پانل بررسی دستآوردهای انقلاب زن، زندگی، آزادی

شخصی سازی فونت
  • کوچکتر کوچک متوسط بزرگ بزرگتر
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

 انقلاب زن، زندگی، آزادی با اسم رمز مهسا، ژینا امینی هرچند از شهر سقز در ایران آغاز شد، لیکن مرزهای جغرافیائی را در نوردید و در سراسر جهان صدا و تصویر خود را در مغز و قلب صدها میلیون انسان آزادیخواه و برابری طلب مخابره کرد. رهائی زن همچون معیار رهائی جامعه از قید و بند قوانین، و آداب و رسوم زن ستیز و ضد بشری نیز جهانشمول است. در این برنامه در یک پانل از فعالین حقوق زنان تشکیل دادیم تا با اشاره مختصر به تاریخپه مبارزات زنان و بخصوص زنده نگهداشتن سنت هشت مارس برای چندین نسل و نتیجتا جاری شدن اهداف و مطالبات برابری طلبانه جنبش رهائی زن در جنبش انقلابی زن، زندگی، آزادی تا برابری، مورد بحث و بررسی قرار دهیم.

دیانا نامی، فریبا رشیدی، پروانه عظیمی و شراره رضائی فعالین حقوق زنان که در این پانل شرکت دارند.

عزیزان به برنامه رهائی زن خوش آمدید.

روند پانل به این صورت است که هر یک از عزیزان بترتیب پاسخ خود را به سوالات مشترک مطروحه ارائه میدهند و در دور بعد میتوانند در مورد پاسخ دیگر پانلیستها نیز اظهار نظر نمائید.

مینوهمتی: پیشروی های جنبش زن زندگی آزادی در تثبیت دوفاکتو لغو حجاب اجباری توسط خود زنان و حمایت کم نظیر مردان آزادیخواه و برابری طلب از این تحول را چگونه ارزیابی میکنید؟

دیانا نامی: با سلام خدمت بینندگان عزیز و خوشحالم که در این برنامه و موضوع مهم در برنامه امشب حضور دارند.

یکی از دستاوردهای این جنبش این بود که خود زنان حجابشان را برداشتند اگر چه این جنبش با مرگ ژینا شروع شد و مسئله حجاب نه تنها در ایران بلکه در دنیا مطرح شد. دولت جمهوری اسلامی اگر چه نمیخواد این مسئله را قبول کند ولی تا درجه ای مجبور شده از این موضوع چشم پوشی کند. به دو دلیل اینکه زنان دیگر زیر بار زور و ستم و حجاب اجباری نمی‌روند و دوم خطری برای جمهوری اسلامی شده است.

فریبا رشیدی: اول با سلام خدمت شما و مهمان برنامه و بینندگان تلوزیون رهایی زن.

همانطور که آگاه هستید جنبش ژن ،ژیان ،ئازادی، زن زندگی، آزادی از کردستان شهر سقز و با کشته شدن ژینا امینی توسط جلادان جمهوری اسلامی شروع شد و آغاز آین جنبش روز خاکسپاری ژینا زنان با همدردی با خانواده ژینا حجاب و روسری‌های خود را به نشانه اعتراض به حجاب اجباری از سر برداشتند و این یعنی یک نه محکم گفتن به حجاب اجباری و خوشبختانه مردان غیور کردستان هم در پشت زنان ایستاند و از این جنبش حمایت کردند، با ادامه اعتراضات که به بهانه حجاب اجباری شروع شد مردم در اعتراضات خیابانی وسیعا شرکت کردند و به کل نظام جمهوری اسلام نه محکم گفتند و خواهان پایان نظام اسلامی هستند و این اعتراضات با صدای ژن ژیان ئازادی کل ایران را گرفت و حتی جهانی شد. این اعتراضات از جوانان شروع شد و نسل ما که پدر و مادرها هستند پشت این اعتراضات را خالی نکردند و جوانان را حمایت و سازماندهی کردند. در کل مردم از کل نظام خسته و تنفر دارند. خواهان آزادی و دمکراسی هستند.

