بازگشت ارتجاع طالبانی به قدرت

شخصی سازی فونت
  • کوچکتر کوچک متوسط بزرگ بزرگتر
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

کارگران انقلابی متحد ایران: پس از مذاکرات و توافق دولت ترامپ با سران طالبان مبنی بر خروج نیروهای آمریکا و ناتو از افغانستان و تآیید و تسریع این روند توسط دولت بایدن (۱٤ آوریل ۲٠۲۱)، نیروهای طالبان که طی بیست سال اشغال افغانستان توسط امپریالیسم آمریکا و متحدانش، هرگز دست از فعالیت های ارتجاعی خود برای استقرار امارت اسلامی در آن کشور برنداشته بودند، راه باز و چراغ سبز برای پیشروی خود یافتند و طی هفته ها و روزهای اخیر شهرهای بزرگ و بسیاری از مراکز استان های افغانستان را یکی پس از دیگری بدون و مقاومت و ظاهرا با توافق جنگ سالاران یا بخشی از آنها به تصرف خود درآوردند.

آنان اینک کابل پایتخت افغانستان را در محاصرۀ خود دارند و ورود به این شهر – یا ورود کامل به آن – صرفا وابسته به آخرین مذاکرات در بارۀ نحوۀ تسلیم مقامات دولتی افغانستان است.
این رویداد فاجعه ای بزرگ نه تنها برای مردم افغانستان بلکه برای تمام مردم منطقه و جهان است که با چشمان خیره شاهد بازگشت این پیامبران مرگ، تجاوز، ویرانگری، نکبت، تحقیر و لگدمال کردن ابتدائی ترین حقوق و عادی ترین نیازهای انسان ها بویژه زنان هستند.
بازگشت ارتجاع خونین و پلید طالبانی بیانگر چند نکتۀ حیاتی و هشدار و یادآوری فراموش نشدنی به توده های مردم ایران، افغانستان و دیگر سرزمین های منطقه است:
۱- حکومت دینی در تمام شکل هایش، از امارت اسلامی طالبانی گرفته تا رژیم جمهوری اسلامی، دولت اسلامی (داعش) و همپالگی های آنان در آفریقا، یمن، فلسطین و غیره خطری بزرگ، مرگبار و ریشه دار است که برای ادامۀ حیات خود و ادامۀ سلطۀ ننگین مرتجع ترین استثمارگران و ستمگران از هیچ چیز ابا ندارد و هرگونه پویائی و تلاش پیشرونده و حتی فعالیت های عادی انسان ها برای زیست و کار و ارتباط را به تباهی می کشد یا از محتوا تهی می سازد. بدین سان یک انقلاب کامل و تمام عیار برای درهم شکستن حکومت های اسلامی و پان اسلامیسم به طور کلی ضرورتی تاریخی است که در مقابل کارگران و زحمتکشان همۀ مردمانی که با چنین خطر و فاجعه ای مواجهند قرار دارد.
۲- هرگونه امید به دفع خطرحکومت دینی از سوی قدرت های امپریالیستی و یا انتظار کمک از آنها در جهت ایجاد حکومتی دموکراتیک، توهمی پوچ و خطرناک است. نیروهای امپریالیستی و قدرت های بزرگ منطقه ای خود در شکل گیری و حتی ایجاد و یا دست کم تقویت و تغذِیۀ مالی و تسلیحاتی و آموزشی نیروهای پان اسلامیستی یا برخی از آنها نقش داشته و دارند. همچنین سیاست استیلاگرانۀ آن قدرت ها و سلطه و نفوذشان در سرزمین های دیگر زمینۀ رشد و تکثیر جنبش های پان اسلامیستی را فراهم می سازد و ماشین های تبلیغاتی و عوامفریبی آنها را تغذیه می کند.
۳- تداوم و جان سختی نیروهای پان اسلامیستی نشان دهندۀ وجود یک پایگاه اجتماعی و فرهنگی ارتجاعی داخلی است که زاینده و پرورندۀ چنین نیروهائی است. این، بار دیگر نشان می دهد که دفع شر اینان تنها با یک انقلاب که بنیان های ارتجاعی، چه در عرضۀ اقتصادی – اجتماعی و چه در حوزۀ سیاسی و فرهنگی، را هدف گیرد میسر است.
بازگشت طالبان همچنین محصول توافق یا بده بستان با قدرت های محلی مانند روسیه، چین و ایران و دخالت مستقیم و تغذیۀ مالی پاکستان، عربستان سعودی، امارات متحد عربی، قطر و غیره است که برای تحقق منافع استیلاگرانه یا جاه طلبانۀ خود و تحکیم موقعیت شان، به پرورش چنین مارهائی در آستین منطقه روی می آورند. در این میان سیاست های ارتجاعی جمهوری اسلامی در زمینۀ معامله با طالبان و حمایت آشکار یا پنهان سیاسی از آنها باید بویژه افشا گردد.
٤- ضروری است که کارگران و توده های زحمتکش کشورهای منطقه و جهان در تقابل با سیاست ها و منافع استثمارگرانه و سلطه طلبانۀ قدرت های بزرگ جهانی و منطقه ای، همبستگی بین المللی خود را با مردم تحت ستم افعانستان، بویژه زنان دلیر این سرزمین، که در دشورارترین شرایط برای زندگی و شرف انسانی خود می رزمند در عمل نشان دهند. این همبستگی همچنین باید با پناهجویان افغانی، که در اثر یورش نیروهای مرگ، تجاوز و ویرانگری طالبانی مجبور به ترک خانۀ خود و مهاجرت به کشورهای دیگر می شوند، صورت گیرد.

www.aazarakhsh.org
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید