166 منتخب سایت

تأثیر حملات اسرائیل به ایران بر بازار نفت جهانی

جهان

در دو روز اول حملات اسرائیل به ایران و پاسخ متقابل ایران، دو کشور تأسیسات انرژی طرف مقابل را هدف قرار ندادند. با این حال، ساعاتی پس از اولین حمله اسرائیل به ایران، بازار جهانی نفت دچار نوسان شد و قیمت نفت بین ۷ تا ۸ درصد افزایش یافت.

با شروع حملات اسرائیل به فاز ۱۴ میدان گازی پارس جنوبی و پالایشگاه فجر جم، تنش نظامی ایران و اسرائیل وارد مرحله‌ای جدید شد که امنیت انرژی دو کشور و بازار جهانی انرژی را به‌طور مستقیم تحت تأثیر قرار می‌دهد.

حملات ایران به تأسیسات انرژی اسرائیل

در واکنش به حملات اسرائیل، ایران بیش از ۵۰ موشک بالستیک و ده‌ها پهپاد به تأسیسات حیاتی اسرائیل از جمله پالایشگاه حیفا، نیروگاه برق و زیرساخت‌های صنعتی و بندری شلیک کرد. این حملات باعث اختلال گسترده در شبکه توزیع برق و بحران انرژی در شمال اسرائیل شد.

رسانه‌های اسرائیلی این حملات را یکی از سنگین‌ترین حملات مستقیم به عمق این کشور توصیف کردند. در پی آن، چند نفر کشته شدند و به دلیل نشت آمونیاک در پالایشگاه حیفا، شهرهایی تخلیه گردید.

اهمیت پالایشگاه حیفا در امنیت انرژی اسرائیل

پالایشگاه نفت حیفا به‌عنوان بزرگ‌ترین پالایشگاه اسرائیل نقشی حیاتی در امنیت انرژی این کشور ایفا می‌کند. این پالایشگاه با ظرفیت پالایش روزانه حدود ۱۹۷ هزار بشکه نفت، قادر است نزدیک به ۴۰ درصد بنزین و ۶۰ درصد گازوئیل مورد نیاز اسرائیل را تأمین کند و به تنهایی حدود ۷۰ درصد فرآورده‌های سوختی بازار داخلی این کشور را تولید می‌نماید.

علاوه بر آن، پالایشگاه حیفا تنها تولیدکننده محصولات پتروشیمی در اسرائیل است و مواد اولیه صنایع پلاستیک و شیمیایی را فراهم می‌کند که جایگاه آن را در اقتصاد و صنایع سنگین اسرائیل پررنگ می‌سازد. پس از حمله اسراییل به پارس جنوبی  پالایشگاه حیفا توسط موشکهای ایران هدف قرار گرفت

موقعیت استراتژیک این پالایشگاه در بندر حیفا، مهم‌ترین بندر اسرائیل، اهمیت آن را افزوده است؛ جایی که نفت خام از کشورهایی مانند قزاقستان و آذربایجان وارد می‌شود و نزدیکی به خطوط لوله و تأسیسات ذخیره‌سازی، نقش آن را در پایداری انرژی دوچندان می‌کند

.به دلیل تأمین سوخت برای بخش‌های غیرنظامی و نظامی و مجاورت با مراکز حساس مانند انبارهای آمونیاک، این پالایشگاه هدفی استراتژیک در برابر تهدیدات موشکی ایران به شمار می‌رود. در نتیجه، هرگونه اختلال در عملکرد آن می‌تواند پیامدهای گسترده‌ای برای توان نظامی، اقتصاد داخلی و امنیت انرژی اسرائیل به همراه داشته باشد.

حملات اسرائیل به تأسیسات انرژی ایران

اسرائیل نیز حملات هوایی گسترده‌ای به تأسیسات نظامی و هسته‌ای ایران در تهران و تأسیسات انرژی از جمله پالایشگاه گازی فجر جم و فاز ۱۴ میدان گازی پارس جنوبی انجام داد. این حملات باعث آسیب به زیرساخت‌های دریافت و فرآورش گاز و توقف موقت تولید روزانه ۱۲ میلیون مترمکعب گاز شد.  نیمه شب یک شنبه ۲۵ خرداد نیر انبار نفت شهران و یک مخزن سوخت در جنوب تهران هدف حمله  اسراییل قرار گرفت.

حملات اسرائیل به تأسیسات انرژی ایران باعث آسیب به بخش‌هایی از زیرساخت‌های حیاتی گاز و پالایشگاه‌ها شده و موقتا تولید گاز را کاهش داده است که می‌تواند بر تأمین انرژی داخلی و صادرات ایران اثرگذار باشد. افزایش تهدیدات و حملات همچنین هزینه‌های امنیتی و تدابیر حفاظتی را افزایش داده و بر ثبات و امنیت انرژی کشور تأثیر منفی می‌گذارد.