پروانه عظیمی: طی بیش از چهار دهه‌ی گذشته، جامعه‌ ما شاهد انواع تبعیضات، مزاحمت‌ها و تضییع حقوق زنان از محل کار و مدرسه و دانشگاه گرفته تا خیابان، و از بازداشت و زندان گرفته تا ضرب و شتم در خیابان بازداشت ,شلاق و …و از اسیدپاشی در اصفهان گرفته تا قتل زنان در کرمان ، بوده است. به موازات آن شاهد رشد و گسترش اعتراضات به حجاب اجباری به ویژه از سوی دختران و زنان جوان تحصیل‌کرده به صورت‌های مختلف نیز بوده و اینک پس از چهار دهه با تغییرات جامعه‌شناختی و دموکرافیک و به ویژه افزایش آشکار موفقیت زنان در حوزه‌های تحصیلات آکادمیک که طی دهه‌های گذشته رخ داده و منجر به افزایش سهم زنان در ساختار جمعیتی جامعه شده است. در کنار بسیاری دیگر از مطالبات عدالت‌خواهانه و دموکراتیک جامعه‌ی ایران، لغو حجاب اجباری و حق پوشش اختیاری نیز به مطالبه‌ی وسیع زنان (و مردان ) ایران تبدیل شده است که اساساً به صورت نافرمانی مدنی نیز آن را دنبال می‌کنند. مجموعه‌ی گسترده‌ای از مطالبات دموکراتیک و عدالت‌خواهانه در جامعه ما مطرح است و توده‌های وسیع مردم از کارگران و زحمتکشان و مزدبگیران، بازنشستگان، جوانان و دانشجویان، زنان، هنرمندان و نویسندگان، روزنامه‌نگاران , کادر درمانی و وکلا، فعالان محیط زیست، اقلیت‌های ملی و مذهبی و … برای دست‌یابی به مطالبات اجتماعی خود در برابر نقض گسترده این حقوق که شواهد فراوان آن غیرقابل انکار است، به شیوه‌های مختلف دست به کنش‌گری اجتماعی و سیاسی می‌زنند.

دولت سرمایه داری حاکم بر ایران، سرکوب زنان و حملۀ هر روزه و بی وقفه به حقوق آنان را به یکی از ارکان اصلی حاکمیت خود تبدیل کرده است و از این طریق تمام اقشار و طبقات پایینی را مرعوب می کند. لذا آزادی کّل جامعۀ ایران از ستم و استثمار، بیش از هر زمان دیگری به امر آزادی زنان پیوند خورده است. دفاع از کلیۀ مبارزات زنان برای کسب تساوی کامل و رفع هرگونه تبعیض با دفاع از منافع تمام زحمتکشان ادغام شده است. کارگران و زحمتکشان مرد در ایران در دفاع پیگیرانه و بدون قید و شرط از مبارزات زنان برای کسب حقوق اولیه شان ذینفع هستند. دفاع از حقوق زنان و آزادی آن ها از قید و بند قرون وسطی ای، راه را برای آزادی کل جامعه هموار می کند.

شراره رضائی: ضمن سلام به شما، مهمانان و بینندگان عزیز برنامه ی سازمان رهایی زن .

ببنید جنبش "زن، زندگی، آزادی" اگرچه با مرگ مهسا امینی، توسط اوباش گشت ارشاد، مثل جرقه ای بود بر تلی از باروت علیه قوانین قرون وسطایی و قوانین سازمان یافته ی شرعی و حکومتی علیه زنان و آپارتاید جنسی، ولی تاریخ مبارزات آزادی خواهانه، تنها به این دوره اخیر برنمی گردد و ریشه ها و پایه های این جنبش نه تنها به قدمت تاریخ حکومت اسلامی بلکه به قبل از اون برمیگردد. این جنبش گره خورده به مبارزات سال های حتی پیش و پس از انقلاب 57، به اعتراضات آبان و دیماه که مبارزه ی حق طلبانه ی طبقه‌ی کارگر، جوانانی که آینده ای برای خودشون متصور نبودند و جویای آزادی، رفاه و امنیت، از حاشیه ای ترین مناطق شهرها، علیه فقر و فلاکت و گرانی های سرسام آور شکل گرفت و در میانه این بحبوحه، "دختران خیابان انقلاب" عروج کردند، زنانی که بدون هیچ مماشات و تقلیل خواست و مطالبات بحق شان، روسری ها را برسرچوب کردند و علیه حجاب که پاشنه ی اشیل حاکمیت برای به اسارت گرفتن نه تنها زن بلکه تعرض وسیع به کل جامعه است، قد علم کردند.

اعتراضات و جنبش آزادی و برابری، ریشه در تمام خیابان های ایران دارد و هر زمان بالغ تر و پیشروتر می شود و این را هم باید تاکید کنم که در حاکمیت های اختناقی و استبدادی، به لارجم هر اعتراضی، به اعتراض علیه کل حکومت منجر خواهد شد. اگرچه پاسخ هر اعتراضی را، حکومت با سرکوب وباتوم و رها کردن وحوش ش به خیابان ها میدهد ولی در همه ابعاد مبارزاتی، جنبشهای طبقاتی از مبارزات کارگران، معلمان و بازنشستگان و دیگر اقشار جامعه ، همیشه در دل جامعه جاری بوده وهرگز متوقف نشده و نگذاشته یک آب خوش از گلوی حکومت اسلامی پایین برود.

