آسو فتوحی: نان با طعم خون

شخصی سازی فونت
  • کوچکتر کوچک متوسط بزرگ بزرگتر
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

از چندی پیش که رسانه های حکومتی اعلام افزایش قیمت ها و به طور مشخص تر بالارفتن نجومی قیمت آرد و نان را اعلام کردند، گرانی سرسام آور و افزایش قیمت ها در شکلی افسار گسیخته و بدون هیچ کنترلی، کمر به نابودی زندگی میلیونها انسان در ایران بسته است. بدنبال آن بسیاری از شهرهای ایران به صحنه اعتراضات وسیع و خونین بین حاکمین و محکومین بدل گشته است. سخنگویان رنگارنگ حکومت در رسانه ها و روزنامه ها برای توجیه مسئله به صف شده اند و نقاط سیاهی به پرونده ننگین شان اضافه میکنند.

سروته همه شامورتی بازی های این حضرات به این حکم مختوم میگردد که "ما مسئله گرانی را برای عموم روشن ساختیم پس مردم عاصی و گرسنه حق اعتراض ندارند".

تمام بهانه ها و افاضات حضرات حکومتی تنها و تنها نشان از به سخره گرفته شدن زندگی مردم گرسنه دارد. یکی "جراحی اقتصادی" را بهانه تحمیل فقر و گرسنگی به میلیونها انسان میکند و "نصیحت" میکند که باید تحمل کرد، دیگری با افتخار مسئله گرانی را هدفمند و برنامه ریزی شده از جانب دولت و مفید برای "ملت ایران" اعلام میکند و به اصطلاح جلوی قاچاق کالا و آرد میگیرد، یکی مردم را به جستجوی سبب گرانی در اوضاع جنگ اوکراین حواله میدهد، یا برخی وزرا انگار غیب میگویند و با افتخار اعلام میکنند که "مسئله گرانی، یک مسئله جهانی است" و شانه از زیر بار مسئولیت خالی میکنند.
اولا یکی گرفتن وضعیت فلاکت بار اقتصاد ایران با بحران اقتصادی مثلا اروپا و آمریکا در ضرب اول مهمل گوئی بیش نیست و فرض محال است که بتوان سر سوزنی سطح زندگی و معیشت فلاکت بار تحمیل شده به مردم ایران مقایسه کرد. گرانی، تورم و فقر و تعرض به معیشت مردم سالها است در ایران بیداد میکند. دوما اینکه "گرانی و بحران اقتصادی یک مسئله جهان است، به این معنی است که این پدیده سیاه، دارای صاحبان و مسببینی است و مردم نه تنها آسمان و ریسمان بافی سخنگویان مسببین فلاکت را رسوا می کنند بلکه دقیقا با حاکمیت ها، مسببین و بانیان این سیه روزی در دنیا سر جنگ دارند.

این حضرات با بلغور کردن نصف واقعیت و یا هر مهمل بافی دیگری نمی توانند از زیر ضرب تیغ اعتراضات بر حق طبقه کارگر یا محرومین جامعه خود را برهانند، امروز دیگر همه میبینند که اعتراضات به وضع موجود و تعرض به حاکمیت سرمایه نیز یک مسئله جهانی است. اعتراضات در فرانسه، بریتانیا، امریکا، لبنان، عراق و ایران این اعتراض جهانی محرومین به فقر و فلاکتی است که بورژوازی انگل به جهان تحمیل کرده است. تا زمانیکه سرمایه داری هست، پدیده گرانی، تورم، بیکاری، فقر، فلاکت و ... هم خواهد بود، در واقع فلسفه وجودی مکانیزم سرمایه داری همین است و سیستم و حاکمیت آن تاریخا از آزادی و حرمت و امنیت تا نان شب مردم، تحصیلات، دارو و ... تا شیر کودکان شان را گرو گرفته است. اقتصاد دانان بورژوازی پشت تئوری تحمیل فقر و گرانی برای بقاء سیستم شان نشسته اند و آنجا که زمام کار با عروج جنبش معیشت از دستشان خارج میشود به سرهم کردن اراجیف و یاوه گویی می افتند، یا در ایران علاوه بر آن با رجز خوانی به قلع و قمع و پرونده سازی علیه فعالین می پردازند و مطالبه نان را با گلوله و خون پاشیدن به جامعه جواب میدهند.

اما این جنبش را نمیشود با وعده سر خرمن و دورنمای "گشایش" پوشالی ده سال دیگر یا با حربه ایجاد فضای پلیسی و ارعاب و وحشت به خانه برگرداند. معترضین به وضع موجود به طور مشخص و ویژه در ایران، در فکر این هستند که چگونه میشود این تعرض لجام گسیخته و فقر و فلاکت و بیحقوقی را افسار کرد، چگونه میشود در برابر همه اینها سد قدرتمندی ایجاد کرد؟ هدف جنبش معیشت برای آزادی و رفاه و امنیت این است که چگونه میشود از صاحبان این سیستم ضد انسانی قدرت را گرفت؟

امروز در این جدال دو طبقه به جلوی صحنه جامعه رانده شده اند که تاریخا سر سازگاری با هم نداشته و ندارند. تاریخا منافع متمایزی را نمایندگی میکنند. یکی نماینده کسب سود و بهره برای آسایش مشتی انگل در جامعه است و دیگری نماینده تولید برای رفاه، سعادت و امکانات در خدمت بشریت.

اینجا همان عرصه ای است که سوسیالیسم پرولتاریا در برابر بربریت سرمایه دار در اشکال مختلف صف آرائی میکنند و آلترناتیو شیوه زندگی را در عیان ترین شکل به جامعه نشان میدهند.
رهبران سوسیالیست و کمونیست طبقه کارگر که برای جواب به گرسنگی و فقر، آستینها را بالا زده اند، راه حل همین امروز گرسنگان را نشان میدهد. تمامی حربه ها و دسیسه های حاکمیت را از سلب مسئولیت در برابر گرسنگی و نان و زندگی در جامعه افشا می کنند. در برابر حاکمیتی که تلاش دارد پدیده گرسنگی و گرانی نان همین امروز را به فلان و بهمان دولت یا اوضاع جهان ارجاع دهد، سد می بندد و همین امروز جنبش تامین مایحتاج میلیونها انسان را نمایندگی و رهبری میکند. اعلام میکنند که در تمامی این کشورها همه مایحتاج اصلی ادامه حیات انسانها به وفور موجود و انباشته است و باید آنها را از چنگال اختاپوس حاکمیت سرمایه بیرون کشید.

در نهایت این رهبران سکاندار واقعی و به حق کل طبقه کارگر و جامعه اند که پاسخ های متفاوت طبقاتی شان را به عهده دارند و از امروز و در این گره گاهها ی نبرد طبقاتی است که شرایط به کرسی نشاندن نوع زندگی، حکومت، دورنما و سیاست و به قدرت رساندن آلترناتیو خود را به جامعه نشان میدهند.
جدال معیشت و به طور مشخص جدال برای نان و آزادی در شرایط امروز ایران، مبارزه باز پس گیری حق حیات از بورژوازی به عنوان مسببین سیه روزی چه در ایران و چه در جهان است، و جدالی طبقاتی است. این جدال تنها یک راه دارد و تنها می تواند به یک راه ختم شود و آن هم برچیده شدن کل بساط حاکمیت سرمایه حال چه در ایران و چه در جهان است. طبقه کارگر و کمونیستها در ایران خود را برای این جدال نهایی آماده میکنند.