تاثیر تنش ها بر بازار جهانی انرژی

حملات متقابل ایران و اسرائیل به تأسیسات انرژی و زیرساخت‌های حیاتی تأثیرات قابل توجهی بر امنیت انرژی جهانی داشته است.

این حملات باعث ایجاد شوک شدید در بازارهای جهانی انرژی شده‌اند؛ قیمت نفت خام برنت در پی این تنش‌ها تا حدود ۹ درصد جهش کرد و به بالاترین سطح چند ماه گذشته نزدیک شد که از بزرگترین جهش‌های روزانه نفت در سال‌های اخیر است. افزایش قیمت نفت ناشی از نگرانی بازارها درباره احتمال اختلال در عرضه نفت، به‌ویژه از منطقه حساس خلیج فارس و تنگه هرمز است که حدود یک پنجم نفت جهان از آن عبور می‌کند.

نوسانات شدید قیمت انرژی: باعث افزایش هزینه‌های حمل‌ونقل، تولید و به تبع آن افزایش قیمت کالاهای مصرفی و مواد غذایی در سطح جهانی شده است. این وضعیت به‌ویژه در اقتصادهای پیشرفته باعث افزایش نرخ تورم و دشواری در سیاست‌های پولی بانک‌های مرکزی برای کنترل تورم شده است.

تهدید به امنیت زیرساخت‌های انرژی و عرضه پایدار: حملات اسرائیل به تأسیسات انرژی ایران، هرچند هنوز به زیرساخت‌های اصلی سوخت آسیب جدی نرسیده، اما ادامه حملات می‌تواند موجب اختلال در تولید و عرضه انرژی ایران شود که بر بازارهای جهانی تأثیرگذار خواهد بود.

 نگرانی اصلی تحلیلگران بر احتمال تأثیر این تنش‌ها بر تنگه هرمز است؛ هرگونه اختلال در عبور نفتکش‌ها از این گذرگاه استراتژیک می‌تواند عرضه نفت جهان را شدیداً مختل کرده و قیمت‌ها را به سطوح بسیار بالاتری  حتی تا بیش از صد دلار در هر بشکه برساند.

افزایش هزینه‌های امنیتی: برای حفاظت از زیرساخت‌های انرژی و مسیرهای انتقال انرژی در منطقه افزایش یافته و ریسک‌های ژئوپلیتیکی بالا رفته است.

پیامدهای ژئوپلیتیکی و منطقه‌ای

این درگیری‌ها فضای دیپلماسی و مذاکرات هسته‌ای ایران با غرب را تحت تأثیر قرار داده و امید به حل مسالمت‌آمیز بحران را کاهش داده است که خود می‌تواند تنش‌ها را تشدید کند.

گسترش این تنش‌ها می‌تواند به بی‌ثباتی بیشتر در خاورمیانه منجر شود که یکی از مهم‌ترین مناطق تولید و انتقال انرژی جهان است و این بی‌ثباتی به‌طور مستقیم امنیت انرژی جهانی را تهدید می‌کند.

کشورهای منطقه و جامعه بین‌الملل نگرانی عمیقی از افزایش بی‌ثباتی امنیتی و اقتصادی دارند و این موضوع می‌تواند به تأثیرات منفی گسترده‌تری بر اقتصاد جهانی منجر شود.

تنگه هرمز؛ گزینه راهبردی ایران؟

ایران در سال ۲۰۱۸، هم‌زمان با خروج آمریکا از برجام و بازگشت تحریم‌ها، تهدید به بستن تنگه هرمز کرد. پیش از آن نیز در سال‌های ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲، مقامات ایرانی از جمله محمدرضا رحیمی، معاون اول وقت رئیس‌جمهور، در صورت اعمال تحریم‌های بیشتر غرب علیه صادرات نفت ایران به دلیل برنامه هسته‌ای، احتمال بستن این تنگه را مطرح کرده بودند.

باید در نظر داشت که تهران بستن تنگه هرمز را به‌عنوان گزینه‌ای استراتژیک و دفاعی در واکنش به حملات اسرائیل به زیرساخت‌های انرژی خود مطرح کرده است.

 این تنگه یکی از مهم‌ترین شریان‌های انتقال انرژی جهان است که روزانه حدود ۲۰ تا ۲۱ میلیون بشکه نفت از آن عبور می‌کند. کنترل بر این گذرگاه راهبردی برای تهران ابزاری مهم در مواجهه با فشارهای اقتصادی و نظامی محسوب می‌شود.

ادعا می شود که از نظر نظامی، ایران با در اختیار داشتن موشک‌های کوتاه‌برد و میان‌برد، پهپادهای پیشرفته، ناوهای جنگی، ظرفیت مین‌گذاری دریایی و توانمندی‌های سایبری گسترده، قادر است تنگه هرمز را به‌صورت فیزیکی یا الکترونیکی مسدود یا مختل کند.