اگر تا دیروز با قربانی کردن زنان که نیمی از جامعه هستند، کل جامعه رو مورد تعرض قرار می دادند. امروز همانطور که خودتون گفتید در این اعتراضات شاهد این بودیم وهستیم که مردان جوان آزادی خواه دوشادوش زنان به خیابان ها آمدند و علیه آپارتاید جنسی و در دفاع از برابری و رهایی زنان در جنبش سرنگونی انقلابی همراه شدند. خیزش میلیونی این دوره از کردستان تا زاهدان، از تهران تا رشت، از اصفهان تا مشهد و تمام شهرهای ایران، نشان داد که انقلاب آتی نه تنها برعلیه کل حاکمیت هست بلکه بر علیه کلیه قوانین عقب مانده شرعی و اسلامی و ضد زن هست و خیز برداشته تا در انقلاب سوم، مهر خودش را برای برابری و ازادی کامل زن و مرد بزند.

 

 

مینوهمتی: با اینکه جنبش رهائی زن بر مطالبات برابری طلبانه خود در همه شئون اسرار میورزد، همزمان ما شاهد حضور فعال زنان در صف مقدم عبور از روی نعش حکومت اسلامی و گام برداشتن برای برقراری یک جامعه سکولار، آزاد و برابر هستیم. بنظر شما ملزومات تشکل یابی برای دستیابی به این اهداف چه میتواند باشد؟

دیانا نامی: ما تجربه دوران قبل از انقلاب اسلامی رمان ۱۳۵۷ را داریم ما در آن زمان بر رزیم شاهنشاهی معترض بودیم و تظاهرات کردیم بر یک سیستم سرمایه داری در آن زمان فقیزا فقیرتر می‌شدند و ثروتمندان ثروتنمدتر، و یک رژیم طبقاتی بود. ما در آن زمان حجابراختیاری داشتیم ولی هر کسی مخالف شاه بود زندانی میشد یا اعدام میشد ، زندان‌ها پر از زندانی سیاسی بود . ما تظاهرات کردیم انقلاب کردیم ولی نمیدانستیم که چه کسی می‌خواهد سر حکومت بیاید . ناخواسته خمینی را که در فرانسه تبعید شده بود توسط غریبها به ایران فرستاده شد به عنوان رهبر جمهوری اسلامی که در آن زمان بی‌بی سی غول میدیا بود تبلیغات وسیعی علیه او می‌کرد و غربی‌ها از این فرصت استفاده کردند و در آنزمان سرکوب گری شروع شد.
حرف من این است که دوباره اجازه ندهیم که مرتجعین بر این انقلاب سوار شوند. این انقلاب با مردم شروع شده و توسط مردم آزادیخواه سازماندهی شده پس اجازه ندهیم کسانی از خارج بدون هیچ سواد سیاسی بیایند و این انقلاب زن زندگی آزادی را به بیراهه بکشند. ما دولتی می‌خواهیم که بر اساس رای و نظر مردم تایید شود ویه حکومت شورایی این ندا را به مردم بدهد.

 

فریبا رشیدی: . اتحاد و همبستگی حول اهداف مشترک ماست. این اهداف مشترک منشور رهایی زن هم هستند.

کلیه قوانين تبعیض آمیز و خشونت بار علیه زنان باید فورا ملغی شود. آزادی و برابری کامل و بدون قید و شرط زن و مرد، در کلیه شئون زندگی فردی، خانوادگی، سیاسی، اجتماعی و مدنی باید به عنوان قانون کشور بدل، اعلام و تضمین شود. حق ازدواج ، طلاق ، حضانت و سرپرستی کودک ، جزو ابتدایی ترین حقوق برابر زن و مرد است.
- دست مذهب از زندگی زنان باید در کلیه شئون کوتاه شود. ستم زدایی از زن، بدون مذهب زدایی از جامعه امکان پذیرنیست.
کلیه قوانين مذهبی اعم از صیغه، تعدد زوجات، د یه و ... فورا با ید ملغی شوند.
- دولت و آموزش و پرورش باید فورا از مذهب جدا شو د. این پیش شرط مهم سکولار یزه کردن جامعه و ستم زدایی از زن است.
- مبارزه بی وقفه علیه مردسالار ی و زن ستیزانه در جامعه در همه وجوه اخلاقی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی با ید رسما و قانونا سازمان داده شود و از پشتیبا نی و حما یت دولت سکولار برخوردار شود.
بدلیل کمبود وقت به مفاد دیگر اهداف در اینجا نمیپردازم.


