه داری دارد.

آذرماه ۱۴۰۱
کانون مدافعان حقوق کارگر