 این توان بازدارنده می‌تواند شامل حمله به کشتی‌ها، زیرساخت‌های بندری یا مختل‌سازی سیستم‌های ناوبری و راداری باشد. با این حال، ایران تاکنون از اجرای این اقدام به‌صورت کامل خودداری کرده و آن را به‌عنوان آخرین راهکار در شرایط تشدید تنش‌ها در نظر گرفته است.

انس الحاجی، سردبیر سایت تخصص الطاقه ( انرژی) در واشنگتن می‌گوید: بستن تنگه می‌تواند برای تهران بیش از آن‌که یک فرصت باشد، یک فاجعه به شمار رود، چرا که بیشتر کالاهای مصرفی روزانه ایران از طریق این مسیر وارد کشور می‌شوند. ایجاد مشکل در این منطقه به نفع ایران نیست، چرا که خودشان نخستین قربانی آن خواهند بود.

دالغا خاتین اوغلو، کارشناس انرژی، درباره اهمیت تنگه هرمز در حمل و نقل دریایی معتقد است کل نفت صادراتی و ۸۰ درصد از تجارت کالای ایران از بنادری انجام می‌شود که کشتی‌ها مجبور به گذشتن از تنگه هرمز هستند. تنها پایانه نفتی خارج از خلیج فارس در جنوب ایران، جاسک است که مخازنش خالی است و چابهار نیز تنها سهم ۴ درصدی در تجارت کالای کشور دارد. همچنین خط آهن چابهار-زاهدان برای اتصال به شبکه ریلی کشور نیز کشیده نشده است.

عبدالله باباخانی، کارشناس ارشد انرژی ساکن آلمان، در این باره  گفت که نباید در بعد انرژی جنگ ایران و اسرائیل آدرس غلط داد و باعث گسترش دامنه تنش در حوزه انرژی شد.

 اسرائیل الان تنها است و آغازکننده جنگ است. اگر ایران به کشور دیگر یا آبراه بین‌المللی تعرض کند، بزرگ‌ترین اشتباهش خواهد بود، چون خود عامل تشکیل ائتلاف بین‌المللی کنار اسرائیل می‌شود. یک اشتباه، ممکن است آخرین اشتباه باشد.

نتیجه‌گیری

حملات متقابل ایران و اسرائیل به تأسیسات انرژی، علاوه بر افزایش تنش‌های ژئوپلیتیکی در خاورمیانه، تأثیرات عمیقی بر بازار جهانی انرژی و امنیت انرژی ایران داشته است. این درگیری‌ها باعث افزایش قابل توجه قیمت نفت در بازارهای جهانی شده‌ است؛ به‌طوری که قیمت نفت برنت پس از این تنش‌ها بیش از ۱۳ درصد جهش کرد و نگرانی‌ها درباره اختلال در عرضه نفت از منطقه خلیج فارس را افزایش داد.

این وضعیت باعث نوسانات شدید در بازارهای مالی و افزایش هزینه‌های انرژی در سطح جهانی شده که می‌تواند رشد اقتصادی بسیاری از کشورها را تحت فشار قرار دهد.

از منظر امنیت انرژی ایران، حملات اسرائیل به زیرساخت‌های حیاتی گازی و پالایشگاهی باعث کاهش موقت تولید و افزایش هزینه‌های امنیتی شده است. این موضوع می‌تواند صادرات انرژی ایران را محدود کند و در صورت ادامه یا تشدید حملات، سناریوهای وخیم‌تری مانند کاهش قابل توجه عرضه نفت ایران یا حتی بستن تنگه هرمز مطرح شود که به‌طور مستقیم بازار جهانی نفت را با بحران مواجه خواهد کرد.

در مقابل، واکنش‌های ایران از جمله حملات موشکی و پهپادی به تأسیسات اسرائیل، نشان‌دهنده افزایش شدت درگیری‌ها و احتمال طولانی شدن چرخه تنش‌ها است که این خود ریسک‌های امنیتی و اقتصادی را برای هر دو طرف و بازارهای جهانی افزایش می‌دهد.

در نهایت، سناریوهای پیش رو شامل ادامه تنش‌ها با نوسانات شدید قیمت نفت، کاهش عرضه نفت ایران، بستن احتمالی تنگه هرمز و گسترش درگیری به سایر کشورهای منطقه است که هر یک می‌تواند پیامدهای گسترده‌تری برای امنیت انرژی جهانی و ثبات بازارها داشته باشد.

کشورهای تولیدکننده نفت اوپک ممکن است در این شرایط به دلیل ترس از پیامدهای سیاسی، همکاری در افزایش عرضه را محدود کنند که این امر باعث افزایش تدریجی قیمت‌ها تا سطح ۹۰ دلار یا بالاتر خواهد شد.

 بنابراین، این درگیری‌ها نه تنها امنیت انرژی ایران بلکه ثبات بازار انرژی جهانی را نیز به شدت تهدید می‌کند و نیازمند مدیریت دقیق و دیپلماسی فعال برای کاهش تنش‌هاست.