پروانه عظیمی: آنچه امروزه در کف خیابا ن های ایران میگذرد و همه را شگفت زده کرده است ،بی شک حاصل چهار دهه بی حقوقی وسرکوب سیستمایتک زنان در جمهوری اسلامی است. زنانی که هرگز تسلیم نشدند و به عنوان نیروهای اجتماعی مقاومت و نا فرمانی به اشکال مختلف از حقوق خود به دفاع بر خاسته اند. زنان در جامعه بطور جدی خواهان حقوق برابر در تمامی حوزه های اجتماعی،سیاسی، اقتصادی ، فرهنگی هستندو زمینه آن را در این سال های تبعیض و بی حقوقی آماده کرده اند. به نظر من پروسه هم گرایی برابری زن و مرد در راه است.زنان ایرانی خود کنشگر هستندو دیگر قیمومیت نمی پذیرندآنها می خواهند خود مالک بربدن خود باشند.آنها به طرز شگفت انگیزی جاده را هموار کرده اند. آنها میدانند چه نمی خواهند و مهمتر که می دانند چه می خواهند . حق زندگی , برابری , آزادی.

جرقه جنبش انقلابی از طرف زنان زده شد . مسئله زنان با مسئله ملی گره خورده و روند همبستگی ملی را ایجاد کرده است. نه تنها در ایران بلکه در جهان طنین اندازشده و عکس العمل جهانی را بر انگیخته است .ساختار شکن است و اسلام سیاسی را نشانه گرفته است, و خلاصه اینکه روندی آغاز شده که غیر قابل بازگشت است .

ساختن تشکیلات مستقل و انقلابی زنان از اهمیت فوق العاده مهمی به ویژه در شرایط عینی کنونی برخورداراست. چرا که با وجود چنین تشکلاتی، زنان قادر خواهند شد به طور سازمان یافته و با برنامه های دقیق تر در مبارزه شرکت جسته و در عین حال شرایط را برای سهیم شدن هزاران هزار زن دیگر برای به خاک سپردن هم زمان حجاب اجباری و جمهوری اسلامی، مهیا کند. با تشکیلات رادیکال زنان است که می توان علیه پدر/مردسالاری ریشه دار در جامعه که درهمین روزهای مبارزاتی نیزبخشا در شعار ها بازتاب دارد، مبارزه هدفمند و تاثیر گذاری را سازماندهی کرد.

 

شراره رضائی: اگرچه امروز تا حدودی اعتراضات، نسبت به شروع این جنبش و قبل تر، کمی به ظاهر فروکش کرده که این طبیعی هست در هر جنبش و اعتراضات دردنیا هرگز یک شبه انقلاب نشده و این مراحلی را از سر میگذراند که از یک جهاتی هم بسیار خوب هست اینکه مرزبندی ها و صف بندی ها مشخص می شود در عین حال متشکل تر و سازمان یافته تر مبارزات را در خود تقویت و با خودش همراه می کند.

ولی جامعه، ملتهب هست و خود حاکمیت هم این را می داند و دائما سران حکومت این را تذکر می دهند که طوفان جنبش بعدی بسیار سهمگین تر خواهد بود ولی اینکه چطور باید این ملزومات رو فراهم کرد، با تشکل های محلی، تسخیر محله ها، کوچه ها و بدست گرفتن کنترل محلات و دانشگاه ها و شهرها و روستاها و هرکسی که هرجا هست. ضمنا باید راه مقابله با ارازل و اوباش سرکوبگر را با دادن کمترین هزینه انسانی یادبگیریم.

ارتباط با تشکل های معلمان، پرستاران، صنف و بازاریان و خصوصا تشکل های کارگری و استفاده از تجارب مبارزاتی کارگران، شکی نیست که قدرت کارگر، بالاترین نیرویی هست که می تواند رسیدن به انقلاب سوم را تضمین کند. چرا که چرخه های اقتصاد کشور در دست طبقه ی کارگر هست و آنچه که کارگر را می تواند برای شرکت در یک انقلاب مجاب کند، اینکه افق و خواست جامعه برای یک انقلاب چه است؟. مسلما در هر خیزشی که شکل می گیرد مثل آبان و دیماه و .. تا به امروز دستاوردها و پیشرفت هایی را جامعه کسب کرده که باید جدال های آینده را برای انقلاب آتی بر روی آن پیشروی ها، سنگربندی کرد و ساخت.

