مشتی متوهم و پرت از فضای سیاسی ایران، نظام سیاسی آتی ایران را از امروز انتخاب کردهاند (مشروطه پارلمانی)، شاه خود را هم انتخاب کرده، دارند برای او از طریق بیعت (پتیشن آنلاین) نیرو جمع میکنند. اولا باید گفت که نظام سیاسی پس از جمهوری اسلامی توسط مردم ایران و با اطمینان کامل از مشارکت فعال همه بخشهای جامعه و احزاب و جریانات سیاسی در انتخاباتی آزاد تعیین میشود. ثانیا باید تاکید کرد که روند تحولات سالیان گذشته در ایران و از آن مهمتر انقلاب در عین حال دارد تصویری از نظام آتی جامعه ایران را هم ترسیم میکند که مردم به آن گرایش دارند.
این تحولات دارد زیر میز همه اشکال استبداد از سالهای مشروطه تا به امروز میزند و میخواهد نظام سیاسی را بنا کند که دخالت مستقیم و مستمر شهروندان، مبنای اداره کل امور جامعه باشد؛ مردم دارند میگویند مرگ بر دیکتاتور و دیکتاتوری و از دیکتاتوری نوع اسلامی و سلطنتی و هر گونه حکومت مافوق مردمی اعلام انزجار میکنند. حتی در جاهایی منجمله در میان کارگران، دانشجویان و معلمان شکل این ساختار سیاسی را هم اعلام کردهاند و گفتهاند که ما اداره شورایی جامعه و دموکراسی مستقیم مردم و برابری در همه سطوح (سیاسی، اقتصادی و اجتماعی) را میخواهیم. ما مردم اجازه نخواهیم داد که چرخه دیکتاتوری دینی و دیکتاتوری سلطنتی در ایران ادامه داشته باشد و یک بار برای همیشه نقطه پایانی خواهیم گذاشت بر هر گونه حکومتی که صاحبینش شاهان و شیوخ و ملاها باشند.
?ائتلاف نیروهای اپوزیسیون:
بدیهی است که نیروهای سیاسی مختلف در هر کشوری آزادند که مواضع و گرایش سیاسی مختص خود را داشته باشند و با هر نیروی دیگری که بتوانند مختارند که ائتلاف کنند یا در سطح بعدی، همکاری کنند. اما تا جایی که به این پروژه ائتلاف نیروهای اپوزیسیون که با توییت مشترک سال نو میلادی شروع میشود، مربوط است، این مساله را میتوان تنها به مثابه یک مانور سیاسی از سوی نیروهای راست، برای متحدتر کردن صفوف خود و نقشهکشی فریبکارانه برای نیرو گرفتن از سایر جنبشها تعبیر کرد. جمعی از نیروهای راست را جمع کردهاند و با اتکا به اعتبار افراد و چهرههایی خوشنام در ایران تلاش دارند که تصویری متحد و همبسته از اپوزیسیون راست ارائه دهند که احتمالا رضا پهلوی (با پیشوند شاهزاده!) هم قرار است رهبری آن را عهدهدار شود. اما کدام ائتلاف؟ ائتلاف حول کدام اصول؟ اساسنامه، افق و برنامهاش کو؟ کدام نیروی سیاسی جدی به خود جرات میدهد در جامعهای که مردمش فریاد میزنند «کرد و بلوچ و آذری، آزادی و برابری» بیاید و سر تقدسی به نام «حفظ تمامیت ارضی» که خاک را در اولویت نسبت به انسان قرار میدهد و همیشه اسم رمز سرکوب مناطق مختلف ایران در دوره جمهوری اسلامی و پهلوی بوده، ائتلاف کند؟ کدام نیروی سیاسی جدی که میخواهد انقلاب را نمایندگی کند میتواند با نیروهای سیاسی همچون رضا پهلوی ائتلاف کند که هنوز دم از اسلام خوب و بد میزند و به «سرداران رشید سپاهی وطن» پیام میدهد؟
با این وجود، پروژه ائتلاف سیاسی که از سوی جریانات نزدیک به رضا پهلوی کلید خورد را باید ورای هیاهوهایی بررسی کرد که در رسانهها در حال انجام است. این اقدام را باید در این چارچوب درک کرد که نیروهایی که مضمونا نمیتوانند آمال و خواستههای انقلاب زن زندگی آزادی را نمایندگی کنند، در تلاش هستند تا با اقداماتی از بالای سر مردم و پوشش رسانهای زیاد، برای خود، مشروعیت و اعتبار کسب کنند؛ تلاشی که البته ظرف کمتر از سه هفته و با انتشار توییت مشترک دوم پیش از تظاهرات در استراسبورگ فرانسه، ریزشی قابل ملاحظه در تعداد مشارکتکنندگان داشت که حتی خوشبینترین هواداران «شاهزاده» هم به سختی از آن به عنوان شکست پروژه ائتلاف یاد نکردند.