تاریخ مبارزات قبل ترها و همینطور خیزیش اخیر توانست گشت ارشاد و اوباش قمه کش های سازمانیافته ی اسلامی را از جامعه عقب براند، حق اعتراض و اعتصاب و تشکل مستقل را به حاکمیت تحمیل کند همانطور که خودتان گفتید حجاب به شکل دوفاکتو در جامعه لغو شده است. تا همین امروز دستاوردهای عظیمی داشته و به حاکمیت میگوید که جامعه ی ایران یک بار دیگر کمر به ساقط کردن حاکمیت جهل و جنایت اش در هر شکل و فرم ش، بسته است.

 

مینوهمتی: انقلاب زن، زندگی، آزادی هر چند که از داخل ایران آغاز و گسترش یافت، لیکن بازتاب آن در قلب و اندیشه مهاجران و پناهجویان ایرانی در خارج از کشور شوری برانگیخته و افکار عمومی جوامع غربی را نیز دستخوش تحولی مثبت به نفع این انقلاب کرده است، مشاهدات و ملاحظات شما در این موارد چیست؟

دیانا نامی: جنبش ژن،ژیان، ئازادی یک نوری در یک تونل تاریکی بود که در تمام دنیا تأثیر گذاشت مخصوصا اسلام سیاسی که هدف اصلیش سرکوب زنان و سرکوب جامعه است این بار با مبارزه خود زنان روبرو شد و اینکه باعث شد ما بیشتر فعالیت بکنیم و پشتیبان این انقلاب باشیم.

فریبا رشیدی: جنبش زن زندگی آزادی تمام دنیا را فرا گرفت اول خود مردم آزادیخواه در کردستان و تمام ایران بر علیه تمام حکومت ۴۴ ساله رژیم برخاستند و تضاهرات کردند و دوم رسانه ها صدای مردم را به تمام دنیا رساندن و تضاهرات و پشتیبانی مردم در خارج از کشور . مثلا در نروژ هر هقته اعتراضات و آکسیون بوده و میدیا و تلوزیون و حتی رئیس پارلمان از مردم حمایت کرد و خواهان آزادی و دموکراسی برای ملت ایران هست.

 

پروانه عظیمی: آنچه امروزه در کف خیابا ن های ایران میگذرد و همه را شگفت زده کرده است ،بی شک حاصل چهار دهه بی حقوقی وسرکوب سیستمایتک زنان در جمهوری اسلامی است. زنانی که هرگز تسلیم نشدند و به عنوان نیروهای اجتماعی مقاومت و نا فرمانی به اشکال مختلف از حقوق خود به دفاع بر خاسته اند. اعتراض به حجاب از نوع اسلامی از همان فردای انقلاب 57 شروع و آتش زدن امروزآن، نماد به چالش کشیدن قدرت دریک ساختارتبعیض آمیز پدر سالاراست که درآن جمهوری اسلامی زن رابه عنوان جنس ضیعف ( ضعیفه) و یا جنس دوم ،نیمه… وسیله ای در خدمت نظام ساختاری قدرت خود در آورده است . فراموش نکنیم که جمهوری اسلامی با اعلام «حجاب ،سنگر جمهوری اسلامی» وتحمیل آن بر زنان حکومت خود را مستقر کرد. اما زنان هرگز از پای ننشسته و مبارزه بی امان خود را علیه جمهوری اسلامی ایران ادامه داده اند. امروزه زنانند که بااتش زدن حجاب این سمبل نابرابری، تبعیض ، خشونت و عدم آزادی ،مستقیما حکومت دینی را نشانه رفته اند.زنان باحرکت های ساختارشکنانه خوداز سد حکومت دینی گذشته ودیگر نه در حاشیه تاریخ که در متن تاریخ اند و خود سرنوشت خود را به عهده گرفته اندو خواستار انقلابی نیستند که به سیاهی لشکر تبدیل شوند آنها خود نیروی اصلی انقلاب هستند.

در تمام جوامع سرمایه داری، زنان تحت ستم و تبعیض قرار دارند و این ستم یکی از وسائلی است که به حفظ سلطۀ طبقۀ سرمایه دار کمک می رساند. سرنوشت زنان جهان به هم گره خورده است. اگر چه می تواند اشکال ستم متفاوت باشد؛اما این یک واقعیت انکار ناشدنی است که به هر زنی درهر جا ستم شود، زنجیره ستم جنسیتی را در همه جا محکم تر می کند و بر عکس هر کجا که مبارزه ی زنان پیشرفت کند ودستاوردهایی کسب کند فضای مبارزاتی را برای همه زنان گسترده تر خواهد ساخت. همان فضای مبارزا تی که امروزدرنتیجه مبارزات مان در ایران علیه حجاب اجباری و جمهوری اسلامی برای هزاران هزار نفر زن در سراسر جهان گسترده گشته است.

شراره رضائی: بزرگترین مسئله در خیزش اخیر که با اسامی مختلفی از رونسانس زنانه، خیزش انقلابی زنانه، خیزش انقلابی یا جنبش ژینا، با مطالبات پیشرو و رادیکال از جمله آزادی و برابری ، در دل جغرافیائی که هر روز از گوشه کنار آن وهمینطور کشور های اطراف اسلام زده اش، جامعه را به سیاهی کشاندند و یک ارتجاع ظهور میکند و به جامعه این سیاهی و بدبختی را تحمیل می کنند، مثل عراق، زنان افغانستان، سوریه، ترکیه و غیره، اما در قلب این قاره، پدیده ای به نام زن زندگی آزادی و مطالبات برابری، رفاه، سعادت، معیشت، شأن انسانی و ترقی خواه، پا به عرصه میدان میگذارد که نه تنها حکام و قدرتهای منطقه بلکه جریانات راست و تمامی جنبش های تحریفی به اصطلاح مدافع آزادی و زن را متوجه این سطح از رادیکالیزم و تعرض برای آزادی خواهی و برابری طلبی و خواست های ماکزیمالیستی زنان میکند. دنیا را نه تنها تکان میدهد و بلکه منشاء اثر می شود.

امید در دل تمام مهاجران، پناهجویان و کسانی که به هر دلیلی زیر ضرب حکومت شکنجه و جنایت هستند یا از آن جامعه مجبور به فرار شدند، جوانه زد و همینطور امیدها و همراهی زنان و مردان آزادی خواهان در کشورهای تحت ستم دیکتاتوری زن ستیز مثل افغانستان، ترکیه و دیگر کشورها که ما شاهد پیام ها، کلیپ ها و همراهی های بسیار دلگرم کننده از طرف فعالین زنان در این کشورها بودیم. و البته از طرف دیگر این جنبش، هراسی در دل حاکمان دیکتاتورهای خصوصا در کشورهای اسلام زده و غربی انداخت از خیزشی که پیامد های بعدی آن قدرت گیری از پائین جامعه و زحمت کشان و ستم دیدگان باشد، ولی کل دنیا را وادار کرد که سرها به سمت مبارزات ایران برگردد و صدای زنان و مردم آزادیخواه به گوش جهان رسید . قطعا نبض حمایت های مردم آزادی خواه در خارج از کشور، با اعتراضات و تحولات ایران می زند، و کسانی که خارج از کشور هستند تلاش می کنند که با شرکت در اعتراضات علاوه بر حمایت از مردم داخل کشور، صدای آنها را به گوش دنیا برسانند.

دوست دارم این نکته را تاکید کنم که همیشه اینطور نیست که هر صدایی وهر اعتراضی در خارج از کشور، به نفع این انقلاب است. ما این روزها شاهد این هستیم که کسانی که تا دیروز، مردم رو از کلمه ی "انقلاب" به بهانه های ترس از سوریه ای شدن می ترساندند الان در چهره های دروغین اپوزیسیون های خودخوانده ظاهر شدند و می خوان مثل سال 57 موج سواری کنند و انقلاب سوم ایران را به انحراف بکشانند. با پروپاگاندا ها و و حمایت مدیای مینستریم از اینترنشنال و ایندپندت و غرب، شاهد رژه های نئوفاشیست ها که با قباحت تمام عکس های سلاخ ها و شکنجه گران ساواک، را ستایش می کنند در کشورهای اروپا و آمریکا بالماسکه های مضحکی براه افتاده که چیزی جز خفه کردن صدای مخالفان نیست و تلاش میکنند به اسم مردم، خودشان را نماینده، و زمینه ها را برای رهبران خود خوانده آماده کنند.

درحالی که زنان و مردانی که در خیابان ها هر روز مبارزه می کنند، زنان و مردانی که ارزشمندترین عضو بدنشون و چشم هاشون را از دست دادند. مردم زاهدان که هر جمعه به گلوله بسته میشوند و بهای سنگینی از اولین روزهای خیزش دادند و در اعتراضات شان شعارهای، "نه سلطنت، نه رهبری، ازادی و برابری" و "قدرت شورائی و برابری زن و مرد" دادند، این رسانه ها صدای اونها نیستند، چونکه منافع شون در این نیست و حکومت اسلامی دارد بسیاری از این معترضان و زندانیان سیاسی را، در بایکوت خبری اعدام می کند.

مینوهمتی: در ماههای اخیر ضرورت تشکل یابی در ستوه مختلف هم در داخل و هم در خارج از کشور بشدت حس میشود. در پاسخگوئی به این نیاز در تدارک باز نشر سند اهداف سازمان رهائی زن هستیم، شراره عزیز در این مورد توضیحاتی دارند که به بینندگان برنامه ارائه میدهند.