?اما درباره کمپین #منوکالتمیدهم
با توجه به توضیحات بالا هر چه درباره این کمپین بگوییم زیاده گویی است. با این وجود باید اذعان کرد اینکه عدهای قرن بیست و یک را با قرون وسطی اشتباه گرفته و در دل انقلاب زن زندگی آزادی به کسی که چون «پسر پدرش است» وکالت سیاسی میدهند، تنها عمق چشم انداز لجنزاری را به تصویر میکشد که رضا پهلوی و هوادارانش برای آینده ایران در نظر دارند. ترکیبی از بلاهت، رندی و لمپنیزم سیاسی، رو به مردمی کرده که میخواهند آیندهای بسازند که نمونه جامعه انسانی نوین در تاریخ بشر شود و گذشتهای را به آنها وعده میدهد که چند دهه قبل همین مردم سرنگونش کردهاند. در نتیجه، این کارزار، نه تنها موجب مقبولیت بیشتر جریانات سیاسی طرفدار سلطنت نمیشود؛ بلکه موجب رسوایی بیشتر، به حاشیهتر رفتن و دور شدن هر چه بیشتر این نیروها از مضمون و خواستههای انقلاب زن زندگی آزادی خواهد شد.
دانشجویان پیشرو, [20/01/23 12:14]
?رضا پهلوی؛ شخصیتی فراحزبی!؟:)
یک افسانهای که رضا پهلوی در بسیاری سخنرانیهای خود مطرح میکند این است که او میخواهد در تحولات ایران نقش سیاسی «فراحزبی» ایفا کند که البته این نقش را هواداران کمتر خجالتی او با عنوان «پدر ملت» توصیف کردهاند. در این باره که در مصاحبه آخر ایشان با تلویزیون منوتو هم مطرح شد، کمی باید مکث کرد. مردم ایران نه به شما، نه به هیچ کس دیگری این مدال «فراحزبی» را اعطا نکردهاند و عملکرد جامعه هم نشان داده که نیازی به چنین افرادی ندارد. اتفاقا حزبیت و عضویت همه شهروندان در احزاب سیاسی مطبوعشان، یکی از شاخصهای اصلی جوامع بشری مدرن معاصر دنیا است که میزان آزادی در آن جوامع را بخشا بر اساس آن محک میزنند. هر انسانی که بخواهد در جوامع مدرن امروزی در سیاست نقش آفرینی داشته باشد، از جمله اولین کارهایی که میکند این است که عضو یک حزب سیاسی میشود و یا حزب سیاسی مطبوع خود را میسازد و رضا پهلوی هم از این قاعده مستثنی نیست. اما اصرار ایشان و هوادارانش مبنی بر نقش آفرینی «فراحزبی» سیاسی تنها دو دلیل میتواند داشته باشد: اول اینکه همچون نیاکانش میخواهد به نام فراحزبی و به کام خود، ناگهان شاهنشاه یک سلطنت مطلقه شود؛ و یا دوم اینکه حزبی ندارد و توانایی ساختن و اداره آن را هم ندارد.
?چند نکته رو به شخص رضا پهلوی:
آقای رضا پهلوی که در برخی صحبتهایتان داعیه دموکراسی خواهی دارید، نظر به تضاد آشکار دموکراسی با نظام سلطنتی، یک بار برای همیشه رو به مردم ایران و هوادارانتان، قاطع و صریح اعلام کنید که قصد ندارید شاه شوید و با نظام شاهنشاهی مخالفید.
آقای رضا پهلوی شهامت داشته باشید و در رابطه با کارزار #منوکالتمیدهم که به معنای حقیقی یک افتضاح سیاسی است، در صورتی که خود موافق آن نیستید، رو به مردم ایران و به نمایندگی از تمامی کسانی که به شما وکالت دادهاند، عذرخواهی کنید.
آقای رضا پهلوی، بخش زیادی از هواداران شما در دنیای واقعی و مجازی کلکسیون تمام عیاری از فحاشی، توهین، تهدید و تعرض به افراد را به صورت مستمر انجام میدهند تا حدی که بسیاری آنها را شاهالهی یا لمپن خطاب میکنند. اگر واقعا خود را دمکراسیخواه میدانید، یکبار برای همیشه مخالفت صریح خود را با این رویکرد هوادارانتان اعلام کنید و از این نوع هواداران سلطنت اعلام برائت کنید.
تشکل دانشجویان پیشرو
جمعه ۳۰دی ۱۴۰۱
#زنزندگیآزادی
Thank you
Salah Irandoust