شراره رضائی: سند اهداف سازمان رهایی زن در سال 2004 در دوازده بند تنظیم شده که به بندهایی از اون به طور خلاصه اشاره می کنم:

حقوق برابر کامل زن و مرد بدون قید و شرط در کلیه ی شونات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، مدنی که شامل حق حضانت، حق ازدواج یا طلاق ، برابری کامل در مزد برابر در ازای کار برابر، حمایت های قانونی و اقتصادی و امنیت شغلی از زنان باردار شاغل

 

کوتاهی دست مذهب و لغو قوانین ضد زن، مثل صیغه وچندهمسری .. که چیزی جز نگاه اوبژه جنسی به زنان نیست.

لغو حجاب اجباری و آزادی پوشش اختیاری و ممنوعیت حجاب برای کودکان

جدایی مذهب از آموزش و پرورش و مبارزه علیه مردسالار و لغو قوانین قرون وسطایی مثل قصاص،شکنجه، دیه، اعدام، قطع اعضاء بدن و از این دست قوانین.

برگزاری 8 مارس ها و اعتراضات و تجمعات بدون کسب مجوز رسمی و به رسمیت شناختن روز جهانی زن 8 مارس بعنوان تاریخ رسمی و یک روز تعطیل در تقویت کشور ثبت بشه.

جرم انگاری جنایی علیه جنایت هایی بنام قتل های ناموسی و یا خشونت علیه زنان و کودکان.

 

اینکه رابطه ی جنسی هرکس امر شخصی افراد است و هرگونه رابطه ی جنسی بدون تمایل زن، جرم شناخته بشه.

و بسیاری از بندهای رادیکال دیگر در این اهداف سازمانی هست که یک منبع و مرجع بسیار خوب و مفیدی هست برای کانون ها، سازمان ها و فعالین حقوق زنان که فعالیت می کنند و به این سند هرکس می تواند به آن مراجعه کند و برای مطالبات و خواسته های بحق زنان از آن بهره بگیرند.

ضمنا این قول را به خوانندگان نشریه رهایی زن میدم که این اهداف و مطالبات سازمان رهایی زن از این ماه به بعد به شکل مداوم در نشریه ی هر ماه منتشر خواهد شد تا راحت تر در دسترس تمام همراهان و خوانندگان عزیز نشریه رهایی زن قرار بگیرد.

https://rahaizanorg.blogspot.com/2004/09/rahaizan-by-law-and-aims.html

 

مینوهمتی: در پایان پیام شما را بمناسبت هشت مارس روز جهانی زن میشنویم.

دیانا نامی: پیام منواین است که دولت‌های غربی از این انقلاب که در خیابان‌ها شروع شد حمایت بکنند . مردم در داخل و خارج هوشیار باشند کسانی که ربطی به سیاست و ربطی به این جنبش ندارند را شکست دهند و اجازه دخالت به آنها را ندهند و در قدرت رساندن انها خوداری کنند مردم این را قبول نکنند و هوشیارانه عمل بکنند . یادمان باشد ما مهسا امینی را از دست دادیم که رمز آزادی شد بسیاری ازجوانان را از دست دادیم و چشمهای بسیاری کور شدند .پس بلید این انقلاب اجتماعی و به نفع طبقه کارگر باشد و آرزو میکنم تمام زندانیان سیاسی آزاد شوند حکم اعدام لغو شود به امید پیروزی پیروزی نزدیک است . موفق و پایدار باشید .

 

 

فریبا رشیدی: ۸مارس رو به همه زنان جهان و بینندگان تبریک میگم . ۸ مارس امسال بسیار ویژه و خاص هست ،من در این تلوزیون سلام میفرستم به خانواده ژینا امینی و تمام قربانیان ژن،ژیان،ئازادی ،به زندانیان سیاسی و خانواده اعدام شدگان درود میفرستم یاد و خاطره عزیزان از دست رفته در این جنبش زنده خواهد ماند.
بژی ژن ژیان ئازادی، زن زندگی آزادی، دمکراسی و برابری.

 

پروانه عظیمی: برابری جنسیتی نیاز به تغییرات پایه ای در جامعه دارد. در آن اشکال متفاوت مناسبات وابسته‌ای نابرابر جنسیتی را مرتب بازتولید می کنند را از سر گذرانده باشد و برای برابری جنسیتی در همه زمینه ها برنامه ریزی پایه ای کرده باشد. حق حضور در تمامی بخش های اجتماعی و در نتیجه برابری اجتماعی از مسیر حق بر مناسبات اقتصادی وخواست دسترسی برابر به مقام های رهبریت در اقتصاد, سیاست و فرهنگ میگذرد. در اینجا موضوع مقام و کسب شانس برای زنان نیست بلکه موضوع بر سر بالا بردن کیفیت شغلی و دسترسی به شرایط ورود به بازار کار توسط زنان است. در چنین جامعه دیگر مرکز قدرت و مناسبات رهبریت در اختیار یک جنس قرار ندارد بلکه بر مبنای مهارت ها و ظرفیت ها و دانش فردی رها از جنسیت جامعه سازماندهی می گردد.

روز جهانی زنان یک روز بزرگداشت جهانی است که هر ساله در ۸ مارس برای بزرگداشت دستاوردهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی و اقتصادی زنان جشن گرفته می‌شود. این روز همچنین یک نقطه کانونی در جنبش حقوق زنان است تا توجهات را به موضوعاتی مانند برابری جنسیتی، حقوق باروری و خشونت و سوء استفاده علیه زنان جلب کند.روز جهانی زمین می رویم و بر این باوریم که امروز راهی جز همبستگی اعتراض و مبارزه نداریم.

 

امسال ما در انتظار هشت مارس؛ روز جهانی زنی هستیم که زنان ما بتوانند با قدرت بیشتری وارد میدان مبارزه علیه ظلم؛ ستم و تمام استثمار شدگان باشد و قادر یاشد این روز را مانند انفجار قتل مهساّ؛ این روز را هم از آن خود کنند و همبسته تر و متحدتر از قبل به خیابانها آمده وبه ٰرژیم ایرن و جهانیان ثابت کنند که زنان میتوانند با قدرت خود؛ اتحاد جهانی را بسازنند که پایه های قدرت نهادینه شده مردسالاری سرمایه را به لرزانند. این روز را به زنان آزاده ایران و تمام زنان تحت ستم سرمایه داری تبرک میگویم و به امید ریشه کردن این نظام ضد زن چه در جوامع لیبرالی اروپایی و امریکایی اش چه در شکل اسلامی اش درجهان موفق باشیم. و با حمایت و پشتیبانی زنان آزاده جهان با شعار زن زندگی آزادی تا برابری و نان کار آزادی روز با شکوهی داشته باشیم.

شراره رضائی: حقیتش ما همه ی زنان می بینیم که خارج از تبعیض ها و قومیت و ملیت ها و جنسیت ها، مرد و زن دوشادوش هم چه با روسری چه بی روسری و از کردستان تا اهواز تا زاهدان و تهران و دیگر شهرها دست در دست هم دادند.

بورژوازی با هر حربه ای می خواهد به این یا آن تشکل و خصوصا قبیحانه و طلبکارانه، جنبش های کارگری را زیر سوال می برد، این جنبش باتوجه به دستاوردها و پیشروی هایی که داشت به ما یاد داد که بدون تشکل یابی و بدون جمع شدن بدون سازمان یابی و در یک کلام بدون اداره های شورایی، پیروز شدن بر دیکتاتوری تا دندان مسلح و وحشی که از هیچ جنایتی دریغ نمی کند کار ساده ای نخواهد بود.

درتمام این دوران مبارزاتی، از قبل تا همین جنبش ژینا، هر زمان که مردم متشکل تر برای امری، مثلا برای جلوگیری از اعدام معترضان، مردم برای تسخیر زندان ها متشکل شدند، تجمع کردند خطر کردند ولی بر آرمان ها و خواستشون پابرجا ماندند و دیدیم که حکومت را وادار به عقب نشینی کردند.

البته این تشکل ها و شوراها وجود دارد ولی هرچه متشکل تر باشند و تشکل ها با هم پیوند بخورند، قطعا قوی تر میشوند و انقلاب آتی ایران رو به پیش میبرد تا به پیروزی برسیم و همه ما می دانیم که با یک دیکتاتوری به غایت خونخوار و جنایتکار طرف هستیم و تنها راه پیروزی برای انقلاب سوم در ایران، تشکل یابی و اداره شورایی هست.

اگرچه ایران پاسخ این بالمسکه های رهبران خود خوانده را داده اند باید بیش از پیش مراقب بود که انقلاب زن زندگی آزادی را مثل سال 57 به یغما نبرند و این تنها راهش تشکل های توده ای و شورایی مردم است و 8 مارس را پیشاپیش به تمام دنیا تبریک می گویم.

 


ماهنامه رهائی زن سری سوم شماره صد و ده – ما انقلاب نکردیم که به عقب برگردیم
https://rahaizanorg.blogspot.com/2023/02/rahaizan-shomareh-110.htm